بعد از موفقیت در ورود به لیست نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی «گولدن گلوبز» در هفتم ماه ژانویه آینده، «کفرناحوم» اولین مرحله سخت جوایز اسکار را با ورود به لیست اولیه کاندیداهای اسکار بهترین فیلم خارجیزبان در دوم ژانویه آینده رد کرد.
معرکهای سخت در انتظار «کفرناحوم» در اوسکار
به گزارش الأمه:
در واقع این لیست نهایی کاندیداها نیست بلکه لیست اولیه است که شامل ۹ فیلم است و باید ۵ عدد از آنها برای لیست نهایی کاندیداها انتخاب شوند.
فیلمهایی که در این لیست اولیه جای گرفتند عبارتند:
فیلم «کفرناحوم» (Capernaum) به کارگردانی نادین لبکی از لبنان
فیلم «پرندگان مهاجر» (Birds of Passage) اثر گوستاو مولز از دانمارک
فیلم «دزدان فروشگاه» (Shoplifters) به کارگردانی هیروکازا کوریدا از ژاپن
فیلم «سوختن» (Burning) به کارگردانی چانگ دونگ لی از کره جنوبی
فیلم «هرگز رو برنگردان» (Never Look Away) به کارگردانی فلورین هنکل فن دونرسمارک از آلمان
فیلم «روما» به کارگردانی آلفونسو کوارون از مکزیک
فیلم «جنگ سرد» (Cold War) ساخته پاول پاولیکوفسکی از لهستان
فیلم «گناهکار» (The Guilty) گوستاو مولز از دانمارک
فیلم «آیکا» به کارگردانی سرگئی دوورتسووی از قزاقستان
در واقع «کفرناحوم» وارد رقابت نفسگیری با این هشت فیلم خواهد شد.
فیلم «پرندگان مهاجر» موضوعی متفاوت را بررسی میکند و این موضوع پیرامون این است که شرایط زمانه چگونه اوضاع یک قبیله را در کلمبیا تغییر داده و سنتهای آنها را از بین میبرد.
فیلم «گناهکار» پیرامون زنی است که از یک پلیس تقاضای کمک میکند. ما زن را در فیلم نمیبینیم اما قهرمان فیلم را میبینیم که سعی در نجات آن دارد.
داستان فیلم «هرگز رو برنگردان» پیرامون مردی است که از خاطرات دوران جوانی در زمان نازیها و سپس کمونیستهارنج میبرد.
فیلم «جنگ سرد» داستان عشق یک موسیقیدان به خواننده زن را در بستر جامعه لهستانی دهه پنجاه قرن گذشته روایت میکند که بسیار پیچیدهاست.
فیلم «سوختن» پر از عقدههای روانی است و قهرمانش عشق سوزاندن خانهها را در سر دارد.
فیلم «ایکا» اندازه خانواده را در یک زن و کودکش خلاصه میکند. این زن از کار اخراج شده و وارد کاری سخت شدهاست وضعیتی که این زن دارد او را به دنبال یک مسیر فرار و اما غیرقابل دسترس از این قرار میدهد.
فیلم «دزدان فروشگاه» داستان خانوادهای است که یک دختر بیخانمان را به سرپرستی قبول میکنند و آن را به سرقت از فروشگاهها آموزش میدهند.
فیلم «روم» تنها فیلمی است که یک زندگی خانوادگی کامل را به تصویر میکشد و فیلمی است که کارگردان برمبنای خاطراتش از دایهاش ساختهاست.
فیلم «کفرناحوم» نیز داستان خانوادگی را ورایت میکند اما خانوادهای که همدل نیستند و در فقر فرهنگی و اجتماعی زندگی به سر میبرند.
واقعیت:
از همان ابتدای فیلم نادین لبکی موضع خود را مشخص میکند. کودکی ۱۲ ساله به نام «زین» در دهکده ماهیگیری کفرناحوم در خاورمیانه به دادگاه میرود. قاضی: چرا از پدر و مادرت شکایت کردی؟ زین: چون من را به دنیا آوردند.
او به دادگاه نیامده تا فقط علیه والدین خود شکایت کند بلکه متهم به جرمی است که وکیل آن سعی در قانع کردن قاضی برای تبرئه از این کودک از آن دارد.
در واقع پیشدرآمد فیلم برای به هم پیچیدن مکان، زمان، مشکل، و ویژگیها فرقهای است. بعد از آن فلش بکی به یک زندگی نامناسبی است که زین در خانواده و پس از آن در محیط بیرون دارد؛ هنگامیکه تصمیم میگیرد از خانواده دست بکشد و وارد راه پیچیده و سخت برگسالی شود.
در واقع فیلم داستان یک زندگی سخت است که قابل اطمینان کرنیست و کودکی را مجبور میکند بزرگتر از عمر خود و حتی قدرتهای فکری خود رفتار کند. کارگردان او را در وضعیتی قرار میدهد که وضعیت بحرانی او را به پناه بردن به اردوگاهی دیگر مجبور میکند. آنجا با زنی آفریقایی روبرو میشود که در نهایت کودک خود را ترک کرده و او مجبور به نگهداری از آن کودک میکند. زین نیز در آخر مجبور به فروش آن به یک خانواده میشود.
همه شخصیتهای فیلم منفی و مسلمان هستند. فیلمِ خوب، فیلمی است که شرایط را به کار میگیرد تا مخاطب را وادار به تعمق در آن کند اما فیلمِ بد، فیلمی است صرافاً متکی بر شرایط است تا مطرح شود.
قابلیتهای فنی
عنوان این فیلم برگرفته از انجیل است آن موقع که مسیح میگوید: «تو ای کَفَرناحوم، آیا تا به فلک سر خواهی افراشت؟ هرگز، بلکه تا به اعماق هاویه فرو خواهی افتاد.» اما آنچه میبینیم با عنوان همخوانی ندارد بلکه به شیوهای هوشمندانه از آن استفاده شدهاست همانطور که از شرایط آن، تا بیشتر از اینکه برای لبنانیها ساخته شدهباشد برای غربیها ساختهشود. در واقع آنچه میبینم سرهمبندی داستانی غیر واقعی است. خانواده مسلمان خودش منبع مشکلاتی است که پیرامونش وجود دارد؛ و وکیل چون از دیانتی دیگر دارد در واقع رمز پیروزی در این فیلم است.
در این فیلم اموری همچون شرایط زندگی و جنگ باعث ایجاد مشکلات نمیشود بلکه خود شخصیتها مولد این مشکلات هستند و محلهای که کارگردان به تصویر میکشد به کل جامعه لبنان تعمیم داده شدهاست.
قابلیتهای هنری نادین لبکی در این فیلم همچون دیگر فیلمهای او به وضوح مشهود است. توانایی وی برای توصیف وضیعتی که در نظر دارد و در این راه هیچ چیزی مانع او نمیشود.
آیا شایستگی دارد یا خیر؟!
در واقع «کفرناحوم» فیلم ساده لوحانهای نیست. بلکه اثری است که از لحاظ مضمون و شکل تسلسل حوادث طوری بررسی شدهاست که به مذاق بیننده غربی خوش بیاید و بستر تبلیغ رسانهای او را فراهم کند.
اما آیا برای او آرزوی برد جوایز «گولدن گلوب» و «اسکار» را بکنیم؟ از لحاظ احساسی چون لبنانی است و این اتفاق لبنان را که نیازمند یک انقلاب فرهنگی برای محافظت از آن در برابر سیاستمداران است، سربلند میکند، «بله».
اگرچه «کفرناحوم» اثر واقعگرایانه و منصفانهای نبود ولی در هر حال یک فیلم لبنانی و عربی به کارگردانی یک زن با استعداد است که شایستگی موفقیت را دارد.
از سوی دیگر لبنان به این فیلم نیاز دارد تا تبلیغی مثبت برای او باشد و تصویر کشوری پر مشکل از لحاظ داخلی و روابط خارجی از آن برداشته شود.
درست است وضعیتی که فیلم ارائه میکند به این کشور کمکی نمیکند اما به دست آوردن جوایزی همچون «گولدن گلوب» و «اسکار» سینمای لبنان را در وضعیتی قرار میدهد که قبلاً نداشتهاست.
آنچه مطرح شد یک نقد سینمایی بود که نیازمند بررسی مضمون نیز بود. بررسی نکات مثبت و منفی فیلم نه دلایل و انگیزههای آن. کاری که منتقدان عرب و غربی نیز کردند و شاید بیشتر نیز به تحلیل آن پرداختند.
آنچه باید بدر نظر بگیریم این است که «روم»، «جنگ سرد»، «هرگز رو برنگردان» و «پرندگان مهاجر» فیلمهایی هستند که دارای شخصیتهایی مثبت در شرایطی حتی سختتر هستند و سه فیلم اول کمتر سعی کردند احساسات بیننده را تحریک کنند بنابراین به راحتی و بدون هیچ تکلفی به سطحی که میخواهند میرسند.
منبع: شرق الاوسط