خانه » صفحه اول » گزارش یکساله از فعالیت تئاتر لبنان
۱۳۹۷/۱۰/۰۹
۱:۲۰ ب٫ظ
نبض فرهنگی در لبنان تقریباً برعکس زندگی خسته سیاسی میزند. اگر هنر برای جان گرفتن معمولاً به اقتصادی نیاز دارد که آن را حمایت کند، چه بسا عکس این در لبنان روی میدهد.
هرچه درآمدها کمتر میشوند، به نظر میرسد هنرمندان منابع سرمایهگذاری مییابند و در همان حال هزینههایشان را کم میکنند. ابزارشان ساده میشود و تلاش میکنند راههایی برای جذب مخاطب بیابند. این اتفاقی است که حداقل در تئاتر اتفاق میافتد. اگر به تعداد نمایشهایی که امسال روی صحنه رفتند نگاهی بیاندازیم، میبینیم از نظر آمار نسبت به سالهای گذشته افزایش یافتهاست. مخاطبان که تعدادشان چنان اندک بود که کم اتفاق میافتاد یک نمایش یک هفته روی صحنه بماند، حالا باید جایی را رزرو کنی که ممکن است موفق به آن کار هم نشوی. امسال میتوانستی تعداد زیادی نمایش را نام ببری که فقط فرصت یک بار اجرا را یافتند و میشد میان آنها انتخاب کنی. یک نمایش برای چند هفته یا چند ماه روی صحنه میرفت و گاهی هم نمایششان تکرار میشد و کسانی را مییافتند که به دیدنشان بروند. بیشتر اوقات نمایشهایی کوچک، اما نه از آن نوع تجربی غم آلود سیاه که تئاتریها بر آنها اصرار داشتند. چیزی از نقد همراه با طنز، متنی یکدست با یک یا دو بازیگر همراه با موسیقی، گاهی زنده، و نورپردازی هوشیارانه، آمیزهای که گاهی عناصر آن با هم جابهجا میشوند، اما همچنان به مذاق تماشاگر میسازد که باز بخواهد به دیدن نمایش برود. نه اینکه اندیشه ورزی کند یا فلسفه بخواند، بلکه ذهنش را از جزئیات سخت و خفه کننده روز، استراحت بدهد.
اینگونه است که زیاد العیتانی از روح طنز در نمایش «ماطلت کولیت/ کولیت نیامد» دست برنمیدارد، با اینکه این نمایش الهام گرفته از تجربه وحشتناک او از زندان است. او به برقراری ارتباط با اسرائیل متهم و محکوم شد، اما بعد از اینکه بی گناهیاش اثبات شد آزادش کردند. داستانی که باید گریه آور باشد اما او ناگزیر میشود تلخیاش را به چاشنی طنز درآمیزد تا در سالن «مترو المدینه» بر صحنه ببرد.
همزمان، همکارش که پس از آن حادثه از او جدا شد، یحیی جابر نمایش دیگری را با عنوان «شوو هااا؟ / این چیه؟» روی صحنه برد. حسین قاووق در این نمایش که در سالن «تیاترو فردان» اجراشد، بازی کرد. بد نیست نمایشی که جابر پیش از این اجر کرده بود تکرار شود؛ نمایش مونودرام «مجدره حمرا/ خوراک لقمه سرخ» که در سالن نمایش «انجو ریحان» روی صحنه رفت. اندکی پیش از آن اجراهای نمایش «لغم ارضی/ مین زمینی» به کارگردانی ایلی کمال در سالن «مسرح المدینه» آغاز شد. در این نمایش ندی ابوفرحات و عمار شلق نقش آفرینی میکنند. تقویم نمایش امسال با نمایش عایده صبری، نویسنده و کارگردان مستعد که این باربازیگردانی بازیگران ایلی نجیم و رودریگ سلیمان در سالن «طقس بیروت» را نیز برعهده دارد، بسته میشود.
اینجا فرصت شمردن نمایشهایی که امسال اجرا شدند نیست به همین اکتفا میکنم که «جشنواره ملی تئاتر لبنان» اخیراً متولد شد و به برکت حمایت امارت شارجه در قالب «هیئت تئاتر عربی»، شاهد برگزاری دوره اولش بودیم؛ و این خود یک دستآورد است. در چارچوب انتخاب جشنواره نمایشهایی بر صحنه رفتند که تماشاگران پیش از این آنها را دیده بودند. با این حال، اجراها شاهد استقبال وسیعی بودند و این بدین معناست که مردم با این هنر بیشتر مألوف شدهاند.
آنچه بر تئاتر منطبق میشود، بر سینما هم قابل تعمیم است. علاوه بر دو جشنواره اصلی در بیروت، مناطق هم صاحب جشنواره شدند؛ طرابلس و پترون هر کدام یک جشنواره موضوعی. جشنواره فیلمهای ژانر وحشت، حقوق بشر، مهاجرت و فیلمهای کوتاه و مستند لبنانی. اینها جدای از جشنوارههای فیلمهایی است که برخی سفارتهای خارجی برگزار میکنند. همراه این رویدادها میتوان به افزایش تولید فیلمهای لبنانی اشاره کرد که نمیتوان از همه نام برد اما دو فیلم را نمیتوان از قلم انداخت؛ فیلم زیاد دویری «قضیه رقم۲۳/ ماجرای شماره۲۳» که سال ۲۰۱۷ ساخته شد و وزارت فرهنگ آن را برای اسکار امسال نامزد کرد. گامی که موجب راه افتادن ولولهای شد چرا که کارگردان پیش از این در اسرائیل فیلم ساخته و ماهها در آنجا ساکن بوده. البته فیلم در پایان به اسکار راه نیافت. فیلم نادین لبکی «کفرناحوم» اما آرای هیئت داوران «جشنواره کن» را درو کرد.
وضعیت انتشار کتابهای ادبی هم اینگونه بود؛ دهها رمان منتشر شد و همین مقدار هم مجموعه شعر و تحقیقات. وضعیت مطبوعات اما برعکس بود و چند نشریه مهم تعطیل شدند. اگر سال گذشته همراه شد با وداع نشریه «السفیر» سال جاری با خاموش شدن روزنامه قدیمی دیگری همراه شد؛ الانوار.
لبنان از نظر سیاسی به نفس تنگی افتاده اما در زیباییشناسی نفس میکشد. این معادله همچنان برقرار است و این تنها روزنهای است که اجازه میدهد کورسوی امیدی در افق دید.