رسول اسماعیلزاده دوزال، مترجم قرآن به زبان ترکی آذربایجانی گفت: مبادرت به ترجمه قرآن به ترکی آذربایجانی از سوی من داستان جالبی دارد و به چندین سال پیش(اوایل سال ۱۳۷۰ شمسی) و مراسم حج در منا برمیگردد.
از بیتوته در منا تا ترجمه قرآن
به گزارش الأمه به نقل از ایکنا:
رسول اسماعیلزاده دوزال، مترجم قرآن به زبان ترکی آذربایجانی و رئیس کنونی مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در گفتگویی داستان گامنهادن در مسیر ترجمه قرآن و انگیزه و هدف خود از این کار، غفلت از این ترجمه در داخل کشور و عدم معرفی آن به جامعه قرآنی و عامه مردم را تبیین کره استد که بخش اول آن از نظر میگذرد.
رسول اسماعیلزاده ابتدا اظهار کرد: این ترجمه از سال ۱۳۷۲ آغاز شد و در سال ۱۳۷۷ پس از پنج سال به اتمام رسید. ترجمه اینجانب بارها تجدید چاپ و با تیراژهای مختلف چاپ و روانه بازار شده و جایزه جهانی کتاب سال در سال ۱۳۸۶ را به خود اختصاص داده است.
وی افزود: ترجمه قرآن من به ترکی آذربایجانی داستان جالبی دارد و به چندین سال پیش (سال ۱۳۷۰ شمسی) و مراسم حج در منا برمیگردد. داستان از این قرار است که در سال ۱۳۷۰ تدارک دیده بودم که به باکو سفری داشته باشم . روزی جناب حجتالاسلام والمسلمین اجاق نژاد که ارتباط نزدیک با مسلمانان جمهوری تازه استقلالیافته آذربایجان داشت، طی تماس تلفنی با لحنی شتابزده گفتند که جهت همراهی زائران آذربایجانی در مراسم حج آماده شوم. تعجب کردم . گفتم چه روزی عازمیم . گفتند پس فردا. برای انجام تشریفات لازم از قبیل گرفتن گذرنامه اصلا وقت نبود. به طرز عجیبی کارها درست شد و در کمال ناباوری عازم عربستان سعودی شدم. با توجه به این که مدینه قبل(کاروانهایی که ابتدا وارد مدینه میشوند و ۷-۸ روز برای زیارت در این شهر اقامت خواهند داشت) بودم، حسابی در برنامههای زیارتی شرکت داشتم، رفقایم علاوه بر حضور در برنامههای زیارتی هدایا و سوغاتی هم از بازار تهیه می کردند؛ ولی من پولهایم را در همیان(کیسه نگهداری پول) نگه میداشتم و قصد داشتم بعد از انجام اعمال حج خریدهایم را انجام دهم.
گمکردن همیان
اسماعیلزاده تصریح کرد: به مکه عازم شدیم وعلاوه بر شرکت در برنامه زیارتی مکه و اعمال حج، زائران آذربایجانی را نیز همراهی میکردم. روزها سپری شد. سرانجام پس از اعمال صحرای عرفات و حضور در مشعرالحرام وارد منا شدیم. اعمال منا را هم از قبیل قربانی، رمی جمره و بیتوته را به پایان بردیم و ظهر روز سوم بیتوته خواستیم نماز ظهر و عصر را خوانده و به مکه کوچ کنیم. بین صلاتین همیانم را از کمرم باز کرده و در کنارم روی زمین گذاشتم و پس از پایان نماز با توجه به این که مجبور بودیم سریع سوار ماشین ها شده و حرکت کنیم؛ با عجله چادر را ترک کردیم. میانه راه متوجه شدم همیانم جا مانده است. برگشتیم و هرچه گشتیم از همیان خبری نبود. هر چه با خود پول به همراه برده بودم گم کرده بودم. با ناراحتی تمام به هتل آمدیم، خبر مفقود شدن همیانم به همه هم کاروانیانم رسیده بود. خیلی ناراحت بودم، بقیه اعمال را انجام میدادم، حسابی افکارم مشغول شده بود تا اینکه در مسجدالحرام به طور تصادفی آیت الله سیدجواد گلپایگانی(فرزند ارشد مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی) را دیدم.
وی ادامه داد: با ایشان از سالهای قبل آشنایی داشتم. چون به مناسبت فاجعه کشتار خونین مسلمانان جمهوری آذربایجان توسط میخائئل گورباچف(واپسین رهبر اتحاد جماهیر شوروی) در ۲۰ ژانویه سیاه(سال ۱۹۹۰ میلادی) در باکو مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی پیامی منتشر کرده بود که اینجانب به درخواست آیت الله سیدجواد گلپایگانی آن را به زبان ترکی آذربایجانی ترجمه کرده بودم و از آن طریق با ایشان آشنا شده بودم. ایشان بنده را که در حالتی پریشان و نگران دید، جویای حالم شدند، گفتم حال خوشی ندارم و ماجرا را شرح دادم، او نیز مزاحگونه گفتند: «همه به اینجا میآیند که تعلقات دنیوی را فراموش کنند و به معنویت برسند، شما این تعلقات را گم کردهای باز دست بردار نیستی.به خاطر امور دنیوی- مادی، میخواهی معنویت را از دست بدهی؟» نمی دانم چطور و چرا و چگونه بی درنگ از ایشان قرض خواستم که به شوخی گفت تو ابن السبیلی و مفلس، چگونه میخواهی قرضت را برگردانی؟ به ناگاه به نظرم رسید که بگویم اگر نتوانستم برگردانم رساله آقا(آیتالله گلپایگانی) را به ترکی آذربایجانی ترجمه میکنم؛ این را گفتم؛ وی متقاعد شده و موافقت کرد.
این نویسنده و مترجم کشورمان بیان کرد: ظهر همان روز به دفترشان رفتم ۱۲۰۰ ریال سعودی قرض گرفته و برگشتم هتل. دیدم از طرف ریاست بعثه حجاج ایرانی ۶۰۰ ریال سعودی برایم اختصاص دادهاند. بنده ۱۰۰۰ ریال گم کرده بودم؛ ولی ۱۸۰۰ ریال به دست آورده بودم. حسابی خرید کردم و بارم را خوب بسته به ایران برگشتم. مفقود شدن همیانم را پنهان میکردم. به هیچ کس این داستان را بازگو نکردم. چون غرورم آسیب میدید. بدون این که به فکر بازگرداندن پول به حاج سید جواد باشم و برای این منظور تلاش کنم؛ شروع به ترجمه رساله آیتالله گلپایگانی کردم، زیرا میدانستم توان برگرداندن آن مبلغ را ندارم، شب و روز تلاش کرده ترجمه را به پایان بردم، چهار ماه طول کشید که کار به انجام رسید. این برای نخستینبار بود که رساله مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی به ترکی آذربایجانی ترجمه و با حروف سیریلیک(روسی) و فارسی منتشر میشد.
گام در مسیر قرآن
رسول اسماعیلزاده اظهار کرد: پس از اتمام ترجمه آن را به دفتر آیتالله گلپایگانی بردم و ترجمه را ارائه کردم و آیت الله سیدجواد گلپایگانی علاوه بر این که قرضم را تسویه کرد، کل حق الزحمه ترجمه را نیز پرداخت کرد و گفت که این مبلغ را به شرطی میدهم که ترجمه قرآن را آغاز کنی. این پیشنهاد سنگینی بود؛ به هیچ عنوان به فکرم نمیرسید که روزی مبادرت به چنین کاری کنم. خودم را در حد آن نمیدیدم. زمانی که این پیشنهاد را شنیدم، تنم لرزید. آن زمان جوان بودم و غرور جوانی به من اجازه نمیداد که پیشنهاد را رد کنم و از طرفی ترس داشتم که این کار از عهده من برنیاید.
این مترجم قرآن بیان کرد: مترددانه به خانه برگشتم و به پیشنهاد ترجمه قرآن فکر میکردم و با دوستانم از جمله استاد مرحوم «جواد هیئت»، جراح و پزشک سرشناس، ترکولوژیست و متخصص زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی که شخصیت برجسته علمی ادبی و پزشکی کشورمان بود، مشورت کردم. وی مرا تشویق کرد. با «عباد ممیزاده»، مترجم و زبانشناس زبان ترکی آذربایجانی و از اساتید برجسته زبان و ادبیات آذربایجانی که اکنون در اردبیل هستند، نیز مشورت کردم. هر دو قول مساعدت دادند. راهنمایی کردند و تشویق و ترغیبم نمودند.
بقره؛ آغاز راه
اسماعیلزاده همچنین گفت: با گامنهادن در مسیر ترجمه قرآن، ابتدا سوره بقره را ترجمه کرده و به پیشنهاد آیت الله سیدجواد گلپایگانی به مرکز ترجمه قرآن به زبانهای مختلف (مؤسسه ترجمان وحی) که تازه تأسیس شده بود، ارائه کردم. حجتالاسلام والمسلمین محمد نقدی، رئیس مرکز یاد شده ترجمه را از طریق بزرگان علم و ادب همچون آیتالله العظمی جعفر سبحانی تبریزی وحجتالاسلام مهدیپور، از محققان و پژوهشگران حوزه ارزیابی کرد که در نهایت امر ترجمه رد شد.
وی ادامه داد: با شنیدن خبر ردشدن ترجمه، بسیار مأیوس و ناراحت شدم و تصمیم گرفتم کار ترجمه را ادامه ندهم، اما آقای نقدی موضوع را خیلی طبیعی قلمداد کرد و برایم توضیح داد که شما برای ترجمه قرآن، ابتدا باید شیوه صحیح آن را انتخاب کنید و پس از ارزیابی ترجمههای گذشته، ترجمه را آغاز کنید. او شیوهنامه ترجمه قرآن را به من تحویل داد و همچنین تمامی ترجمههای موجود در مؤسسه ترجمان وحی را که حدود دویست نوع بود، در اختیارم قرار داد. تمامی ترجمهها را اجمالا مطالعه کرده ترجمههای ممتاز را تفکیک و نقاط ضعف و قوت ترجمههای ممتاز را مشخص کردم و با مطالعه و استفاده از پژوهش های قرآنی و آگاهی از قلقها و سبکهای مختلف ترجمه متون کلاسیک و کتب مرجع، شروع به ترجمه کردم و پس از ارائه بخشهایی از آن مورد تشویق اساتید قرار گرفتم. حجتالاسلام مهدیپور ویراستار محتوایی، جواد هیئت، مشاور ادبی و عباد ممیزاده به عنوان ویراستار ادبی ترجمه انتخاب شدند، مرحوم آیتالله محمد هادی معرفت نیز در این زمینه همکاری داشتند و با کمک این اساتید ترجمه را در مدت ۵ سال به پایان برده و منتشر کردم.
غفلت صدا و سیما
وی همچنین با اشاره به عدم استقبال از این ترجمه در داخل کشور یادآور شد: در داخل کشور علی رغم رسالت صدا و سیمای کشورمان و مراکز تبلیغی قرآنی در عرصه ترویج و توسعه علوم قرآنی و با وجود مخاطبان مشتاق و استقبالکنندگان متأسفانه برای این ترجمه در داخل کشور اطلاعرسانی صورت نگرفته است. صدا و سیمای کشورهای لائیک بیشتر و حتی مصممتر و تخصصیتر از صدا و سیمای کشورمان نسبت به اطلاعرسانی در زمینه تازههای نشر و فعالیت در حوزه ترجمه و قرآن به زبانهای مختلف و تفاسیر اهتمام دارند. صدا و سیمای ما گویا با این نوع فعالیتها بیگانه است.
رسول اسماعیلزاده ادامه داد: متاسفانه موضوع توزیع این اثر نیز خود معضلی بوده و این ترجمه به غیر از مؤسسه ترجمان وحی در دیگر ناشران و نهادهای نمایشگاهی یافت نمیشود و هیچ ناشر یا نهادی به خوبی به توزیع آن اقدام نکرده است و حتی مراکز انتشاراتی و فروشگاههای کتاب سازمان تبلیغات اسلامی در این زمینه کاری انجام ندادهاند و در بازار کتاب استانهای ترکزبان کشورمان نیز جایی برای حضور ترجمه قرآن نیست و این اثر در دسترس مخاطبان قرار نگرفته است. مراکز استانی صدا و سیما گویا به طور آگاهانه با مطرحکردن ترجمههای قرآن به ویژه ترجمه ترکی اینجانب مخالف هستند. این در حالی است که در این زمینه با صدا و سیما مکاتبه نیز شده؛ اما تحرکی صورت نگرفته و ترتیب اثر داده نشده است.
مترجم قرآن به زبان ترکی با اشاره به دلایل این مسئله گفت: دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد؛ اول اینکه هزینه چاپ و نشر بالاست؛ لذا موزعان و ناشران برای توزیع آن انگیزهای ندارند. دوم این که ناشران مایلند ترجمه قرآن را به نام خود چاپ کنند و برای تحقق این امر متأسفانه با مرکز ترجمان وحی که صاحب امتیاز آن است به دلایلی به توافق نمیرسند. سوم اینکه ترجمه قرآن به ترکی آذربایجانی از سوی هیچ نهادی حمایت نمیشود. تنها سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است که نسبت به توزیع گسترده ترجمههای قرآن به زبانهای مختلف از جمله زبان ترکی اهتمام ویژه دارد ولی در داخل کشور خبری از حمایت نیست. دلیل عمده دیگر عدم اطلاعرسانی از سوی صدا و سیما است . ما این ترجمه را به مراکز استان ها فرستادیم؛ اما دریغ از اختصاص یک وقت دو دقیقهای برای معرفی آن.
رسول اسماعیلزاده تأکید کرد: نامههایی برای نهادهای مسئول همچون اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی ارسال شده، در پاسخ به این نامهها به مرکز ترجمان وحی مطلبی گفته شده است که به لحاظ برخی مصالح از ذکر آن صرف نظر میکنم. لوح فشرده از ترجمه مذکور برای کودکان تولید شده است؛ اما از سوی اداره آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی مورد قبول واقع نشد، در حالی که ما حتی اعلام کردیم برای کتابخانههای کشور آمادهایم لوحهای فشرده را به صورت رایگان ارسال میکنیم.
ترجمان وحی؛ مرکزی علمی
قرآنپژوه کشورمان در بخش دیگری از گفتوگو با بیان اینکه مؤسسه ترجمان وحی در ارائه ترجمه قرآن به زبانهای مختلف موفق عمل کرده است، تصریح کرد: اکنون فضا برای ترجمه قرآن در کشورهای مختلف به ویژه در اروپای شرقی، کشورهای ترکزبان و روسیه بسیار مناسب است؛ اما تنها مرکزی که در بحث ترجمه قرآن از هر جهت مقبول، مطلوب و علمی است، مؤسسه ترجمان وحی است که ساختار آن علمی و اصولی بوده و گنجینهای که حجتالاسلام محمدرضا نقدی(مدیر مؤسسه ترجمان وحی) در این مرکز تهیه و جمعآوری کرده، در جهان بی نظیر است و مشابه آن را در هیچ جای دنیا نداریم، ایشان به دلیل علاقه شخصی و سلیقهای که دارد، به این کار همت گماشته است. این مرکز باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
اسماعیلزاده ادامه داد: ترجمههای موجود در این مرکز در سالهای اخیر سرعت سابق را ندارد و لازمه آن از هر جهت تقویت این نهاد از نظر مالی و بودجهای، حمایت همه جانبه، هماهنگی، اطلاعرسانی و انجام رایزنیهای لازم است. جهت توسعه اداری و علمی این مرکز اهتمام ویژهای لازم است در رسانههای گروهی باید بخش ویژهای برای معرفی فعالیتهای این مرکز اختصاص داده شود. اکنون در جهان فضا برای آشنایی با قرآن فراهم شده است، باید از این فرصت استفاده کرد. مراکز و اشخاص حقیقی و حقوقی نیز که ترجمههای کهنی در دست دارند، لازم است با مرکز ترجمان وحی همکاری کنند.