یکشنبهشب هنگام اجرای یک تئاتر از مجموعه برنامههای هنری و سرگرمی در جشنواره «موسم الریاض» در مرکز تفریحی ملک عبدالله ریاض، ناگهان دو مرد به روی سن رفته و دستکم سه هنرمند را در حال اجرای نمایش با چاقو زخمی کردند.
حمله مهاجمان چاقو به دست به تئاتری در موسم ریاض، هشداری به تلاش رسانههای غربی برای انحراف افکار عمومی از وضعیت فرهنگی عربستان است
قسم رسانههای غربی را باور کنیم یا چاقوی تکفیریها را؟
حالا اولین چشمه از تبعاتی که برخی کارشناسان فرهنگی درباره روند اصلاحات ولیعهد پادشاه سعودی در جامعه بسته عربستان پیشبینی میکردند، به جهان نشان داده شده است. چند هفتهای است که حکومت سعودی جشنواره فصل ریاض را به راه انداخته؛ جشنوارهای که فقط یکی از مجموعه فصلهایی است که قرار است چند ماه یکبار در هر یک از استانهای عربستانسعودی برگزار شود. هر یک از این فصلها البته به خودی خود، مجموعهای از برنامههای فرهنگی و هنری و سرگرمی را تدارک دیدهاند تا دستکم برای مخاطب عربستانی که از حداقلهای زیرساختی این دست مراسم هم محروم بوده، شگفتیساز باشند.
این اصل «شگفتیسازی» چیزی است که حتی برنامهریزان آمریکایی سند 2030 عربستانسعودی هم از آن اطلاع داشتند اما عزم بنسلمان برای عملیکردن اصلاحات فرهنگی و اجتماعی در جامعه سعودی تا اندازهای راسخ بوده که این دست هزینهها را نیز به جان بخرد. در طول چند هفته اخیر بخشی از مردم عربستان، در شبکههای اجتماعی خود ضمن انتشار ویدئوهایی از این برنامهها، اعتراض خود را به عدمتناسب این مراسم با قوانین شرع اسلام، حرمت کشوری که میزبان خانه خدا و حرم رسولالله؟ص؟ است و اقتضائات بومی و فرهنگی عربستان اعلام داشتهاند. اما ظاهرا این دست انتقادات صلحآمیز برای حکومتی که خود رسماً به این مشکلات دامن میزند، کارگر نمیافتد و نهایتا جامعهای که طی نیم قرن اخیر، مهد پرورش تفکر سلفی و گروههای جهادی تکفیری بوده است، با چاقو به برنامههای هنجارشکن واکنش نشان میدهد.
دوقطبی فرهنگی در هاضمه جامعه سعودی نیست
اگر از شیوه عملیاتیشدن اصلاحات بنسلمان و سرعت آن صرفنظر کنیم، آیا اساسا جامعه عربستان سعودی میتواند هر دو سوی این دوقطبی فرهنگی را در خود تحمل کند؟ آیا میتواند حاکمانش را هم «خادمالحرمینالشریفین» بخواند و هم از آنها توقع داشته باشد که سرگرمیهایی نظیر کنسرتهایی از بیپرواترین خوانندگان اروپایی و آمریکایی، کشتیکج زنان، نمایشهایی با داستانها و اجراهای ساختارشکن و تفریحاتی از این دست را برایشان تدارک ببیند؟ روشن است که این دست بیبندوباریها با نص قرآن کریم و دستورات دین اسلام و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در تضاد است؛ حال آنکه همین منابع دینی با قرائت وهابی، سختگیرانهتر و درشتخوتر از آن هستند که مراتب بسیار پایینتری از این محصولات فرهنگی را هم در خود بپذیرند. در واقع اتفاقاتی که عملا در روند اصلاحات ولیعهد سعودی در حال وقوع است، عدول از عمل به قوانین رسمی عربستان و قوانین شرع اسلام است. این موضوعی است که خبرنگار پایگاه اینسایدر، سه روز پیش طی یک گزارش مفصل میدانی البته از موضع خودش بدان پرداخته است. گزارش اینسایدر از تلاش عربستان برای تغییر آب و هوای فرهنگی این کشور در راستای افزایش جذب توریست پرده برمیدارد و این تلاش را در مهمترین محوری که برای گردشگران اروپایی و آمریکایی مطرح است، دنبال میکند: قوانین اسلامی تا چه اندازه سختگیرانهاند؟
اغراق رسانههای غربی
در ارائه تصویر مطلوب توریستها از عربستان مطلب اینسایدر با توصیف صحنهای در سواحل این کشور آغاز میشود که احتمالا نهتنها توریستهای اروپایی و آمریکایی بلکه مردم عربستان و مسلمانان منطقه را هم متعجب میکند؛ زنان گردشگر، با عرف لباسهای ساحلی اروپایی در عربستانسعودی در حال قایقسواری و شنا و تفریح هستند و البته سر ظهر، کمی آن طرفتر، مراسم نماز جماعت هم برپاست. نویسنده اینسایدر سعی دارد در عین جلب نظر مخاطبش به تغییرات عربستان، اسلام را هم حاضر در صحنه بداند و این دو را در تقابل با هم قرار ندهد. با این همه، این موضوع آنقدرها هم که اینسایدر میگوید، طبیعی و قابل هضم نیست چون خودش به جمله یک زن اماراتی اشاره میکند که با عبای بلند و سیاه در حال عکاسی از این صحنههاست و ناباورانه میگوید: «احساس میکنم که در نمایش ترومن هستم». او در واقع دارد فیلم مشهوری با بازی جیم کری را به یاد مخاطب میآورد که در آن، قهرمان ملعبه نمایشی بزرگ شده بود که یک کارگردان از کودکی، او را در متن آن قرار داده بود. زن عماراتی با این استعاره میگوید که هنوز هم نمیتواند واقعیت موجود در اطرافش را بپذیرد. عربستان واقعا اینقدر تغییر کرده است؟!
اینسایدر همه تلاش خود را بهمنظور جذب توریست برای سعودیها میکند
نویسنده اینسایدر البته حق مطلب را هم برای تبلیغ گردشگری در عربستان ادا میکند؛ هم از تلاش مسوولان سعودی برای رسیدن به افق 2030 میگوید، هم تاریخ 2000ساله این کشور را فرصتی مناسب برای گردشگران تاریخ معرفی میکند و هم با اغراق از ظرفیتهای بومگردی و کمپینگ در کشوری مینویسد که اقلیم اصلی آن بیابانی است و شهرت و ثروتش از طریق گردشگری را بیش از همه اینها، مرهون، مراکز زیارتیاش است. این گزارش پس از آنکه با توصیههایش به قدر کافی فرصتها را تشریح میکند، به سراغ آسیبزدایی از ذهنیت مخاطب انگلیسیزبان خود درباره عربستان میرود و تیتر میزند: «جامعه سعودی، در حال سازگارشدن با سبک زندگی غربی است» اما این دقیقا همان چیزی است که مهاجمان چاقو به دست را تحریک میکند. تضادها از همین نقطه بیرون میزنند.
چیزهای خندهدار
درباره حدود شگفتانگیز آزادی در عربستان اینسایدر در تیتری دیگر تصریح میکند: «قوانین بیش از آنکه گردشگران فکر میکنند، رام هستند» و مصداقهایی را برای آن ذکر میکند از جمله اینکه در کافه تازهتاسیس در جده، تفکیک جنسیتی وجود ندارد. شاید این مساله برای خواننده ایرانی، شبیه یک شوخی باشد. فقدان تفکیک جنسیتی، آن هم در کافه، شاید یکی از مصادیق آزادی برای جذب گردشگر به حساب بیاید ولی تا به حال هیچ گزارش انگلیسیزبانی هم از چنین واقعیتهایی در ایران بهعنوان محسناتی قابل ذکر و احترام یاد نکرده است. با این حال اینسایدر اصرار دارد که همین مقدار را با آب و تاب روشنتر کند و در ادامه توضیح میدهد: «بسیاری از زنان در این کافه، کاملا پوشیده و محجبه هستند اما تعداد کمی هم حجاب ندارند. با این حال بیشتر گردشگران زن هم، برای اینکه خیلی مقاومت نکرده باشند، با روسری سرهای خود را پوشاندهاند». این گزارش در بخش دیگری با عنوان «شهرهایی مثل جده، با سرعت در حال تغییر هستند»، مینویسد: «پلیس دینی که مردم را مجبور به رعایت اخلاق و ظواهر دینی میکند، چند سالی است که تقریبا سلب قدرت شده و به سختی میتوانید آنها را در سطح شهر ببینید.»
وقتی تعجب خواهید کرد که دیگر دیر شده است
این مطلب در صدد است تا موضوع را برای گردشگران خارجی، سادهسازی کرده و آنان را به سفر به عربستانسعودی ترغیب کند اما این خط خبری را هم باید به نوعی معکوس سیاستهای خبری این رسانهها در قبال کشوری چون ایران دانست. این دو سیاست در اصل یکی است چون هر دو اصرار دارند تصویری اشتباه و اغراقشده به مخاطب خود ارائه دهند با این تفاوت که برای حکومت سعودی، همراه و همراستا عمل کنند و برای جمهوری اسلامی ایران، همه چیز را مسکوت بگذارند؛ اما این سیاست در قبال کشوری که اندیشه و فرهنگ چندینساله وهابی را در جامعهاش پرورانده بدون تردید خطرناکتر است؛ این واقعیت در حمله یکشنبهشب مهاجمان چاقو به دست به یکی از تئاترهای موسم ریاض بیشتر مشخص شد. رسانهها افکار عمومی غرب را وادار میکنند تا بپذیرند که عربستان، آرام و آسان به غرب پیوسته است اما به زودی اتفاقات متفاوتی را خواهد دید که شاید مثل 11 سپتامبر دوباره متعجبشان کند.
منبع: صبح نو