حكومت اردن با وجود تمام اعمال فشارها بر جنبش اسلامي اين كشور، نه تنها نتوانست مانع از فعاليت آنان شود بلكه سبب شد اين جنبش انسجام بيشتري پيدا كند و نقش بسزايي در جنبش اعتراضي مردم داشته باشد.
مقاله/نقش و جایگاه اسلامگرایان اردن در جنبش اعتراضی مردم
جنبش اسلامي اردن متشكل از اخوان المسلمون اين كشور و شاخه سياسي آن يعني حزب جبهه عمل اسلامي است كه از ابتداي شكل گيري تاكنون خدمات بسياري به كشور ارائه كرده و همواره در مواقع بحران و مشكلات، از هيچ كوششي در راستاي خدمت به كشور فروگذار نكرده ولي با اين وجود، در سالهاي اخير بسيار مورد بي مهري رژيم اين كشور قرار گرفته و در بسياري از موارد همچون يك دشمن به آن نگريسته شده است.
اخوان المسلمون اردن در سال 1945 تشكيل شد و "عبدالله اول " پس از فرار اخوان از مصر و به منظور به كارگيري اهرم فشاري بر "ملك فارق "، به آنان پناه داد و در سال 1946، هيئت وزيران اردن با عنوان يك جمعيت خيريه به اين جماعت مجوز فعاليت داد.
از آن پس روابط اخوان المسلمون اردن با حكومت اين كشور تبديل به يك روابط دوستانه دوطرفه و بر پايه منافع هر دو طرف بود؛ زيرا اسلامگرايان اردن مي توانستند آزادانه به فعاليتهاي خود بپردازند و از سوي ديگر حكومت اردن نيز از وجود اسلامگرايان در راستاي كسب مشروعيت بهره ميگرفت.
پس از گذشت يك دهه از تشكيل اخوان المسلمون اردن، روابط نزديك اين جماعت با نظام پادشاهي به اوج خود رسيد و ديگر هيچگاه پس از آن به اين سطح نرسيد.
*خنثي سازي كودتا عليه پادشاه وقت اردن توسط اخوانالمسلمون
در سال 1957 برخي افراد ارتش اردن و چپگرايان اين كشور به دنبال كودتا عليه "حسين بن طلال " پادشاه وقت اردن بودند كه اين كودتا با درايت اخوان المسلمون نافرجام ماند و همين مساله سبب شد كه اين جماعت تبديل به عنصري مهم براي نظام پادشاهي و ثبات آن شود.
"حسين بن طلال " به منظور قدرداني از اخوان المسلمون، از رهبر آنان خواست تا در منصب نخست وزير، حكومتي جديد در كشور تشكيل دهد ولي اسلامگرايان اردن كه هيچگاه به دنبال كسب قدرت سياسي نبودند، به بهانه حساسيت شرايط منطقه و لزوم حفظ توازن معادلات آن، از پذيرفتن اين پيشنهاد سر باز زدند.
همين امر سبب شد كه مصداقيت اسلامگرايان بيش از پيش در نزد شهروندان اثبات شود و پس از آن روز به روز بر ميزان محبوبيت و مقبوليت اين جنبش افزوده شد.
*روابط اسلامگرايان با رژيم اردن بس مرگ "حسين بن طلال " وارد مرحله جديدي شد
جنبش اسلامي اردن تا پايان پادشاهي "حسين بن طلال " در سال 1999 روابط خوبي با نظام داشت و ضمن اجتناب از فعاليتهاي سياسي، سعي در خدمت رساني به كشور و شهروندان ميكرد.
در سال 1999 ميلادي و پس از مرگ "حسين بن طلال "، پسرش "عبدالله دوم " به پادشاهي رسيد و روابط اسلامگرايان اردن و نظام پادشاهي اين كشور وارد مرحله ديگري شد.
*توطئه شاه اردن براي خارج كردن رهبران حماس
"عبدالله دوم " كه از يك طرف دست نشانده ايالات متحده و انگليس بود و از طرف ديگر هوش و درايت پدرش را نداشت، در اولين اقدام و فقط پس از گذشت چند روز از تكيه زدن بر مسند پادشاهي، رهبران جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس) را از اين كشور بيرون كرد.
اين مساله همزمان شد با افزايش فشار بر اسلامگرايان و ممانعت آنان از سخنراني در مساجد، و حكومت اردن وجود "حماس " را (كه از ابتدا تاكنون روابط بسيار نزديكي با اخوان المسلمون دارد) در اين كشور يك توطئه تروريستي خواند و اسلامگرايان اين كشور را به همكاري با آنان متهم كرد.
همين مسائل سبب شد كه روابط جنبش اسلامي و نظام اردن بسيار متشنج شود و از آن پس اسلامگرايان اردن كه بزرگترين حزب اين كشور را تشكيل مي دادند، تبديل به بزرگترين طيف مخالف دولت شدند.
از آن پس اسلامگرايان اردن كه مي ديدند پادشاه اين كشور به طور آشكارا به ملت خود و نيز ملت فلسطين ظلم مي كند، به عنوان بزرگترين مخالف و منتقد دولت، كوشيدند تا ضمن آگاه كردن افكار عمومي، حكومت را وادار به خدمت رساني بيشتر به ملت كنند.
*مخالفت اسلامگرايان با انعقاد پيمان سازش با رژيم صهيونيستي
مخالفت اسلامگرايان اردن با سياستهاي دولت بويژه مخالفت با ادامه پيمان سازش اردن و رژيم صهيونيستي (موسوم به وادي عربه) سبب شد تا حكومت اردن، جنبش اسلامي اين كشور را تهديدي براي خود ببيند و در همين راستا كوشيد تا آنان را به تدريج و با اعمال فشار، از صحنه سياسي اردن حذف كند.
*روشهاي مختلف رژيم اردن براي تخريب وجهه اسلامگرايان
حكومت اردن به منظور تخريب چهره اسلامگرايان و حذف آنان از روشهاي مختلفي استفاده كرد. به عنوان مثال حكومت با بها دادن بيش از پيش به موسسات ديني دولتي، نزديكي با جنبشهاي سنتي سلفي، محروم كردن اسلامگرايان از ايراد سخنراني و نشستن بر منبرهاي مساجد، به كارگيري عناصر اخراجي اسلامگرايان در رسانه ها به منظور تخريب چهره اين جنبش و بيان نكات منفي اسلامگرايان، كوشيد از مقبوليت و محبوبيت آنان در ميان شهروندان بكاهد.
*تصويب قانون "تكراي " بزرگترين اقدام حكومت در رويارويي با اسلامگرايان
اما بزرگترين اقدامي كه حكومت اين كشور در راستاي رويارويي با اسلامگرايان انجام داد، تصويب قانون "تك رأي " در انتخابات بود.
بر اساس اين قانون هر شهروند اردني تنها مي تواند به يك نامزد انتخابات پارلماني رأي دهد.
كارشناسان معتقدند كه هدف از اين قانون جلوگيري از قدرت يافتن اسلامگرايان است؛ زيرا آنان پيش از تصويب اين قانون توانسته بودند اكثريت كرسيهاي پارلمان را از آن خود كنند و همين مساله سبب شده كه فشار زيادي بر حكومت وارد آورند.
البته در سالهاي اخير و با قدرت گرفتن جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس)، حكومت اردن با ادعاي اينكه اسلامگرايان اردن تحت تاثير جمهوري اسلامي ايران قرار دارند و از "حماس " حمايت آشكار مي كنند، تلاش كرد تا با اعمال فشار بر جنبش اسلامي اردن، مانع از فعاليت بيشتر آنان شود.
*اسلامگرايان اردن در جنبش اعتراضي مردم نقش بسزايي دارند
اما نكته حائز اهميت در اين ميان اين است كه حكومت اردن با وجود تمام اعمال فشارها بر جنبش اسلامي اين كشور، نه تنها نتوانست مانع از فعاليت آنان شود بلكه سبب شد اين جنبش انسجام بيشتري پيدا كند؛ به گونهاي كه اكنون اسلامگرايان اردن در جنبش اعتراضي و انقلابي اين كشور كه از حدود 3 ماه پيش آغاز شده نقش بسزايي ايفا ميكنند.
به هرحال، حكومت اردن بايد بداند كه جنبش اسلامي اين كشور يك جنبش مردمي و داراي محبوبيت و مقبوليت بسيار است و همواره در راستاي حمايت از امنيت و ثبات كشور اقدامات شاياني انجام داده است و از همين رو تلاش براي ناديده گرفتن اين جنبش و يا اقدام در راستاي حذف آن، عملي بي فايده است.
زمان انتشار : 1390-02-06
اخوان المسلمین,
اسلامگرایان اردن,
انگلیس,
ایالات متحده,
جنبش اسلامی اردن,
حزب جبهه عمل اسلامی,
حسین بن طلال,
حماس,
رهبران حماس,
عبدالله اول,
عبدالله دوم,
فلسطین,
قانون تک رای,
مصر,
ملک فارق,
نظام اردن,
نظام پادشاهی اردن,
وادی عربه