باسل التایه بعد از ده سال آزادی از زندان از خاطرات اسرا در ماه رمضان میگوید.
روایتهایی از ماه رمضان اسرای جبهه مقاومت در زندان(3)
رمضـــــان در زنـــــــــدان
به گزارش الأمه:
روز اول رمضان احساس کردم چیزی متفاوت و غیر طبیعی است. در زندان روح و جسمم در کنار خانواده بر سر سفره افطار بود. آزاده باسل ابو تایه از شهر سلوان واقع در جنوب مسجد الاقصی بعد از ده سال اسارت، اولین روز از ماه مبارک رمضان در کنار خانوادهاش را اینگونه توصیف میکند.
ابو تایه بعد از ۱۰ سال اسارت که بیشتر آن را در زندان صحرایی النقب به سر برد، در ژانویه گذشته آزاد شد. در دوران اسارت مسئولیت آشپزخانه هر بندی که در آن به سر می برد را برعهده داشت. و وظیفه آماده کردن غذا و بازیافت پسماند مواد غذایی با او بود تا بتواند غذای مناسبی برای افطار اسرا تهیه کند.
ابو تایه میگوید: استقبال از ماه مبارک رمضان در اردوگاه متفاوت از بندهای زندان است. باز کردن آشپزخانه در شب برای تهیه سحری و خروج اسرا برای آماده کردن غذا به اجازه اموز زندانها نیاز ندارد و حرکت در اردوگاه آسانتر است. اما خواه در سلول زندان باشی و خواه در اردوگاه، اداره امور زندانهای رژیم صهیونیستی حرمت این ماه را رعایت نمیکند پس میبایست زودتر از موعد برای آن آماده شوی.
وی میافزاید: گوشت قرمز و مرغ تنها در روزهای جمعه و شنبه به دست مان میرسد و در روزهای اول ماه مبارک ممکن بود در اواسط هفته برسد به همین دلیل باید از قبل آماده میبودیم. به گفته ابو تایه آماده کردن افطار از ساعت یک بعد از ظهر آغاز و مسئول آشپزخانه با کمک چهار تن از اسرای دیگر مشغول پخت غذا میشد. اسرا معمولاً با غذای مقلوبه یا منسف افطار میکردند اما در وعده سحر در آشپزخانه غذای حاضری پیدا میشد.
ابو تایه میگوید: در زمان حضورش در زندان تلاش می کرد غذای جدیدی به اسرا بدهد و به آنچه در فروشگاه زندان یافت میشد اکتفاء نمی کرد تا غذایی نزدیک به غذای مادرانشان به آنها بدهد. حضور باسل در زندان که پیش از دستگیری به آشپزی عشق میورزید، نعمتی برای اسرا بود تا در حد توان برای سفره رمضانی آنها غذا آماده کند. وی میافراید: از برادرم شنیده بودم که اوضاع زندانها متفاوت از وضعیت بند ما بود به طوریکه بیشتر اسرا غذای خود را از فروشگاه زندان تهیه میکردند.
موضوع تنها استفاده از مواد موجود در غذا نیست بلکه باسل برای مواد غذایی که اداره امور زندان اجازه وارد کردن آنها را نمیداد، ماده جایگزینی ابداع میکرد. به طور مثال به جای آرد که در پخت شیرینی قطایف در ماه رمضان استفاده میشود، رشته فرنگی که برایشان میآمد را خشک و آسیاب و از آن آرد تهیه میکرد. طعم قطایفی که با این آرد درست میشد به طعم قطایف معمولی نزدیک بود. این نوع قطایف تنها مخصوص بندی بود که باسل در آن حضور داشت و به خاطر تهیه دائمی شیرینی برای اسرا در ماه مبارک رمضان به وی لقب شیرینی پز زندان داده بودند.
به گفته تایه این کار، كار آسانی نیست... همانطور که تهیه غذای معمولی برای یک گروه ۱۲۰ نفره عادی نیست جایگزین کردن مواد غذایی بدون وسایل لازم هم آسان نیست. به گفته ابو تایه اداره امور زندانها اجازه وارد کردن آرد را نمیداد. روزی یکی از اسرا به من گفت دلم سمبوسه میخواهد، با بلغور و گوشت سمبوسه درست کردم و برای آنکه به تعداد نفرات بند سمبوسه بپزم، یک روز کامل مشغول چرخ کردن گوشت بودم.
وجود ابو تایه در بند به خاطر تلاشش در شبیه سازی عادتهای غذایی خارج زندان برای اسری نه تنها در رمضان بلکه در سایر ماهها ممتاز است. ابو تایه میگوید: در روزهای آخر به عادت بیشتر خانوادههای فلسطینی در خارج از زندان، مقلوبه را در روزهای جمعه آماده میکردیم و ناهار بلافاصله بعد از نماز توزیع میشد.
در اولین ماه رمضان بعد از آزادی در کنار خانواده و فرزندانش (قاسم و قیس)، علیرغم اینکه هر روز برای خانواده افطار آماده میکند، تهيه هیچ یک از غذاهای ماه رمضان زندان را امتحان نکرده است. وی میگوید: در زندان همه چیز با خارج از زندان تفاوت دارد.
ابو تایه با کار در آشپزخانه و خدمت به اسرا در این چهارچوب توانست بر اسارت و خاطرات تلخ فائق آید و روحیهاش را حفظ کند و با همه اسرا ارتباط خوبی داشته باشد. گاهی بعد از آماده کردن وعدههای غذایی خصوصی، برخی از اسرا برای تشکر از زحمات من در آشپزخانه، با خرید هدیه از فروشگاه زندان مرا شگفت زده میکردند و میگفتند: غذاهای من شبیه غذاهای مادرشان است.