۱۳۹۸/۰۷/۱۶
۷:۲۲ ق٫ظ

نادیده گرفتن ارزش کتاب از سوی نهادهای آموزشی و به ویژه دانشگاه‌ها، چالش بزرگی فراروی فرهنگ کتاب‌خوانی در افغانستان است. رحمت‌الله می‌گوید که دروازه‌ی کتابخانه‌ی دانشکده‌ی شان همیشه بسته است.

کتاب‌ها از تنهایی رنج می‌برند

به گزارش الأمه:

کتاب دوربینی است که ما را کمک می‌کند تا پدیده‌ها و جهان را دقیق‌تر  و شفاف‌تر دیده و به شناخت واقعی‌تر و درست‌تری از جهان دست پیدا کنیم. هر کتاب یک جهان‌بینی است. خواندن کتاب بیشتر باعث می‌شود با جهان‌های بیشتری که در اطراف ما وجود دارد، آشنا شده و به همان اندازه به شناخت دقیق‌تری از پیرامون خود برسیم.

اما باتأسف که کتاب‌خوانی در افغانستان بسیار محدود است. شهروندان افغانستانی هنوز به اهمیت مطالعه پی نبرده و هنوز هم که هنوز است مطالعه کار مهم و ضروری برای بسیاری از مردم نشده ‌است. برای رشد و انکشاف جامعه نیاز است که  مطالعه کار ضرروی دانسته شده و به عادت روزمره‌ی شهروان جامعه تبدیل شود. کم از کم هر انسانی باید روزانه دو ساعت مطالعه کند. این در حالی ست که آمار  نشان می‌دهد که میانگین مطالعه‌ی هر شهروند افغانستانی در سال یک دقیقه است.

شیراحمد، مدیر انتشارات سعید و عضو اتحادیه‌ی ناشران افغانستان می‌گوید که بیشترین بخش فروش کتاب را کتاب‌های درسی تشکیل می‌دهد. موضوعی که نشان می‌دهد شهروندان افغانستان علاقه‌ای به خواندن کتاب‌هایی که مکلفیت درسی ندارند، نشان نمی‌دهند. مسؤولان بیشتر نشریه‌های کشور به این باور اند که بازار فروش کتاب در سال‌های اخیر سیر نزولی داشته است.

 انتشارات و کتاب‌فروشی سعادت که  ۲۰۰۰۰ عنوان کتاب اعم از نویسندگان داخلی و بیرونی را در قفسه‌هایش جای داده و از بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی‌های شهر کابل است، در سال‌های اخیر از پایین‌آمدن میزان فروش کتاب شاکی است.

یافته‌های روزنامه‌ی صبح کابل نشان می‌دهد که بازار فروش کتاب پس از سقوط رژیم امارت اسلامی طالبان وضعیت روبه‌رشدی را پیموده است؛ اما این روند در چند سال آخر به ویژه از سال ۱۳۹۶ به این سو  وارونه شده؛ و سیر نزولی دارد.

البته تولید کتاب نه تنها در کمیت کاهش یافته ‌است؛ بلکه کیفیت کتاب‌های چاپ‌شده نیز پایین آمده است.

کم‌علاقگی به خواندن کتاب باعث شده است که در سال‌های اخیر نزدیک به پنج انتشارات کتاب بدون این که فعالیتی کرده باشند، پس از ایجاد شدن دوباره غیر فعال شده و همین طور بیشتر از پنج انتشارات دیگر از بدو ایجاد شان تا حالا هیچ چاپی نداشته اند.

عبدالرحمان امیری، مسؤول انتشارات امیری در رابطه به پایین آمدن میزان فروش کتاب می‌گوید: «ما به دلیل فروش نرفتن کتاب‌های نویسندگان داخلی، نمی‌توانیم کتاب را برای بار دوم به چاپ برسانیم.» همین طور شماری از انتشارات داخلی به دلیل فروش نرفتن کتاب نویسندگان داخلی از چاپ کتاب‌هایی که پشتیبانی مالی نداشته باشد، خودداری می‌کنند.

عامل‌های بازدارنده‌ی گسترش کتاب‌خوانی در افغانستان

برای ساده کردن بحث و پرداخت به آن در نخست عامل‌های بازدازنده‌ی گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی در افغانستان را به دو دسته تقسیم می‌کنم. دسته‌ی اول عامل‌هایی است که به کتاب و کتاب‌فروشان ارتباط می‌گیرد و دسته‌ی دوم عامل‌های بیرونی‌ای است که مانع گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی در کشور شده است.

نخستین مشکلی که فراروی کتاب‌خوانی و بازار فروش کتاب در افغانستان وجود دارد، غیر حرفه‌ای بودن است؛ بیشتر کتاب‌فروشان افغانستان نه مردمان کتاب‌خوانی استند و نه بازاریابان موفقی. این به خودی خود باعث می‌شود کتاب‌فروش‌ها، کتاب‌های کمتری بفروشند و در نتیجه برای دانش بازاریابی خوبی صورت نگرفته و کتاب نتواند به زودی در میان مردم جا خوش کند.

چالش دیگری که سر راه فرهنگ کتاب‌خوانی و به ویژه استفاده از کتاب‌هایی که نویسندگان داخلی نوشته اند وجود دارد؛ پایین بودن کیفیت کتاب‌های تولید شده ‌است. یافته‌های روز نامه‌ی صبح کابل نشان می‌دهد که در کل تولید کتاب در هجده سال گذشته نسبت به دیگر دوره‌های تاریخی در کشور از رشد کمی بیشتری برخور‌دارد بوده؛ اما در رابطه به کیفیت کتاب‌های تولیدشده توجه آن‌چنانی صورت نگرفته است.

اتحادیه ناشران افغانستان می‌گوید: «تجربه نشان می‌دهد که کتاب‌های نوسیندگان بیرونی از دقت؛ پژوهش، بررسی، تحقیق و کار بیشتری برخوردار است. کتاب‌های داخلی بنا بر کمبود منابع و نبود روش‌های تحقیق مشکل‌های خود را دارد.» نوید دانشجوی یکی از دانشگاه‌های خصوصی در کابل می‌گوید که کتاب‌های نویسندگان افغانستانی همیشه نمی‌تواند قناعت او را فراهم کند و نمی‌شود به عنوان منبع علمی به آن استناد کرد. نوید به این باور است که بیشتر نویسندگان در افغانستان به دلیل نداشتن پشت‌وانه‌ی علمی، کتاب‌هایی را بیرون می‌دهند که در دنیای امروز از اهمیت علمی و استنادی برخوردار نیست و این در کاهش چاپ و فروش کتاب‌های نویسنده‌گان داخلی نقش دارد.

نبود ورق اخباری نیز از چالش‌های مهم فراروی گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی در کشور فقیری مثل افغانستان به شمار می‌رود. روی همین دلیل شماری از انتشارات داخلی کتاب‌های ‌شان را به دلیل نبود چاپ اخباری در مطبعه‌های افغانستان، در پاکستان به چاپ می‌رسانند که این طوری کتاب ارزان تمام شده و بیشتر مردم می‌توانند از آن استفاده کنند.

در میان عامل‌های بیرونی؛ در پایین آمدن میزان کمیت و کیفیت تولید کتاب؛ تهی‌دستی اقتصادی مهم‌ترین علتی است که مانع گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی در کشور شده ‌است. فقر باعث شده است آن‌هایی که توانایی اقتصادی خوبی ندارند؛ اما میل به خواندن کتاب دارند؛ نتوانند کتاب‌های مورد نیاز شان را از بازار تهیه کنند. بیشتر کتاب‌فروشی‌های شهر در کنار سایر عوامل، فقر اقتصادی را از موانع مهم، خرید کتاب در کشور می‌داند. یکی از کتاب‌فروشان در پل باغ عمومی از نویسنده‌گان داخلی در خواست می‌‌کند تا حق امتیاز کتاب ‌شان را پایین بیاورند، تا این‌گونه بیشتر مردم بتوانند، کتاب مورد نیاز شان را تهیه کنند.

بریالی فطرت، استاد در دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه کابل و کارشناس بخش فرهنگ می‌گوید: «فرهنگ کتاب‌خوانی هنوز در افغانستان گسترش نیافته و پخته نشده است. هنوز شمار زیادی از جوانان و مردم، آگاهی عمیق از مزایای کتاب‌خوانی و تأثیر مثبت آن بر تفکر و زندگی را ندارند.» به گفته‌ی وی، این سبب شده است که مردم بیشتر در روزمرگی غرق شوند و پول شان را مصرف رقابت‌های بی‌مورد و خرید چیز‌های کم‌ارزش کنند.

در میان سایر علل بازدارنده؛ ناامنی همواره به عنوان علت آشکار و پنهان فراروی گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی در افغانستان به شمار می‌رود. کتاب‌خوانی به اضافه‌ی ذهن آرام و جسم آرام به محیط آرام نیز نیاز جدی دارد. در کشوری که هر چند روز در میان، حمله‌های انتحاری و انفجار بمب آرامش روانی را از شهروندانش گرفته است؛ بدیهی است که ارزش کتاب نادیده گرفته شده و به اهمیت کتاب‌خوانی برای ساختن زندگی بهتر توجهی آنچنانی نشود. اما دانش‌مندان معتقد اند جامعه‌ای که به کتاب ارزش قایل نیست و سرانه‌ی مطالعه‌ی آن پایین است، نمی‌تواند بر مشکلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فایق آید.

در کنار این همه، دلیل دیگری که مانع گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی در کشور شده است؛ تشویق نکردن دانشجویان از سوی استادان دانشگاه‌ها و دیگر مراکز آموزشی به مطالعه‌ی بیشتر و عدم منبع‌دهی از سوی این استادان برای دانشجویان است. بیشتر دانشجویان در افغانستان در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی، دوره‌ی درسی شان را با رساله‌هایی که از سوی استادان تهیه و به دست‌رس شان قرار می‌گیرد، می‌گذرانند. رحمت‌الله محب، دانشجو در دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل، می‌گوید که نه تنها دانشجو در محیط این دانشکده مجبور به مطالعه‌ غیر از رساله‌های درسی نمی‌شود؛ بلکه بیشتر رساله‌های درسی (چپتر Chapter) استادان در  این دانشکده، نوشته‌ی خود شان نیست و از روی دیگر نوشته‌ها گردآوری شده و به شکل یک رساله به دست‌رس ما قرار می‌گیرد.

نادیده گرفتن ارزش کتاب از سوی نهادهای آموزشی و به ویژه دانشگاه‌ها، چالش بزرگی فراروی فرهنگ کتاب‌خوانی در افغانستان است. رحمت‌الله می‌گوید که دروازه‌ی کتابخانه‌ی دانشکده‌ی شان همیشه بسته است. او، در طول یک سمستر درسی تنها یک روز را توانسته است به کتابخانه‌ی دانشکده برود و آن جا کتاب بخواند. او در ادامه می‌گوید، کتاب‌هایی که قفسه‌های کتابخانه‌ی مرکزی دانشگاه کابل را پر کرده است؛ کتاب‌هایی است که سال‌ها پیش به این کتابخانه کمک شده است؛ از کتاب‌های جدید و چاپ دو دهه‌ی اخیر خبری نیست.

کمبود کتابخانه‌های عمومی نیز از مشکل‌های مهم فراروی کتاب‌خوانی در کشور به شمار می‌رود. ما در افغانستان ۹۶ باب کتابخانه‌ی عامه داریم که ۱۱ باب آن را در کابل است. همه‌ی این کتابخانه‌ها دولتی اند. حمید‌الله شهرانی، رییس کتابخانه‌های عامه‌ی افغانستان، می‌گوید که به جمعیت کنونی افغانستان صد‌ها کتابخانه نیاز است. آقای شهرانی می‌گوید که در نظر دارند شمار کتابخانه‌های عامه را در افغانستان به ۱۰۰۰ باب برسانند.

اما این رویایی است که خود آقای شهرانی نیز به تحقق آن شک دارد.

آقای شهرانی، وزارت مالیه و در کل دولت افغانستان را متهم به بی‌توجهی در این بخش کرده و می‌گوید: «وزات مالیه در زمینه‌ی تمویل بودجه‌ی اعمار و تجهیز کتابخانه‌های عامه همکاری نمی‌کند و می‌گویند که کتاب‌ها عاید نداره. آن‌ها دنبال پروژه‌هایی استند که درآمد روزانه داشته باشه.»

مشکل دیگری که در کتابخانه‌های عامه‌ی کشور وجود دارد کم‌بود کتاب و نبود کتاب‌های نو و چاپ سال‌های اخیر است.

 شهرانی می‌گوید: «کتابخانه‌های عامه‌ که در مرکز ولایت‌ها وجود دارد. کتابخانه‌های خرد و جای نامناست و داشته‌های ‌شان بسیار کهنه و محدود است.»

ریاست کتابخانه‌های عامه‌ی افغانستان دوسال می‌شود از شرکت خصوصی‌ای مبلغ۴۱۲۰۰۰ افغانی بده کار است؛ پولی که به خاطر پرده‌گرفتن کتابخانه برای نگه‌داری کتاب‌ها از نور خورشید و ترمیم دفتر مرکزی مصرف شده است.

شهرانی می‌گوید که ۷ میلیون جمعیت کابل برای وزارت مالیه به اندازه‌ی این مبلغ ناچیز هم ارزش ندارد و این باعث شده تا حالا این مبلغ از سوی وزارت مالیه پرداخت نشود.

فقر، نا‌امنی و پایین بودن سطح سواد عمومی، نبود علاقه به یادگیری در باشندگان افغانستان، چندزبانی در کشور و در نهایت بی‌توجهی و عدم درک سیاست‌گذران دولتی از اهمیت کتاب،  باعث شده است روند تولید و چاپ کتاب در کشور نه تنها که رشد ضروری را نداشته، بلکه بیشتر باشندگان افغانستان با کتاب بیگانه بمانند.

راه‌کارهایی برای نهادینه‌کردن فرهنگ کتاب‌خوانی

به باور بریالی فطرت، کار برای کتاب و ترویج کتاب‌خوانی در نخست باید از مکتب‌ها شروع شود. در مکتب‌ها دانش‌آموزان باید به خواندن کتاب و مطالعه کردن تشویق شوند و مزایای مطالعه برای دانش‌آموزان گفته شود. در کنار آن خانواده‌ها باید همواره فرزندان‌ شان را به مطالعه و خواندن بیشتر کتاب تشویق کنند و محیط خانه را طوری آماده کنند که برای مطالعه‌ی کودک مناسب باشد؛ همین طور در مرحله‌ی دانشجویی که مهم‌ترین برهه‌ی زندگی برای کتاب‌خوانی و اندوختن دانش بیشتر است، باید روی فرهنگ کتاب‌خوانی کار شود.

بریالی فطرت می‌گوید که رسانه‌ها باید برنامه‌های مشخصی را برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و نشان‌دادن فواید مطالعه، داشته باشند.

ایجاد کتاب‌خانه‌های عمومی و گسترش آن نیز  از راه‌های مؤثر و مهم ترویج و گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی است. ایجاد کتابخانه‌های عمومی کمک می‌کند که فرهنک کتاب‌خوانی میان شهروندان نهادینه شود؛ چون کتابخانه‌های عمومی یکی از مهم‌ترین نیازهای زندگی امروزی است.

برگزاری نمایشگاه‌ها نیز از راه‌هایی است که به واسطه‌ی آن می‌شود فرهنگ کتاب‌خوانی را ترویج و نهادینه کرد.

اتحادیه‌ی ناشران افغانستان به روزنامه‌ی صبح کابل می‌گوید که آن‌ها سالانه دو نمایشگاه ثابت مخصوص ناشران کتاب را برای کتاب‌های درسی برگزار می‌کنند. البته در کنار این دو نمایشگاه ثابت در افغانستان سالانه نمایشگاه‌های متفاوتی به مناسب‌های جهانی مثل روز جهانی کتاب، روز جهانی قلم و روز جهانی سواد نیز بر گزار می‌شود.

برگزاری نمایش‌گاه‌های کتاب یکی از راه‌های فروش کتاب و بازاریابی آن است؛ اما این فرهنگ در بین ناشران افغانستان هنوز نهادینه نشده است. مسؤول انتشارات سیلاب می‌گوید: «ما کتابه نمایشگاه نمی‌بریم، چون ارزشش کم میشه. ازو کده خوب است که خود نفر بیایه بلد شوه دکانه.»

این‌ها همه نشان‌دهنده‌ی این است که هنوز ناشران در افغانستان آشنایی لازم با مارکیت را ندارند و نمی‌دانند که چگونه برای آثاری که نشر می‌کنند، بازاریابی کنند.

فهرست مؤسسه‌های نشراتی و  آمار چاپ کتاب‌

در سال ۱۳۴۴ انتشاراتی زیر نام بیهقی در بدنه‌ی وزارت اطلاعات و فرهنگ اضافه شد که در حال حاضر تنها انتشارات دولتی افغانستان است که در بخش چاپ و نشر کتاب فعالیت می‌کند.

انتشارات بیهقی در زمان رژیم دموکراتیک خلق (۱۳۵۷-۱۳۷۰)به گونه‌ی مجموعی ۱۲۳ عنوان کتاب چاپ داشته است؛ اما با سقوط رژیم دموکراتیک خلق و وارد  شدن مجاهدین، این انتشارات نیز  از پله‌ها‌ی چاپ سقوط می‌کند؛ این روند در زمان امارت اسلامی طالبان نیز ادامه پیدا می‌کند که در نتیجه این انتشارات در این دو دوره‌ی تاریخی یک عنوان کتاب هم چاپ نداشته است.

انتشارات بیهقی با روی کار آمدن رژیم جدید سیاسی فعالیتش را از سر می‌گیرد که تا حالا ۳۵۰ عنوان کتاب را از نویسندگان داخلی چاپ و نشر کرده است که به گونه‌ی مجموعی تمام چاپ این انتشارات در طول فعالیتش به ۴۷۳ عنوان کتاب می‌رسد.

مسؤولان انتشارات بیهقی می‌گویند که کمبود بودجه‌ باعث شده است؛ این انتشارات در قسمت چاپ و نشر کتاب به مشکل مواجه شود. آنان می‌گویند که در زمینه‌ی منظوری بودجه‌ی اضافی بارها به اداره‌ی امور ریاست‌جمهوری مکتوب فرستاده اند؛ اما این اداره به مکتوب‌های وارده از سوی این انتشارات تا هنوز هیچ‌گونه پاسخی نداده است.

انتشارات دانشگاه ۲۴ عنوان، نشر صبح امید ۱۴۰ عنوان(۶۰ عنوان کتاب کودک)، نشر اقبال ۷ عنوان، انتشارت کودکانه ۲۰عنوان، انتشارات وطن ۱۲ عنوان، انتشارات الیاس عزیزی ۲۰ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی آوانما ۲۵۰۰ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی تمدن شرق ۱۵۰ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی عازم ۵۰۰ عنوان، انتشارات نوی مستقبل ۴۰۰ عنوان، انتشارات باران ۳۰ عنوان(ده عنوان  کتاب کودک)، نشر نگار ۱۵ عنوان، نشر واژه ۵۰ عنوان، نشریه‌ی حامد رسالت ۲۵۰عنوان، نشریه‌ی راه فردا ۱۶ عنوان، نشریه‌ی شهزاد ۴ عنوان، انتشارات مقصودی ۶۰ عنوان، نشر زریاب ۴۵ عنوان، نشر یوسف‌زاده ۲۵۰ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی نو ۵ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی «دانش خپرندویه تولنه» ۲۵۰۰ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی تمدن شرق ۱۵۰ عنوان، انتشارات تاک ۱۶۶ عنوان، انتشارات سعید۱۱۷۱ عنوان، انتشارات امیری ۲۹۱  عنوان، انتشارات بین‌المللی سعادت ۷۵ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی «ده افغانستان خپرنیز مرکز» ۴۰ عنوان، مؤسسه‌ی نشراتی عرفان ۲۵۰ عنوان، مرکز نشراتی خیراندیش۲۰ عنوان، انتشارات سیلاب ۱۲ عنوان، انتشارات رفاه ۲۰ عنوان، انتشارات خیری ۵ عنوان، انتشارات صدر ۲۲ عنوان کتاب کودک، انتشارات بشارت۱۵ عنوان، انتشارات محمدی ۳۲ عنوان، انتشارات خاور در کل ۸۰۰ عنوان که ۶۰۰ عنوان آن در هجده سال اخیر به چاپ شده است.

بنیاد ملی ادبیات کودک افغانستان ۵ عنوان، نشر کایینات ۲ عنوان کتاب چاپ کرده و پس از آن غیر فعال شده است.

در کل شمار کتاب‌های چاپ شده از نویسندگان داخلی در نشریه‌های کتاب موجود در  افغانستان در هجده سال اخیر، نزدیک به ۱۰۳۰۰عنوان کتاب می‌رسد.

مؤسسه‌های نشراتی (علمی، دانشگاه غرجستان، احمد، شجات، نور مهتاب، رحمت و کاروان) هیچ چاپی نداشته اند. و مؤسسه‌های نشراتی( باختر، سنایی غزنوی، نور مهتاب و کایینات) از شمار نشریه‌هایی استند که در سال‌های گذشته غیر فعال شده اند.

aligncenter" src="https://subhekabul.com/wp-content/uploads/2019/10/book-2.jpg" sizes="(max-width: 750px) 100vw, 750px" srcset="https://subhekabul.com/wp-content/uploads/2019/10/book-2.jpg 750w, https://subhekabul.com/wp-content/uploads/2019/10/book-2-600x420.jpg 600w, https://subhekabul.com/wp-content/uploads/2019/10/book-2-500x350.jpg 500w" alt="" width="416" height="291" />

نبود توجه به ادبیات کودک

یکی دیگر از عواملی که در افغانستان فرهنگ کتاب‌خوانی را به مشکل مواجه کرده است، نبود کتاب‌های لازم برای کودکان است. توجه به ادبیات کودک و تولید و چاپ کتاب‌های قصه برای کودکان، یکی از راه‌های افزایش علاقه‌ی کودکان و نوجوانان به کتاب است. کودکانی که با کتاب‌ بزرگ می‌شوند، جوانان کتاب‌خوان فردا استند؛ اما با نگاهی در قفسه‌های کتاب‌فروشی‌های شهر کابل به سختی می‌توان کتابی برای کودکان پیدا کرد.

پیشنه‌ی پرداخت به ادبیات کودک در افغانستان بر می‌گردد به سراج‌الاطفال که یک قرن پیش ضمیمه‌ی نشریه‌ی سراج‌الاخبار به تلاش محمود طرزی راه انداخته شده بود؛ اما متأسفانه سراج‌الاطفال بیش از شش شماره به چاپ نرسید.

در سال‌های اخیر شماری از نشریه‌های داخلی در بخش کتاب کودک به فعالیت شروع کرده اند که شمار این نشریه‌ها از انگشتان یک دست زیادی نمی‌کند.

به اساس گفته‌های مسؤول انتشارات باران که پنج سال تجربه‌ی کار در بخش کتاب کودک را دارد، بازار کتاب کودک رو به رشد است؛ اما این رشد خیلی کند پیش می‌رود.

مسؤول انتشارات باران مشکل اقتصادی، نادیده گرفتن کتاب کودک از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ و کمرنگ بودن ادبیات کودک در رسانه‌ها را مهم‌ترین چالش‌های فراروی رشد کتاب کودک در افغانستان می‌داند.

از سوی دیگر همه‌ انشتاراتی که در بخش کتاب کودک فعالیت می‌کنند تا هنوز نتوانسته اند پشتوانه‌ی اقتصادی محکمی برای خود بسازند. مشکلی که به نظر می‌رسد به توقف این فعالیت‌ها در بخش کتاب کودک بینجامد.

در حال حاضر، تنها سکتور خصوصی است که به تولید و چاپ کتاب کودک در افغانستان می‌پردازد. شمار کتاب‌هایی که برای کودکان چاپ شده است به ۱۱۷ عنوان می‌رسد. در چند ماه گذشته حکومت افغانستان بودجه‌ی ناچیزی را برای کتاب کودک اختصاص داده و ۳۲ عنوان کتاب کودک را به بهانه‌ی جشن صدمین سالروز استقلال کشور توسط «بنیاد ملی ادبیات کودک افغانستان» به چاپ رسانده است. این کتاب‌ها نیز به دلیل مشکل‌های فراوان روان‌شناسانه و جامعه‌شناسنانه و اشتباه‌های وافر نوشتاری و املایی‌ای که داشتند، برای کودکان توزیع نشد.

مشکلی که حتا در بخش کتاب‌های درسی دوره‌ی ابتدائیه‌ی مکتب‌ها وجود دارد و سکتور خصوصی را بر آن داشته است تا به چاپ و نشر کتاب‌های کمک‌درسی بپردازد. امتیاز این ابتکار را انتشارات کودکانه دارد. این انتشارات کتاب‌های کمک‌درسی دوره‌ی کودکستان و صنف‌های اول تا سه را چاپ و نشر کرده است. محمدرضا خاوری، مسؤول انتشارات کودکانه می‌گوید که قصد دارند در کوتاه‌مدت کتاب‌های کمک‌درسی را تا صنف ششم آموزشی چاپ کنند.

خاوری می‌گوید که تنها مکتب‌های خصوصی از این کتاب‌ها خریداری می‌کنند . به باور وی مشکل اقتصادی باعث شده است که همه‌ی دانش‌آموزان دوره‌ی ابتدایی نتوانند به این کتاب‌ها دست‌رسی پیدا کنند.

متاسفانه در افغانستان به دلیل‌های خاص تاریخی_سیاسی و فرهنگی_سیاسی به کودک و ادبیات کودک ارزشی که باید گذاشته شود نشده است. نیاز است که برای کتاب کودک بیشتر از این ها ارزش گذاشته و به گونه‌ی جدی در این راستا کار شود. کوشش نهایی ما باید این باشد که کودکان ما با کتاب بزرگ شوند. کودکان کتاب‌خوان امروز جونان کتاب‌خوان و نسل آگاه فردا را تشکیل می‌دهند که می‌توانند جامعه را به مسیر انکشاف مداوم رهبری کنند.

مجید ارژنگ

منبع: روزنامه صبح کابل