در سالهای اخیر علیرغم فرصت های افزایش نفوذ ارتباطات شبکه ای و وجود مجموعه های متکثر دیپلماسی عمومی کشور در حوزه های مختلف این دستگاه ها نتوانسته اند عملکرد شایسته ای متناسب با ظرفیت های بالقوه ایران داشته باشند.
برندسازی ملی ایران در فضای مجازی
درآمدی بر اهمیت سایبر دیپلماسی
به گزارش الأمه:
در جهان عرب بعنوان مهمترین حوزه راهبردی ایران، با پترودلارهای سعودی ارزش نوشته های فیسبوکی بالاتر از کتب کتابخانه تاریخی بغداد شده و اهمیت توییتر از دایره المعارف المنجد بالاتر رفته و تبلیغات ضدایرانی با محوریت وهابیون و اسلام گرایان سکولار بدلیل انفعال ما در بخشهایی از جوامع هدف قابلیت باور پذیری پیدا کرده است.
شبکه زنجیره ای و سازمان یافته که شبانه روز تلاش دارد با چشم پوشی از نقش موثر ایران در دفاع از منافع کشورهای اسلامی به خط دهی و جریان سازی در بین ملتهای منطقه بپردازد که ایران شر مطلق و خطرناک تر از اسرائیل است.
زنجیره یکپارچه تامین، از ایده تا انتشار و توزیع در سطح رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی شکل گرفته است و محصولات رسانه ای در قالب های مختلف بطور مستمر و با کیفیت روز افزون به دست مخاطبین می رسد. پلت فرم های شبکه های اجتماعی نیز به مدد #فرهنگ_سازی ضد ایران آمده اند و #جریان_سازی در این راستا با تگ ها و #واژه_سازی های مستمر و روزانه تبدیل به #گفتمان_سازی می شود.
ریشه ضعف های ما کجاست ؟
1. ضعف در رویکرد: دیپلماسی عمومی ما دولتی، مقطعی و معطوف به بازدهی کوتاه مدت بوده است. هویت سازی رویکردی بلندمدت و یکپارچه است. ضریب دادن طرف مقابل به شبهه ها نیز ما را از برنامه ریزی برای برجسته ساختن جنبه های فراوانی که برای مخاطبین جهانی جذاب است و مزیت نسبی ماست، منحرف ساخته است.
2. ضعف در به کارگیری ابزارها: با توجه به فضای کنونی جهانی و پیشرفت فناوری اطلاعات، دیپلماسی فرهنگی ایران نیازمند درک درست به کار گیری روشها و ابزارهای جدید است. صرف رسانه های سنتی یا برگزاری کنفرانس ها دیگر جواب نمی دهد. بخش عمده ای از برندسازی ایران در فضای مجازی و برعهده اساتید، نخبگان، دانشجویان و بستر سازی برای پیاده سازی ایده های مردمی و خودجوش است که بصورت دستوری و تصمیم گیری در اتاقهای بسته پذیر نیست.
دیپلماسی سایبری ایران درصورتی می تواند موفق باشد که نخست محیط عمل پیچیده خود را از جنبه های ذهنی خوب بشناسد و سپس با توجه به این شناخت و درک چالشها و فرصت ها، نگاه ایرانی را به زبانی ساده، عینی و قابل فهم برای مخاطبین جهانی بیان کند.
برندسازی ملی ایران هرچند در ذات خود مفهومی سیاسی دارد اما شامل همه ابعاد اعم از دینی، اقتصادی، تجاری، اجتماعی، فرهنگی و گردشگری می شود که تا کنون از فرصت های فراوان این حوزه ها کاملا غفلت شده است.
چالشها و فرصتهای فراوانی در فضای مجازی پیش روی برند سازی ملی برای ایران قرار دارد که در یادداشت های آتی به آنها پرداخته خواهد شد.
محمد ولوی