۱۳۹۸/۰۹/۲۵
۹:۱۱ ق٫ظ

محمد میرکیانی می‌گوید: در سایه ضعف دیپلماسی فرهنگی ایران مصر به مرکز تربیت مربیان زبان فارسی در جهان عرب تبدیل شده است،‌ این مربیان با استفاده از زبان فارسی فرهنگ خودشان را تبلیغ می‌کنند.

سکانداری مصر برای تربیت مربی زبان فارسی در جهان عرب

به گزارش الأمه:

انقلاب اسلامی در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت‌سر گذاشت و قدم به دهه‌ پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان گمان‌های باطلی در سر داشتند، اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به‌دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند. در چنین نقطه عطفی، رهبر انقلاب با صدور «بیانیه‌ گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.

بیانیه‌ «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد. این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ(ارواحنا فداه) هست» نزدیک خواهد کرد. با توجه به اهمیت این بیانیه و لزوم تبدیل این بیانیه از گفتار به یک گفتمان و الگوی اجرایی، چهارمین نشست راهکارهای تحقق بیانیه گام دوم در حوزه فرهنگ، ادب و هنر با مشارکت انجمن قلم ایران و خبرگزاری تسنیم در این خبرگزاری برگزار شد.

جهانگیر خسروشاهی، داستان‌نویس و محمد میرکیانی، نویسنده کودک و نوجوان میهمانان این جلسه بودند و رضا اسماعیلی، شاعر نیز مدیریت این جلسه را برعهده داشت. در بخش نخست این جلسه که پیشتر در خبرگزاری تسنیم منتشر شد،‌ به تغییر وضعیت ادبیات کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی اشاره شد. میرکیانی در این زمینه معتقد بود که ادبیات این حوزه پیش از انقلاب، ادبیاتی انحصاری و مربوط به گروهی خاص از جامعه بود. به گفته وی، نویسندگانی بودند که در حوزه ادبیات دینی و انقلابی کار می‌کردند، اما تعداد انبوه و حجم پایان‌ناپذیری از تفکرات روشنفکری در ایران حاکم بود که اجازه جلوه‌گری این آثار را نمی‌داد. یکی از معجزات انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ و در گام نخست انقلاب این بود که انحصار در ادبیات کودک شکسته و درها به روی عمده مردم و اهل تفکر باز شد.

بخش دوم این نشست به شرح ذیل است:

*  اسماعیلی:‌  آقای میرکیانی در ادامه نشست بد نیتس تحلیلی داشته باشیم از اینکه اکنون بعد از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ایران در چه نقطه‌ای ایستاده و چه‌قله‌هایی را باید در گام دوم فتح کنیم؟

قبل از پاسخ به پرسش شما بد نیست،‌ نکته‌ای را مطرح کنم و آن اینکه در ابتدای انقلاب برخی مسئولان نگران تثبیت نظام بودند‌، تصور می‌کنند فردا که از خواب بیدار شوند،‌ شاید نظام پابرجا نباشد‌، خیالشان که از محکم بودن نظام راحت شد،‌ به عمل‌زدگی روی آوردند‌، در این میان نخستین کاری که رها کردند،‌ حوزه تولید فکر و فرهنگ بود،‌ تاثیر فرهنگ یک تاثیر درازمدت و کیفی است، گاهی یک بیت شعر یا یک داستان کوتاه ممکن است، مخاطب محدودی داشته باشد و از بین آن مخاطب محدود یک نفر تحت تاثیر قرار بگیرد، حوزه تولید فرهنگ حوزه تولید فکر است، اما عمل‌زدگی مسئولان ما موجب شد‌، چندان به این حوزه تولید فکر و فرهنگ توجه نشود.

در دهه‌های نخست انقلاب، در مدارس از شعرا و نویسندگان دعوت می‌کردند‌، اما اکنون سلبریتی‌ها را دعوت می‌کنند، برخی از اساتید بزگوار شعر هم‌چون استاد لاهوتی، مردانی، شاهرخی شعرا و... در سال‌های بعد از انقلاب حتی در جمع کارگران کارخانه‌ها سخنرانی داستند‌، اما رفته رفته عمل‌زدگی مسئولان موجب شد که مسیر را اشتباه برویم،‌ یک بازیگر در عین حالی که هنرمند است اما تحت تاثیر متن است،‌ آن نویسنده و شاعر است که به بازی وی جلوه می‌دهد، شاعری ترانه خوب می‌گوید و ‌آن ترانه تبدیل به یک تیتراژ سریال می‌شود،‌ نویسنده‌ای داستان خوب می‌نویسد و آن داستان به یک فیلم‌نامه تبدیل می‌شود. این در حالی است که عمل‌زدگی مسئولان موجب شده تا ما به تاثیر بسیار تولید فکر و فرهنگ توجه نکنیم.

اما در پاسخ به پرسش شما‌، باید گفت که در کنار همه اتفاق‌هایی که از عدم مدیریت درست و سازنده  ایجاد شده است،‌ اتفاقات امیدوارکننده هم در حوزه ادبیات کودک رخ داده است، در اوج نامرادی‌هایی که دنیا در ارتباط با اهالی فکر و اندیشه در عرصه ادبیات کودک ما بعد از انقلاب داشته است. در اواخر گام اول اتفاق های مبارکی هم  رخ داد، آثار بسیاری از نویسندگان ادبیات کودک در کشورهای دیگر ترجمه و منتشر شد. موج دوم انقلاب اسلامی بعد از گام دوم تازه شروع شده است، بسیاری از دانشمندان دنیا از دستاوردهای انقلاب در زمینه‌های مختلف ادبیات،  زبان فارسی،‌ تولید فکر و اندیشه هنوز بی‌خبر هستند. یکی از اساتید زبان فارسی دانشگاه باکو به من می‌گفت‌، بسیاری از کارهای ادبیات کودک و نوجوان ایران نسبت به آثار اروپایی برتر هستند.

انتشار آثار ایرانی در خارج از کشور نیز شتاب بهتری به خود گرفته است،‌  تقریباً در 8 سال گذشته تا به امروز در پاکستان‌، جمهوری آذربایجان، چین و...بسیاری از کتاب‌های نویسندگان ما منتشر شده است،‌ نویسنده‌هایی که بعد از انقلاب تازه قلم به دست گرفتند.اما هنوز کار خاصی نکرده‌ایم،‌ خانه‌های فرهنگ ما باید ارتباط بهتری داشته باشند، علاقه‌مندان به ادبیات انقلاب، ادبیات ایران و ... را شناسایی کرده و آثار را به مخاطبان معرفی کنند.

در گام دوم انقلاب ما باید بخشی را به ظرفیت‌های فرهنگی بین المللی اختصاص دهیم، به معرفی اهالی فرهنگ خودمان بپردازیم، دنیا تشنه تفکر است، تشنه اندیشه است، تشنه تعریف زندگی است، سینمای غرب و امریکا تفکر را هدف قرار گرفته‌اند، اخیراً مقام معظم رهبری نیز در دیدار با فیلم نامه‌نویسان به این نکته اشاره کردند که شما چرا از دیالوگ و گفتار استفاده نمی‌کنید؟

اکنون بسیاری از آثاری که در تلویزیون نمایش داده می‌شود، تنها حرکت و اکشن است‌، فرصت اندیشه را از مخاطب گرفته‌ایم،‌ ما باید دیپلماسی فرهنگی قدرتمندی داشته باشیم، عناصری باید باشند که دستاوردهای عظیمی که در 40 سال اول انقلاب رخ داده است را  به محصول قابل عرضه تبدیل کنند. نکته قابل توجه این است که تولید چنین آثاری بازگشت سرمایه هم دارد‌، اگر یک دیوان شعر خوب ترجمه شود،‌ تبلیغ پسته و فرش ایران هم می‌شود.

*  اسماعیلی:‌ بخشی از مدیریت فرهنگی ما دچار انفعال است،‌ به ادبیات و شعر و داستان توجه نمی‌کند‌، به سمت فردوسی و مولانا نمی‌رود،‌ در نتیجه کشورهای دیگر ان را مصادره می‌کنند.

خسروشاهی:‌ تعجب من از این است که پس چگونه این مدیران فرهنگی اجازه تنظیم بودجه در حوزه فرهنگ را دارند؟ آقار میرکیانی از وضعیت خوب ادبیات کودک و نوجوان گفتند،‌ در شعر هم وضعیت وضعیت مناسبی است ،‌ اما در داستان بزرگسال ما متاسفانه این وضعیت را نداریم، اگر یک نویسنده انقلابی خوش‌قلم و خوش‌نام داستان کوتاه بنویسد که مورد پسند نویسندگان دیگر نیز باشد،‌ چه نهادی آن را منتشر می‌کند؟

زمانی بود که نویسندگان جوان می‌توانستند‌، یک داستان خود را در ده نشریه منتشر کنند‌، کیهان صفحه ویژه داستان داشت،‌ جام‌جم‌، سروش‌، مجله صحیفه، گلچرخ و ... همه داستان منتشر می‌کردند،‌ اساسا داستان‌های علی موذنی ابتدا در کیهان فرهنگی منتشر شد.در حالیکه متاسفانه امروز چنین فضاهایی مهیا نیست.

وضع نشر نیز به همین منوال است،‌ اکنون اگر کتابی از یک کارگاه قصه و رمان بیرون بیاید،‌  3 سال طول می‌کشد تا چاپ شود،‌ چه بسا ماجرای ان کهنه شود یا انتشارش به ضرر و زیان نویسنده شود. اما در جبهه مقابل وضع چنین نیست،‌  اکر ناشری کار یک نویسنده را منتشر کند‌، دیگران نیز از آن نویسنده حمایت می‌کنند،‌ ما در حوزه ادبایت بزرگسال مشکل بسیار داریم،

میرکانی: ادبیات کودک به لحاظ ماهیتی به تعلیمی بودن خیلی نزدیک است، بچه‌ها وقتی شعر و داستان می‌خوانند، تنها برای لطفات روح نمی‌خوانند، بلکه به پربار شدن گنیجنه واژگانی‌شان کمک می‌کند، فهمشان از ادبیات رسمی بالا می‌رود، درس خوان‌تر می‌شوند، یکی از مشکلات افت تحصیلی دانش‌آموزات در همین حفظ نکردن ادبیات است. زمانی که دانش‌اموز مطلبی مانند شعر را حفظ می‌کند‌، توانش در بیان و یادگیری بالا می‌رود.

از سوی دیگر در این آشفته بازار،‌ مدیران فرهنگی ما اطلاع ندارند که سرمایه‌گذاری روی داستان یا مجموعه شعر چه ارزشی دارد؟ نمی دانند فضای رسانه‌ای باید ایجاد کنند؟، خوب سبک زندگی غربی از کجا در کشور ما نشت پیدا می‌کند؟ از همین کاستی‌ها‌، از همین روست که  رمان هایی که الان ترجمه و نوشته می‌شود، هر شمارگان بالا دارند و هم فروش بالا.

*  اسماعیلی:‌ با توجه به همه این اتفاقات خوبی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان افتاده است، پس چطور ادبیاتی که ما در بین نسل جوان می بینیم ادبیات قابل دفاعی نیست و  هر روز  سخیف‌تر و مبتذل‌تر می شود؟

میرکیانی: تاثیر ادبیات تاثیر درازمدتی است،  البته باید توجه داشته باشیم که رخدادهای زمان انقلاب تنها به ادبیات مرتبط نبود‌، ان زمان مربیان پرورشی نیز در مدارس با کمترین توان مالی و با عشق آثار را به دست بچه‌ها می‌رسانند،‌ این مربیان آن‌چنان نقش پررنگی داشتند که حتی مشکلات خانوادگی دانش‌آموزان را نیز حل می‌کردند. خوب مدیران فرهنگی چه کردند؟ آمدند در دوره‌ای این ظرفیت را منحل کردند و گفتند اساسا چه نیازی به مربیان پرورشی داریم؟

از طرف دیگر باید گفت که بله ادبیات کودک و نوجوان ما موفقیت‌‌‌های خوبی داشته است‌، اما ما رقیب نیز پیدا کرده‌ایم،‌ رقابت امروز با وجود دنیای مجازی بسیار سخت شده است. زمانی تنها دو شبکه تلویزیونی رقیب ادبیات بود ولی اکنون هزاران رقیب وجود دارد.

* اسماعیلی:  به نکته خوبی اشاره کردید‌، اکنون این همه ارزش‌های متعالی انسانی و الهی که در تعالیم دینی ما وجود دارد در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده نمی‌شود‌، ما تنها خشونت را می‌بینیم.

جوهر تولید فکر و فرهنگ کلمه است

*  تسنیم: اشاره کردید که در سال‌های اول انقلاب نسل درخشانی از نویسندگان بروز و ادبیات انقلاب را خلق کردند‌، با توجه به اینکه بیانیه گام دوم 40 سال دوم را هدف قرار داده است،‌ چه آینده‌ای برای ادبیات انقلاب در 40 سال دوم متصور می‌شوید؟

میرکیانی:‌ ادبیات امری دشوار است، باید از گردنه‌های سخت عبور کنید تا به قله ها برسید، اگر تصور ما باشد که نوشتن یک داستان و گفتن شعر خیلی ساده است به اشتباه رفته‌ایم‌، اکنون حوزه تولید فکر و فرهنگ رها شده است،‌ جوهر فکر و فرهنگ کلمه است، این کلمه از مطالب ارزنده و مفید سرچشمه نمی‌گیرد، مگر مطالعه. نویسندگان جوان ما همچنان کتاب نمی‌خوانند.

ظرفیت تولید فکر و فرهنگ از طریق آثار مکتوب با هیچ چیز دیگری برابری نمی‌کند،  شما وقتی کتاب می‌خوانید، دیوان شعر می‌خوانید، تمرکزتان به حد اعلا می‌رسد، اما در اینترنت تمرکز از بین می‌رود، عناصر مزاحم در نت فراوان‌اند، در زمان مطالعه وقتی تصمیم به سکوت می‌گیرید، سکوت مطلق است. نسل کنونی فاقد مطالعه است.

از طرف دیگر نباید گفت که آینده روشن نیست، ما باید راه را نشان دهیم، نویسندگان و شعرای جوان ما نمی‌خواهند پله پله بالا بیایند، در گذشته وقتی یک داستان در مجله‌ای منتشر می‌شد،‌ اصلاح می‌خورد، نقد می‌خورد، صیقل می‌خورد، بسیاری از شاعران ونویسندگان از جلسات بررسی با گریه بیرون می‌رفتند‌، اما اکنون خود طرف مجموعه شعر یا داستانش را چاپ می‌کند، در نتیجه کتاب می‌ماند روی دستش، خمیر می‌شود. بنابراین باید گفت که نسل آن دوره دوره توانمند شدن را گذرانده بود‌، اما این نسل نگذرانده است.

در حوزه تولید فکر مطالعه طاقت فرسا، دائم و هدفمند اصل است، وقتی کسی مطالعه می‌کند، سعی می‌کند، لایه‌های پنهان و ناگفته آن را کشف کند. پس می‌توان گفت،‌ بچه‌های ما دانش کشف زندگی را ندارند، در حالیکه در بهترین المپیادها مدال طلا می‌گیرند، اما چون شعر نمی‌خوانند، واژه در اختیار ندارند و با حوزه تولید فرهنگ بومی آشنا نیستند،‌ شیفته زرق و برق غرب می‌شوند.

تفاوت ساختاری و مضمونی در نوشته‌های نویسندگان انقلاب کمرنگ شده است

خسرو شاهی: نقطه آسیبی که وجود دارد و اهل قلم را از پرداختن به حوزه مسائل انقلاب و مقاومت فراری می‌دهد، برخی دوستان صاحب نشر به شدت دنبال یکسان‌سازی کارها هستند، شما اگر به تولیدات 5 سال اخیر در حوزه ادبیات نگاه کنید، می‌بینید که کتاب‌ها با یک استیل خاص و مطالب شبیه به هم با مضامین یکسان منتشر می‌شوند، در حالیکه تفاوتی که بین سبک نوشتن دو نویسنده باید باشد متفاوت است، این تفاوت‌ها در نوشته‌های ناشران انقلاب در حوزه ادبیات بزرگسال کم شده است.

اسماعیلی: چه پیشنهاداتی برای بالندگی و زایندگی بیشتر فرهنگ، هنر، ادبیات انقلاب در چهل سال دوم دارید، اگر بخواهیم این ادبیات را به نسل آینده تحویل دهیم، به عنوان نویسنده فعال حوزه فرهنگی چه پیشنهاداتی دارید؟

میرکیانی: معرفی کارهای فرهنگی ما در حوزه تولید فکر و فرهنگ نیاز به یک دیپلماسی فعال دارد، باید این دیپلماسی فرهنگی را تقویت کرد. امروز بالغ بر 100 نویسنده فعال در کشور وجود دارد که،‌ برخی از این نویسندگان آثارشان ترجمه شده و برخی دیگر نه، یا ما کوتاهی کردیم یا فرصت دست نداده است.

مصر مرکز تربیت مربیان زبان فارسی در جهان عرب شده است

قابل تأسف است، که مصر مرکز تربیت مربیان زبان فارسی در جهان عرب شده است. ضعف در دیپلماسی فرهنگی کشور ما موجب شده که زبان فارسی به عنوان منبع درآمدی برای کشور مصر شود. دانشگاه عین‌الشمس قاهره مرکز تربیت مربی زبان فارسی و اعزام آن‌ها به کشورهای عربی است. این‌ها زبان فارسی را یاد می‌گیرند، اما به جای تبلیغ فرهنگ ما فرهنگ مصر را تبلیغ می‌کنند. تقویت دیپلماسی فرهنگی می‌تواند ما را در زمینه‌های بسیاری تقویت کند.

خسروشاهی: جمع‌بندی آقای میرکیانی کامل بود‌، متأسفانه همچنان در سفارت‌های ما هنوز کتاب‌های قبل از انقلاب چیده شده است و هنوز افرادی را می شناسند که ما از آن‌ها عبور کردیم و به چهره‌های جدیدی رسیدیم.

درباره تعداد نویسنده ها نیز باید بگویم که دوستی از نویسندگان به دنبال تسهیلات بود، که من به یک نهاد او را معرفی کردم و به او گفتند 14 هزار نویسنده در صف انتظار هستند، خوب این تعداد از کجا آمده است؟ بسیاری از این افراد اسمی نویسنده هستند.

برگزاری کارگاه آشنایی نویسندگان با نظرات رهبری درباره ادبیات داستانی

از نهادی مانند انجمن  قلم انتظار است که انتقال تجربه را با گردهم آوردن این بچه‌ها نه فقط با چاپ آثار نوقلمان بلکه با تشکیل کارگاه‌ها و آشنایی آن‌ها با نظرات رهبری درباره ادبیات داستانی آشنا کرد. نظراتی که رهبری درباره ادبیات داستانی دارند، ژرف و ارزشمند است. اگر ما یک درصد نظرات رهبری را درباره ادبیات داستانی اجرایی کنیم، ادبیات داستانی نجات پیدا می‌کند.

میرکیانی: من در ادبیات کهن غرق شده‌ام، ولی دیگر اینگونه نیست که تصور کنیم با حافظ و نظامی و مولوی قضیه تمام شده است، نیروهای جوان البته تنبل هستند و می خواهند زود به همه چیز دست پیدا کنند، از آن طرف هم برخی این ور بام افتاده‌اند و تنها به حافظ و سعدی چسبیده‌اند . اساتید دانشگاه یکی از وظایقفشان این است که زمینه را برای تولید فکر و فرهنگ جدید آماده کنند.

 

منبع: تسنیم