۱۳۹۷/۰۱/۲۶
۱۱:۱۲ ق٫ظ

خانواده من سنی مذهب بوده و هستند. همسر من هم فعلا از اهل تسنن است اما خودم در سال 2003 میلادی در مصر نزد حجة الإسلام و المسلمین شیخ "جلال الدین الصغیر" از عراق، شیعه شدم و به مذهب اهل بیت (ع) گرویدم و در حال حاضر از حضرت آیت الله سید "علی سیستانی" تقلید می کنم.

اولین سایت شیعیان مصر راه اندازی شد

 اولین سایت اینترنتی شیعیان مصر توسط یک جوان شیعه شده راه اندازی شد. وی طی گفتگویی با خبرنگار افتخاری ما در قاهره پایتخت مصر، مطالبی جالبی در مورد پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در مصر و مسائل مربوط به آن را مطرح کرد. متن کامل این گفتگوی خواندنی به شرح ذیل است:

  • ابتدا برای ما کمی در مورد خودت، تحصیلات و شغلت توضیح بده و بگو که آیا از ابتدای ولادت پیرو اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بودی و یا اینکه بعدا شیعه و مستبصر شدی؟

بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صلى على محمد و ال محمد .. ابتدا خودم را معرفی می کنم. نام من "محمد أبراهيم أحمد الحسينى" است. 31 سال سن دارم. بنده در 21/ 02/1980 میلادی در استان "اسکندریه" مصر متولد شدم.

خانواده من سنی مذهب بوده و هستند. همسر من هم فعلا از اهل تسنن است اما خودم در سال 2003 میلادی در مصر نزد حجة الإسلام و المسلمین شیخ "جلال الدین الصغیر" از عراق، شیعه شدم و به مذهب اهل بیت (ع) گرویدم و در حال حاضر از حضرت آیت الله سید "علی سیستانی" تقلید می کنم.

من در 16 ماه ذوالحجة شیعه شدم و دو روز پس از آن در مراسم جشن عید غدیر حضور یافتم.

پس از شیعه شدن وب سایت "موالی" به آدرس اینترنتی www.moaly5.com را راه اندازی کردم. این وب سایت اولین وب سایت شیعی در نوع خود در مصر است.

بنده خاطرات چگونگی گرویدنم به مذهب تشیع را در کتابی تحت عنوان "أنوار الحقيقة" تألیف نمودم. این کتاب اکنون در حال گذراندن مراحل چاپ توسط "مرکز الأبحاث العقائدية" در شهر قم در ایران است.

تحصیلات من فوق دیپلم صنعتی و فوق دیپلم حسابداری است و در حال حاضر در شرکت نفت در زمینه برنامه ریزی CMMS مشغول کار هستم.

من در گذشته عضو جنبش اخوان المسلمین بوده ام اما تنها در زمینه فرهنگی و دینی با آنان همکاری داشتم. بنده سابقه هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارم.

  • کمی در مورد چگونگی گرویدنت به مذهب اهل بیت (ع) برایمان توضیح بده؟

خداوند در قرآن کریم می فرمایند: بسم الله الرحمن الرحيم - من يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد له وليا مرشدا ..

بنده علت و عامل اصلی هدایت و گرویدن خود به مذهب تشیع را خواست خداوند متعال می دانم و این نعمت بزرگی است که نصیب من شده است.

شاید بتوانم اولین مرحله گرویدنم به مذهب تشیع را بحث در اتاق های گفتگوی اینترنتی اعلام کنم. در آنجا ابتدا بین مسلمانان و مسیحیان جدال و دعوایی رخ داده بود. آنان علیه دین مبین اسلام شبهاتی وارد می کردند. البته هدف آنان این نبود که فرد مسیحی شود بلکه تنها هدفشان ایجاد شک و شبهه در اعتقادات ما جوانان بود. بیشتر شبهاتی که شنیدم جزو اعتقاد اهل سنت به شمار می رود. ابتدا بسیار غافل گیر شدم اما کم کم با تحقیق و بررسی متوجه شدم که شبهات درستی است.

ابتدا مدت کوتاهی جذب آنان شدم و شروع کردم مطالعه کتب مسیحی و حضور یافتن در کلیسا برای شنیدن مواعظ کشیشان آنها تا شاید به دین مسیحیت گرایش پیدا کنم. علت این مسأله این بود که حقیقت را نمی دانستم.

مدتی بعد تهدیدات آمریکا برای حمله به عراق آغاز شد بر همین اساس جنبش اخوان المسلمین دوره و میزگردهای بحث سیاسی برای بررسی این موضوع تشکیل داد و همین امر موجب آشنایی بیشتر بنده با کشور عراق و مذهب تشیع شد. در همان زمان کمی در مورد انقلاب اسلامی ایران و رهبر کبیر آن انقلاب، امام خمینی اطلاعات کسب کردم. کم کم شروع کردم سوال کردن در مورد مذهب تشیع. بیشتر از برادر بزرگ ترم می پرسیدم. همین مسأله به شیعه شدن من کمک کرد زیرا او با آرامی و بسیار لطیف پاسخ مرا می داد.

در همان زمان از اطرافیان اخبار و اطلاعات بسیار بدی درباره مذهب تشیع می شنیدم اما این امر موجب شد که در ذهنم بیشتر درباره این مسأله فکر کنم و تحقیق و بررسی های لازم را با قدرت بیشتری آغاز کنم. فضای مجازی مهم ترین جایی بود که توانستم پرسش ها و مشکلات اعتقادی اولیه خودم را بر طرف کنم.

حتی یادم هست که در یکی از اتاق های گفتگو یکی از شیعیان ماجرای به شهادت رسیدن امام حسین (ع) را بیان کرد و من شروع کردم به گریه کردن و همین امر عشق و علاقه ام به مذهب تشیع را افزایش داد و باعث شد که به صورت جدی تحقیقات و بررسی های خودم در مورد آنان را آغاز کنم. مدت زمان زیادی با یکی از شیعیان عربستان از شهر قطیف چت می کردم و بسیاری از شبهات مرا بر طرف کرد. او مدتی بعد از مظلومیت حضرت زهرا (س) و رفتار و اعمال بنی امیه برایم توضیح داد. کم کم حقایق را بیشتر و بیشتر می فهمیدم و برخی اطرافیان و به اصطلاح صحابه پیامبر (ص) را بیشتر می شناختم. در نهایت 16 ذی الحجة با راهنمایی و در حضور شیخ "جلال الدین الصغیر" از روحانییون عراق به مذهب اهل بیت (ع) گرویدم.

آمار و ارقام دقیقی از تعداد شیعیان در مصر در دست نیست اما چند سال پیش که آخرین بار این مسأله مورد بررسی قرار گرفت، اعلام کردند که حدود یک درصد از جمعیت 70 میلیونی مصر از پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستند اما بررسی انجام شده نشان می دهد که این آمار دقیق نیز زیرا عدد آنان بسیار بیشتر از آن است.

بیشتر شیعیان مصر در شهرهای بزرگ و اصلی مانند قاهره، صعید، اسکندریه، منصوره، سینا و غیره زندگی می کنند. بدون شک این شهرها به دلیل بزرگ و پر جمعیت بودن، دریایی هستند که تشخیص افراد در آن بسیار مشکل است لذا آمار و ارقام دقیقی در این مورد نمی توان اعلام کرد.

شیعیان مصر همواره مورد ظلم و ستم دولت این کشور قرار گرفته اند. هر از چند گاهی از رسانه ها شنیده می شود و یا در مطبوعات نوشته می شود که اعضای یک گروه شیعی بازداشت شده اند. بیشتر این رسانه ها و مطبوعات با هدف توهین و تحقیر از لفظ "گروهک خمینی" برای شیعیان استفاده می کنند.

این ظلم و ستم به قدری شدید بوده که حتی مؤسسات غیر دولتی مدافع حقوق بشر همواره نتوانسته اند گزارش دقیقی از وضعیت شیعیان مصر و ظلم و ستمی که به آنان می شود تهیه و منتشر کنند. این در حالی است که هیچ کسی فتوای معروف شیخ "محمود شلتوت" مفتی و رئیس سابق دانشگاه الأزهر مصر را فراموش نکرده که در آن احترام به شیعیان و مذهب تشیع را واجب دانسته بود.

متأسفانه شیعیان مصر از مسجد و حسینیه محروم هستند. کتاب های شیعی به ندرت یافت می شود و فقط در نمایشگاه های بین المللی کتاب که در قاهره برگزار می شود، چنین کتاب هایی یافت می شود. علما و روحانیون شیعه در مصر حضور ندارند حتی مراجع تقلید در مصر وکیل و نماینده ندارند.

با وجود تمام این محرومیت هایی که شیعیان مصر با آن مواجه هستند، اما وهابیت از ترس قدرت یافتن و افزایش پیروان مکتب اهل بیت (ع) در مصر، همواره مذهب تشیع و شیعیان را مورد حمله قرار داده و علیه آنان جوسازی می کنند. از جمله اقدامات ضد شیعی وهابیون در مصر، توزیع کتب ضد شیعی در این کشور است.

اما بنده معتقدم وضعیت شیعیان پس از سقوط رژیم "حسنی مبارک" بهتر شده و انشاءالله روز به روز نیز بهتر از گذشته خواهد شد. ما شیعیان مصر هر جمعه برای دیدار با یکدیگر در مسجد رأس الحسین (ع) گرد هم می آییم و با یکدیگر بیشتر آشنا می شویم و ارتباط برقرار می کنیم. این مکان به محلی برای تلاقی ما با یکدیگر تبدیل شده است.

 

زمان انتشار : 1390-02-01