۱۳۹۷/۰۱/۲۴
۸:۱۳ ب٫ظ

الامه_ اینکه اوباما به خاطر کشته شدن چند هم وطنش گریه می کند، خبری است که رسانه ها ناچار به بیان آن هستند اما آیا انصاف نبود که دیگر بی گناهان را نیز یاد کنند به ویژه کودکان بی گناهی که با سلاح های امریکایی و به دست سربازان امریکایی کشته شده و همچنان می شوند؟

اشک هایی که اوباما ندید و نریخت

روزنامه الاقتصادیه در یادداشتی به قلم لیون برخو می نویسد: برای آنکه متن صادقانه باشد، باید آن را در زمینه عمومی قرار دهیم. این کاری است که ما تلاش می کنیم تا به دانشجویان سوئدی که در گروه روزنامه نگاری و رسانه  در دانشگاه ما مشغول به تحصیل هستند، آموزش دهیم. تعامل با چهارچوب انسان دوستانه متن، عاملی اساسی در فهم و تفسیر متن به شمار می رود.
برای آنکه مفهوم "زمینه" برای خواننده خردمند قابل درک باشد، این مثال را بیان می کنم: فرض کنیم که زید می گوید: عمرو سزوار مجازات است چرا که با همسر و فرزندانش بد رفتاری می کند. اگر ما این سخن زید را بدون سند و مدرک و بدون بیان ظلمی که او در حق خانواده اش مرتکب شده است ذکر کنیم، در نقل اطلاعات صادق نبوده ایم هرچند ما دقیقا عین خبر را نقل کرده ایم. بیان بدی های عمرو بدون ذکر بدی های زید خدشه ای به اعتبار اطلاعات انتقال داده شده وارد نمی کند اما صداقت ما به عنوان یک انسان، که به دوگانگی اشاره دارد نه به نفاق موضع ما، خدشه دار می شود.
فقدان زمینه انسان دوستانه و عام به نظر من دلیل اصلی عدم فهم ما از واقعیت های اجتماعی است که از عمرو شخصی منفی می سازد در حالیکه زید مثبت باقی می ماند با آنکه او نیز بدی هایی دارد.
زمینه، موضوع سخنرانی عمومی من بود که برای تقریبا 200 دانشجوی سوئدی در هفته جاری  ایراد کردم. کسانی که می روند تا جایگاه های اطلاع رسانی و رسانه ای را در این کشور پیشرفته در اختیار بگیرند.
برای آنکه به شما اثبات کنم که چطور نبود این زمینه، منجر به عدم فهم اطلاعات توسط مخاطب می-شود، از یک تصمیم دولتی جدید کمک می گیرم؛ تصمیمی که سربازان سوئدی حاضر در افغانستان را از پوشیدن لباس های نظامی به محض بازگشت به کشورشان منع می کند، چرا که این لباس ها حاوی مواد شیمیایی رادیو اکتیو است و پژوهش ها نشان می دهند که این مواد شیمیایی عوارض جانبی خطرناکی بر روی کودکان دارند.
این خبر به رسانه ها رسید و تیتر اول اخبار و روزنامه ها را به خود اختصاص داد. اما متاسفانه رسانه های سوئدی نتوانستند این خبر مهم را در زمینه انسان دوستانه و عام خود قرار دهند. به دانشجویان گفتم: صداقت روزنامه نگاری اقتضا می¬کند که این خبر را بیان کنیم یا اطلاعات مهم و جدید آن را حداقل در یک جمله بگنجانیم، به طور مثال بگوییم: "چه خبر از کودکان افغانستان؟" یا: "این گزارش ذکر نکرد که اگر سربازان سوئدی به پوشیدن لباس¬های آغشته به مواد شیمیایی در افغانستان ادامه دهند، در هنگام برخورد با کودکان چه اتفاقی خواهد افتاد؟" یا: "این گزارش بیان نکرد که پوشیدن یونیفورم های نظامی توسط سربازان سوئدی اثر منفی در کودکان افغانی خواهد داشت یا آنکه آنجا نیز آنها را از پوشیدن این لباس ها منع کنند با آگاهی از این موضوع که استفاده از این لباس ها به جنگ سال 2001 افغانستان برمی گردد."
به اشک هایی که باراک اوباما بعد از کشته شدن نزدیک به سی نفر به دست یک امریکایی ریخت برمی-گردیم. بیشتر کشته شدگان کودکان بودند، جنایت هولناکی که تمام دنیا را به لرزه درآورد. گریه نشان از احساسات انسان دوستانه دارد، و اشک های باراک اوباما اخلاق انسانی رفیعی را به نمایش گذاشت. اما در همه متونی که من خواندم، ندیدم که یک روزنامه نگار شهامت داشته باشد و در نقل خبر گریه اوباما، آن را در زمینه ای انسان دوستانه و عام قرار دهد. اینکه قدرتمندترین مرد دنیا به خاطر کشته شدن چند تن از انسان های بی گناه هم وطنش گریه می کند، خبری است که رسانه ها ناچار به بیان آن هستند. اما آیا انصاف نبود که دیگر بی گناهان را نیز یاد کنند به ویژه کودکان بی گناهی که با سلاح های امریکایی و به دست سربازان امریکایی در کشورهای مسلمان و عرب زبان کشته شده و همچنان کشته می شوند؟
منبع: روزنامه الاقتصادیه
http://www.aleqt.com/2012/12/21/article_718704.html

 

زمان انتشار : 1391-10-03