صابره سادات موسوی: «چاپ بیروت» سروده علی داوودی است که در بهار سال 1397 توسط نشر شهرستان ادب به بازار آمد. علی داوودی که پیش از این در 2 سال پیاپی 2 مجموعه نیمایی و غزل منتشر کرده بود این بار سراغ قالب سپید رفته است. کتاب «چاپ بیروت»، شعر سپید است شامل دو فصل؛ منظومهای 3 قسمتی برای بیروت (با عنوانهای: از تنهایی موجها و بیبادبان و ناخدا) و یک بخش ضمیمهای با عنوان «گزارش از خاک مقدس» حاوی 5 شعر مقاومت که به کشتهشدگان عشق تقدیم شده است. کتاب تصویری است همهجانبه از شهری به نام بیروت و جهان آرام و آرمانیاش. شاعر بیروت را شهری خودمانی، صمیمی و عاشقانه معرفی میکند که با وجود تمام تفاوتها آنچان از زندگی سرشار است که میتواند شهر ما باشد:
اینجا زادگاه من است انگاری
و آن قدر صمیمی
که میخواهم در خانهای را بکوبم و بگویم تشنهام
و مادربزرگ خانه آنقدر واقعی باشد
که لیوانی خاکشیر برایم بیاورد/ ص 21
کتاب در حین اینکه حاوی مضامین سیاسی و نگرش مقاومتی است منتها غلبه با وجه عاشقانه است و از آن لبنان سیاسی که در ذهن داریم فرسنگها فاصله دارد. ظاهری عاشقانه که دربردارنده همه حرفهای اجتماعی و مضامینی سیاسی میتواند باشد. چنانکه شاعر میگوید:
لبنان
با زیبایی
بر جهان حکومت میکند/ ص 19
چاپ بیروت از نظر روانی و تاثیر بر مخاطب حتی غیر سپیدخوان موفق عمل کرده است و دستکم همراهی عاطفی او را برمیانگیزد. شعرها هم از نظر زبانی، هم موضوع و مفاهیم، هم قالب انتخابی و هم پرداخت، ظرایف فراوانی برای گفتن دارند. اگر چه این تعادل در همه شعرها یکدست نیست، لکن هریک ویژگی خود را دارد به نحوی که میتوان هر شعر را نمونه مثال آورد. برخی اشعار دلنشینتر از بقیهاند برخی کمتر، چرا که اندیشه گاه آن اندازه کشش ندارد که شعری را اسیر خود کند. گاهی تزاحم تصویرهای ذهنی که شاعر اصرار به بیان آنها دارد موجب این خلل میشوند. بویژه وقتی شاعر از آن شاعرانه فاصله گرفته و سعی میکند شعر را چندلایه نشان دهد. گاهی مضمون بکر و زیباست اما بیان و پرداخت شاعر به پای آن نمیرسد. برخی شعرها نیز در یکقدمی موفقیت هم نگاه زیبا دارند و هم مضمون بکر لکن نحوه بیان آن قوی نیست:
هی میخواستم گریه کنم هی/ آبها / اشک دریا را پوشانده بود/ هی این دریا که بیمقدمه آمده در سفره دل من/ با لخته لخته ماهی/ هی ... ص 32
و چه میشد اگر تمام سطرهای این شعر مانند سطر پایانی آن میشد. «دریا مردی را که با خود میبرد دیگر نخواهد دید» ص 33
این سطر علاوه بر چندبعدی بودن معنا دیگر آن گنگی وکژتابی را هم ندارد.
«چاپ بیروت» حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. برای شاعر فرقی نمیکند بومی کدام کشور باشی:
وقتی پرندهها میتوانند مرز نامها را به هم بزنند.
برای او فرقی نمیکند چون:
شمع را در کنیسه، در معبد یا در مسجد بیفروزی، وقتی در همه جا به نام عشق میسوزد.
وحدت و نگاه اتحادی که شاعر دارد در اشعارش بروز دارند او در گیرودار اسم و رسمها، قومیتها و حتی ادیان نمیماند: اینجا/ دریا همسایهای مسیحی است/ که برای عبادت/ به ساحل مسلمان میرود/ دختری مسیحی بود به گمانم ماریانا/ که گل سرخ محمدی را بو میکرد/ و میدانست که فرق دارد با عطر ادوکلن/ فرق دارد مریم مقدس با مادر من/ ص 20
شاعر در فصلی به صراحت از عشق میگوید از عاشقی که قبل از به دنیا آمدن معشوقش او را دیده و از نام معشوقش جهانی ساخته: از نام تو جهانی ساختم/ جهانی با کشورهای بسیار/ از نامها و رنگها و پرچمها/ جهانی ساختم و بعد از کشوری به کشوری تبعید شدم/ ص59
او معشوقش را چیزی بیشتر از یک انسان میداند که میتواند کوه و دریا باشد یا باد سر بهراهی که بادبادکش را به دست او بسپارد: دریا اگر به شهر میآمد/ از پلههای هتل بالا میرفت/ سفارش قهوه میداد/ فنجانم را هم میزد/ شکل تو میشد ، حتما/ کوه اگر قدم میزد/ تا شعری بگوید/ شبیه تو میشد، شاید/ باد/ اگر بچهای سر به راه بود/ در دستانش بادبادکی میگذاشتم/ تا مرا به هر سو بکشد/ مثل تو/ صص 66 و 67
و اما فصل آخر کتاب از جنگ میگوید. از موشکی که از کنار سر مردمان رد میشود و خیابانی که در آن قدم میزنند را با خود میبرد. از کودکانی که خوابیدهاند سخن میگوید، کودکانی که دیگر بیدار نمیشوند. و چه خوب که «چاپ بیروت» در پایان نوید میدهد زمستانها در پایان سال تمام میشود.«چاپ بیروت» در اصل خود یک حرکت نوآورانه و ایدهای شاعرانه است. یک شاعر ایرانی متمرکز در شناخت کشوری دیگر میشود. کشوری با زبان و فرهنگ و حتی مذهب متفاوت. منتها توانسته چنان از زیباییها و تازگیهای بیروت بگوید که مخاطب ناخواسته عاشق شبهای بیروت و هوای عاشقانه آن شود. انتشار کتابهایی از این دست به نزدیک شدن دلهای انسانها کمک میکند. دلهایی که جز انسانیت و عشق نقطه مشترک دیگری ندارند و با زبان مشترک عشق با هم حرف میزنند. شعرهای مجموعه افسونگرند. تمام شعرها هوس گام زدن در لبنان را به سر مخاطب میاندازند. شاعر بیشتر از این چه حاصلی میخواسته داشته باشد؟ انتخاب قالب سپید باعث راحتی بیان همه موارد و رونق و جریان عاطفه قوی در شعر شده است. حاصل ترکیب زبان، قالب و موضوع مجموعهای سرشار از تصاویر بدیع و نوآوریهای زبانی است. تمرکز بر یک موضوع خاص، مطالعه، تجربه و آشنایی با جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی طبعا چنین حاصلی دارد، یعنی توفیق در تاکید بر اندیشه و انتقال صمیمانه به مخاطب و همصحبتی با تمام انسانهای فرامرزی! عنوان و اشعار منحصر به فرد همچنین طراحی جلد جذاب کتاب توانسته اثری خاص و متمایز را به مخاطبان هدیه دهد.