ارتش و وزارت خارجه رژیم اسرائیل در گزارشی که دو روز پیش از شبکه سعودی ایراناینترنشنال پخش شد، به دوربینهای این شبکه اجازه دادهاند که از عملیات رسانهای رژیم صهیونیستی به زبان فارسی برای آنچه «برقراری ارتباط مستقیم با مردم ایران» خوانده شده، پرده بردارند.
رژیم روبهزوال اسرائیل، هجمه گسترده رسانهای علیه ایران را با تقویت دیپلماسی عمومی ترتیب داده است
تلاش گسترده رسانهای یک رژیم در آستانه پایان اما تمام قدوقواره این هجمه گسترده به رسانههای خبری و شبکههای اجتماعی ختم نمیشود. اسرائیلیها ظاهرا پس از پخش سریال «گاندو» از تلویزیون روی ارائه روایتهای داستانی و دراماتیک با مخاطب هدف ایرانی هم سرمایهگذاری جدیتری کردهاند. این اتفاق نشان میدهد که اسرائیل نهتنها با فعالکردن دیپلماسی عمومی خود به دنبال ارتباطگیری فرد به فرد با ایرانیها برای پیشبرد اهداف خودش در منطقه است بلکه برای آمادهسازی افکار عمومی کشورهای متخاصم و هدف، مسیر آمادهسازی مردم آنها برای پذیرش و کنار آمدن با این غده سرطانی را هم از طریق داستانسرایی و ارائه روایتهای سمپاتیک و سازگار دنبال میکند. بالطبع مردم این کشورها بدون شنیدن روایتهای ظاهرا متفاوت، انگیزهای برای پاسخ دادن به درخواست برای برقراری ارتباط و سر انداختن کلاف گفتوگو نخواهند داشت. تیزر رسمی سریال «تهران» که اخبار تولید آن در مرحله پروداکشن از چند ماه پیش در رسانههای انگلیسی و فارسیزبان پوشش داده میشد، هفته گذشته منتشر شد. سریالی به کارگردانی دانیل سرکین که به زبان فارسی و عبری ساخته شده و قرار است به زودی از شبکه کان11 تلویزیون اسرائیل پخش شود. سریالی در ژانر جاسوسی که داستانی افشاگرانه روایت میکند.
روایت اعزام مامور موساد برای اختلال در پدافند هوایی به گزارش ورایتی، تامار ربانیان، یک هکر و مامور موساد است که به پایتخت ایران، جایی که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده، سفر میکند تا اولین ماموریتش را برای از کار انداختن رآکتورهای هستهای عملیاتی کند اما وقتی ماموریت موساد شکست میخورد، تامار که در تهران رها شده، با ریشههای ایرانیاش بیشتر آشنا و ضمنا درگیر رابطه عاطفی با یک فعال دموکراسیخواه میشود. گزارش تازهتر پایگاه خبری هالیوودریپورتر اما این «فعال دموکراسیخواه» را با عبارات «یک سکولار رقاص و مصرفکننده مواد مخدر» توصیف میکند. این پایگاه همچنین در اطلاعات دقیقتری درباره خط داستانی سریال «تهران» مینویسد: «یک هکر جوان تحت استخدام موساد به تهران فرستاده میشود تا در سیستم ضدهوایی ایران اختلال ایجاد کرده و آن را از کار بیندازد و بدینترتیب جنگندههای اسرائیلی بتوانند رآکتورهای هستهای را بمباران کنند.»
این جزئیات در کنار سایر روایتهایی که در کتاب «برخیز و اول تو بکش» توسط خبرنگار امنیتی اسرائیل، رونن برگمن درباره عملیاتهای موساد در کشورهای دیگر از جمله ایران گزارش شدهاند، حاکی از آن است که رژیم اسرائیل از مرحله اعتراف به عملیاتهای جاسوسی با هدف ایجاد اختلالهای رایانهای و حتی کشتار و قتل در کشورهای متخاصمش عبور کرده و به فاز «مانور قدرت» رسیده است. موشه زوندر، نویسنده این سریال گفته است: «در ضمن سفر این زن جوان (شخصیت اصلی فیلم) و داستانهای پیرامونش، این سریال به درگیری میان اسرائیل و ایران میپردازد.»
درگیری داخلی را کنار بگذاریم انتشار گزارش از دو پایگاه اصلی دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی در ارتش و وزارت خارجه همزمان با پخش تیزر این سریال و اذعان به عملیات جاسوسی مخربی با هدف نابودی برنامه هستهای ایران، نشان میدهد که این رژیم، احساس میکند که باید از پیله فعالیت رسانهای خاموش خارج شود. این اتفاق از یک سو، خصومت و دشمنی این رژیم و روشهای فعالیتش را آشکارتر و مستندتر میکند و از سوی دیگر هشدار میدهد که رژیم صهیونیستی بر مخاطب هدف ایرانی و فارسیزبان متمرکز شده و برای او برنامهریزی کرده است.
گستردگی این حرکت و ورود به فاز آشکارسازی آن، باید بیش از پیش برای مسوولان دولتی و نظامی و البته پیش و بیش از آنها برای دستگاههای فرهنگی و رسانهای ایران، حاوی پیام باشد. درحالی که از سوی ارتش جمهوری اسلامی در روزهای اخیر، صدایی در نقد فعالیتهای رسانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شنیده میشود و البته الگوی حضور رسانهای سپاه نیز از وجوه دیگری از جمله عدم مخاطب آن با مردم یا دول کشورهای متخاصم و تمرکز بر فعالیت در حوزه داخلی، مورد انتقاد است، الگویی که رژیم صهیونیستی در پیش گرفته میتواند هم نشانههای بیشتری را برای زوال زودهنگام این رژیم به دست خود او آشکار کند و هم فرصتی برای رقابت در حوزه دیپلماسی عمومی باشد.