۱۳۹۹/۰۲/۲۳
۲:۴۰ ق٫ظ

سریال‌ عربی، معمولا به سبک تله‌نولا در آمریکای لاتین یا سوپ‌اپرا در ایالات متحده تشبیه می‌شود اما حالا که حداقل 60 سال از تاریخچه آن می‌گذرد، می‌شود به هویت مستقلش توجه کرد و ویژگی‌های آن را برشمرد.

مساله فلسطین و رابطه کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی امسال به شکل جدی تری در سریال های رمضانی این کشورها مطرح شد

انتفاضه سریال‌های عربی؟

به گزارش الأمه:

سریال‌ عربی، معمولا به سبک تله‌نولا در آمریکای لاتین یا سوپ‌اپرا در ایالات متحده تشبیه می‌شود اما حالا که حداقل 60 سال از تاریخچه آن می‌گذرد، می‌شود به هویت مستقلش توجه کرد و ویژگی‌های آن را برشمرد. این مجموعه‌ها غالبا حماسه‌های تاریخی راجع‌به شخصیت‌های اسلامی یا داستان‌های عاشقانه با چاشنی شورمندی و بی‌باکی شرقی هستند.

در طول شب‌های ماه رمضان، بعد از صرف سحری یا مراسم افطار، خانواده‌های سراسر جهان عرب این نمایش‌های ویژه را از طریق تلویزیون به صورت مجانی تماشا می‌کنند. ماه رمضان به‌تنهایی حدود 60درصد از کل درآمد تبلیغاتی در مناطق عربی را شامل می‌شود. سرمایه‌گذاران، یک‌سری ایستگاه‌های خصوصی تلویزیون را باز می‌کنند که فقط در ماه رمضان فعالیت دارند. این ایستگاه‌های تلویزیونی وارد ماراتن داغ و نفس‌گیری می‌شوند که شامل بیش از 600 کانال ماهواره‌ای رایگان است. بیشتر سریال‌ها در 30 قسمت تهیه می‌شوند و بعضی از آنها پس از ماه رمضان هم ادامه پیدا می‌کنند. این مجموعه‌های تلویزیونی بخشی جدایی‌ناپذیر از سنت‌های ماه رمضان در این مناطق شده‌اند و این سنت به همان روشی انجام می‌شود که در گذشته اجداد مردم این مناطق، برای طی کردن شب‌های ‌ماه رمضان، به گفتن داستان‌ها و افسانه‌های قدیمی می‌پرداختند. چنین کاری بخشی از سنت شب‌های ماه رمضان در گذشته‌های ایران هم بود و همچنان در بعضی مناطق کشور انجام می‌شود.

ماه رمضان مهم‌ترین زمان برای تلویزیون‌های عربی است؛ طوری‌که حتی می‌توان گفت خیلی از تلویزیون‌های عربی تمام تلاش سالانه‌شان را روی تولیدات مربوط به همین یک ماه متمرکز می‌کنند. بازیگران تلویزیونی بسیار مشهوری در جهان عرب وجود دارند که فقط در سریال‌های ماه رمضان بازی می‌کنند و همین‌طور نویسندگان و کارگردان‌هایی هستند که حرفه خاص و مشخص آنها تولید برای همین ماه مبارک است. بعضی از سریال‌های عربی، 8 الی 12 سال است که به‌صورت دنباله‌دار هر سال در ماه‌ رمضان پخش می‌شوند. البته باید به این توجه داشت که عمده تولیدات رمضانی تلویزیون‌های عربی مربوط به خاورمیانه می‌شود نه سایر کشورهای عربی. غیر از خاورمیانه، تونس، مراکش و الجزایر هم در این زمینه دستی بر آتش دارند، اما در همین خاورمیانه، حتی کشورهای جنگ‌زده‌ای مثل یمن و فلسطین، سریال‌های متعددی برای ماه رمضان تولید می‌کنند. درحال‌حاضر غول سریال‌سازی خاورمیانه در بین کشورهای عربی سوریه است. این صدرنشینی تابه‌حال عمدتا به مصر تعلق داشته و سوریه چند سالی است که با بسته شدن دست مجموعه‌سازان مصری و تقویت کارهای خودش به آن رسیده است. البته لبنان هم بسیاری از محصولاتش را به‌طور مشترک با سوریه تولید می‌کند، طوری که گاهی تقریبا مرز مشخصی بین محصولات سوریه و لبنان وجود ندارد. پس از آن مصر است که پرمخاطب‌ترین محصولات را در ماه رمضان دارد. سوریه و مصر کشورهایی هستند که در سینما هم سابقه‌ای قدیمی و درخشان دارند، اما کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس عموما برای تولیدات‌شان لژیونر فنی و هنری استخدام می‌کنند. از طرفی بسیاری از تولیدات سوریه با سرمایه‌گذاری امیرنشین‌های امارات متحده عربی، خصوصا ابوظبی، جلوی دوربین می‌روند. در این میان کویت، سابقه طولانی‌تری در سریال‌سازی دارد و البته عراق هم مثل کویت، بی‌اینکه هر دو کیفیت تولیدات‌شان قابل مقایسه با مصر و سوریه باشد، سالانه ده‌ها سریال تلویزیونی تولید می‌کنند. عربستان هم اکثر تولیداتش را به پشتوانه شبکه تلویزیونی nbc عربی انجام می‌دهد.

انقلاب در تلویزیون‌های عربی

دنیای عرب، صنعت تلویزیون قدرتمندی دارد. در سال‌های اخیر این تلویزیون‌ها تحولات چشمگیری داشتند و حتی بحران‌های اقتصادی و تحولات سیاسی که مهم‌ترین آنها در طول سال 2011 در پی پس‌لرزه‌های اتفاقاتی تحت‌عنوان بهار عربی رخ داد، نتوانستند از این تحولات جلوگیری کنند. هر اتفاقی که افتاد، به‌جای تهدید این صنعت، برایش به یک فرصت تبدیل شد. بهار عربی در سال 2011 فرصت آزادی‌بیان در حوزه‌های سیاسی را برای مجموعه‌سازان مصری و تونسی فراهم کرد و موجب جذب مخاطبان بیشتر شد.

از طرف دیگر محبوبیت تلویزیون‌های وارداتی ایالات متحده، این صنعت عربی را به‌سمت رقابت با آثار خارجی و نتیجتا پیشرفت سوق داد. حتی محبوبیت سریال‌های ترکیه که پس از آمریکا دومین صنعت سریال‌سازی ‌دنیا را دارد، باعث شد سوری‌ها از طریق دوبله این آثار، باقی اعراب را به لهجه خودشان عادت دهند و در ادامه بتوانند مخاطبان بیشتری را به سریال‌های خودشان جذب کنند. تنها توجه به تحولات سیاسی-اجتماعی جهان عرب در سال 2011 که به بهار عربی موسوم بود و می‌توانست صنعت سرگرمی را در هر منطقه‌ای از جهان زمین‌گیر کند، تا حد زیادی نشان خواهد داد که درام عربی با اتکا به سنت قصه‌گویی در ماه رمضان که رسمی بسیار قدیمی است، چطور هر تهدیدی را به‌فرصت تبدیل می‌کند و چقدر نامیراست.

براساس اعلام شرکت تحقیقات بازار Ipsos طی دو هفته اول ماه رمضان 2011، تعداد تلویزیون‌ها در خاورمیانه 30 درصد افزایش یافته بود و 100 سریال عربی از کانال‌های دولتی و خصوصی پخش می‌شد. در این دوره، رتبه‌بندی‌های تلویزیونی در شب بسیار بالا می‌ماند و هزینه تبلیغات به‌مدت 30 ثانیه در ساعات پیک مخاطب رمضانی، بسیار بیشتر از حد معمول بود. طبق گفته مرکز تحقیقات عرب، مبلغی که در سال 2012 در تبلیغات تلویزیونی ماه رمضان صرف شد، از مجموع1.98 میلیارد دلار برای کل بازار تبلیغات تلویزیونی عرب در سال پیش از آن، 420 میلیون دلار فراتر رفته بود و در همان سال 2012، یوتیوب یک کانال آنلاین جدید را اختصاص داد که ویژه‌برنامه‌های نمایش ماه رمضان بود.

صنعت معاصر درام عربی

پیشرفته‌ترین و بزرگ‌ترین صنعت سریال‌سازی اعراب، به‌طور سنتی متعلق به مصر، پرجمعیت‌ترین کشور منطقه بود. مصر این سلطه بر موقعیت خود را تا آغاز قرن جدید و وقتی که امثال سوریه و لبنان هژمونی‌اش را به چالش کشیدند، ادامه داد.

در سوریه، برنامه‌سازان با ساخت مجموعه‌های خود مانند درام‌های تاریخی باب‌الحرا، نزارقبانی و البوازل، دوباره داستان‌های بلند و قدیمی را بازخوانی کردند و زیبایی‌شناسی تلویزیونی جدیدی را از سینما وام گرفتند.

البته این مصر بود که همان ابتدا بزرگ‌ترین تحولات تلویزیونی را در منطقه آغاز کرد، ارزش‌های تولید را بالا برد و ستاره‌های سینمایی را در صنعت تلویزیون به خود جلب کرد و رویکرد سبکی سابق را از بین برد که سریال‌های پرتحرک و عامه‌پسند مصری به خاطر آنها مشهور بودند. ملودرام‌های مصری در سینما، منبع الهام اصلی برای سبکی از فیلمسازی بودند که در ایران لقب فیلمفارسی گرفته بود. سریال‌سازی عربی از دهه شصت میلادی و با ماه رمضان شروع شد. با گذشت هردهه، سریال‌های بیشتری با اندازه‌ها و ژانرهای مختلف ساخته می‌شدند، زیرا موفقیت این مجموعه‌ها بین مخاطبان هر روز بیشتر می‌شد و پول تبلیغات همچنان درحال سرازیر شدن بود.

در کنار مصر و سوریه، لبنان از الگوی ترکی پیروی کرد و مخاطبانی را که بیشتر زنان خانه‌دار طبقه متوسط بودند به‌دنبال نخ‌های رمانتیک جادویی و خیالی‌اش کشاند. سریال‌های لبنانی مثل همتایان ترکی‌شان مطابق فرمول اپرای صابونی یا همان سریال‌های Soap Opera آمریکایی ساخته می‌شوند.

موسسه Ipsos Nelson به‌عنوان قدیمی‌ترین و مشهورترین منبع سنجش میزان مخاطبان تلویزیونی درجهان، در طول 11 روز اول ماه رمضان امسال، براساس مخاطبانی که در کشور لبنان سریال‌ها را در فضای اینترنت تماشا کرده‌اند، یک رتبه‌بندی بین مجموعه‌های پرطرفدار انجام داده که البته باید توجه داشت تنها براساس کاربرانی که سریال‌ها را در فضای وب در لبنان دیده‌اند، انجام شده است.

طبق این تحقیق، دو سریال ترکی در جایگاه‌های اول و دوم قرار دارند و پس از آن هم این جایگاه یکی‌درمیان بین سریال‌های ترک و لبنانی جابه‌جا می‌شود.

از لحاظ موضوعی، سریال‌های تلویزیونی عرب معمولا بر موضوعات اجتماعی، مستند کردن تحولات مختلف جامعه عرب، تغییر در پویایی خانواده، ظهور نیروهای سیاسی، تاثیر سرمایه‌داری، تاثیر فناوری و به‌عبارتی هجوم مدرنیته و البته مساله فساد ساختاری تمرکز می‌کنند.

مضامین تاریخی هم چندسالی است تحت‌تاثیر سریال‌هایی ترکی به مجموعه‌های جهان عرب ورود کرده‌اند. در هر صورت محتوای این مجموعه‌ها به‌ندرت به آن سه‌گانه مقدس مضمونی که تابوی تلویزیون‌های عربی هستند، یعنی جنسیت، مذهب و مسئولان سیاسی دولت‌های تولیدکننده هر سریال سرک می‌کشند؛ گرچه یک پنجره مختصر از آزادی بین سال‌های 2010 تا 2015 در مصر باز شد و این قبل از اقدام مجدد دولت در به دست گرفتن کنترل این صنعت بود.

درام تلویزیونی عربی در ماه رمضان و منتقدان و مدافعانش

در کشور‌های عربی، عموما سریال‌‌ها برای اولین پخش در ماه رمضان طراحی شده‌اند؛ درنتیجه، ایستگاه‌‌های تلویزیونی، پخش سریال‌‌ها را در طول سال به پایان می‌رسانند و تقریبا هیچ سریال دیگری تولید نمی‌شود. درام تلویزیونی عرب، نقشی اساسی را در جوامع این کشور‌ها بازی می‌کند، چون از رهگذر هماهنگی با محتوای مذهبی، فرهنگ را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. این ترکیب تفکر سنتی با ابزار‌‌های کار معاصر، معمولا برای بعضی منتقدانش بحث‌برانگیز است.

از یک طرف تمام تمرکز کار روی ایام مذهبی ماه رمضان است و از طرف دیگر، محتوای برنامه‌‌ها همیشه با لحن مذهبی ماه رمضان مطابقت ندارد. منتقدان استدلال می‌کنند که بازاریابی ماه رمضان، ماه مقدس را به چیزی ضد اهداف اصلی‌اش تبدیل کرده است. آنها می‌گویند با این نوع برنامه‌ها، بینندگان در ارتباط معنوی با خدا نیستند؛ درحالی‌که رمضان یک ماه معنوی برای خودآگاهی و تفکر عمیق است. درمقابل، عد‌ه‌ای پاسخ می‌دهند که بازاریابی ماه رمضان و نمایش‌‌های تلویزیونی آن، یک روند طبیعی است، زیرا اعراب به‌دلیل رشد اقتصادی کشورهایشان به‌طور فزاینده به سبک زندگی غربی اعتماد می‌کنند. این پاسخ درحالی داده می‌شود که همین سریال‌‌ها در بسیاری دوره‌‌های تاریخی مصر و سایر کشور‌های عربی، اتفاقا به یک توپخانه فرهنگی علیه غرب‌گرایی تبدیل شده‌ بودند و چیزی که رویه‌شان را عوض کرد، نه رویگردانی مردم از محتوا‌های گذشته بلکه دخالت مستقیم دولت‌‌ها بود.
از آنجا که شیوه زندگی مسلمانان در ماه رمضان باعث افزایش گسترده مخاطبان تلویزیونی می‌شود، تبلیغ‌کنندگان برجسته کالا‌های بازرگانی، به‌رغم نرخ مضاعف تبلیغات در این دوره، کمپین‌‌های پخش ویژ‌ه‌ای را برای این ماه حمایت می‌کنند. باز در همین‌جاست که منتقدان می‌گویند، این تبلیغات به‌عنوان ترویج‌دهنده فرهنگ مصرف‌گرایی، با روح ماه رمضان مغایرت دارند. آنها می‌گویند مصرف‌گرایی غالبا رویا‌های غیرواقعی برای فقرای شهری و روستایی ایجاد می‌کنند، درحالی‌که روح ماه رمضان، همدلی و نیکوکاری است.

4 سریال پرمخاطب در پایان ماه رمضان سال گذشته

سریال الحرملک

سریال «الحرملک» در پایان ماه رمضان سال گذشته بیشترین مخاطبان را بین سریال‌های عربی داشت. این مجموعه با 113میلیون مخاطب، واکنش بسیار خوبی را در امارات، جایی که رتبه اول تماشاگران را در آن کسب کرد، به دست آورد و همچنین بیننده‌های زیادی در عراق، سوریه، عربستان سعودی و لبنان داشت. فیلمبرداری این سریال در تعدادی از کشورها ازجمله امارات، لبنان و ترکیه صورت گرفت و موضوع آن درباره به قدرت رسیدن سلاطین عثمانی بین سال‌های 1513 تا 1516 بود. فضای این فیلم شباهت زیادی به سریال پرطرفدار «حریم سلطان» محصول ترکیه داشت که در ماه رمضان 2020 سری دوم آن هم پخش شد.

مقامات‌العشق

در مقام دوم سریال‌های محبوب رمضانی سال گذشته، «مقامات‌العشق» با 82 میلیون مخاطب قرار دارد که در امارات، لبنان و سوریه بیشترین بیننده‌ها را داشت. این سریال هم محصول سوریه است و به روایتی از زندگی محی‌الدین ابن‌عربی، عارف نامی جهان عرب در قرن‌های گذشته می‌پرداخت. سوریه در بسیاری از سریال‌هایش به نحوی نگاه به مخاطبان عرب‌زبان غرب آفریقا هم دارد که غیر از ستاره تونسی سریال «الحرملک»، می‌شود به روایت زندگی ابن‌عربی که از مشاهیر اندلس بود هم اشاره کرد.

فاصله ایمنی

در مکان سوم جدول، «فاصله ایمنی» با 70میلیون مخاطب قرار داشت که بیشترین آنها در سوریه و لبنان بودند. این سریال به زندگی روزمره مردم سوریه پس از جنگ می‌پردازد و روایتگر موضوعاتی انسانی ازقبیل عشق، زندگی، کوشش، امید و تاثیرات جنگ و پیامدهای آن بر زندگی و جامعه است. شخصیت «سلام» که قهرمان این سریال است، یک جراح مغز و اعصاب است که از عواقب بحران سوریه و اتفاقات دردناکی که در آن گذشته، رنج می‌برد.

زنجیره‌های طلا

در مکان چهارم سریال «زنجیره‌های طلا» قرار می‌گیرد که 55میلیون مخاطب، به‌ویژه در سوریه و پس از آن لبنان و امارات داشت. این مجموعه یک درام خانوادگی با موضوع مردی طلافروش است که هر دو همسرش را طلاق می‌دهد و سر تصاحب مال و اموال به مشکل می‌خورد.

سریال‌‌های رمضانی در هر کدام از کشورهای عربی

مصر

از دیرباز برنامه‌‌های تلویزیونی به‌طور مداوم ‌بخش قابل‌توجهی از هویت ملی مصر و نقش توده‌‌ها در آن را شکل می‌دادند. در دهه 60 و 70 میلادی، برنامه‌‌های تلویزیونی مصر با برنامه ملی توسعه در دوره ریاست‌جمهوری جمال عبدالناصر ارتباط نزدیک داشتند. با شروع دهه 1990، برنامه‌‌های تلویزیونی مصر شاهد تغییر ارزش‌‌های سوسیالیستی، ازجمله رفاه اجتماعی و تحول ملی، به ارزش‌‌های سرمایه‌داری بودند. به این ترتیب ایده «جهانی شدن» با گفتمان «توسعه ملی» روبه‌رو شد، چون دولت مصر شروع به پذیرش خصوصی‌سازی و اصلاحات درجهت پیوستن به بازار آزاد کرد. از اینجا بود که شرکت‌‌های خصوصی شروع به تهیه بودجه برای اپرا‌های صابونی و تبلیغات قبل و بعد و میانه آنها کردند. ازجمله تحولات این دوره افزایش چشمگیر دستمزد ستاره‌‌های بازیگری و در کل بالا رفتن هزینه‌‌های تولید و نیاز به بودجه بالاتر بود. وقتی پس از بهار عربی، نسبت به تاریخچه 20 ساله گذشته، گفتمان انتقادی گسترد‌ه‌ای شکل گرفت، عنوان شد که نیمی از هزینه تولید سریال‌‌ها ‌تنها دستمزد یک بازیگر آن است. در این دوره رقابت بین مارک‌‌ها تشویق شد و بدین‌ترتیب تبلیغات شروع به تصاحب دوره زمانی بیشتر در تلویزیون کردند و همین روند، تولید اپرا‌های صابونی را نسبت به سایر ژانر‌های نمایشی، به‌شکل نجومی افزایش داد. رسانه‌‌های مصر به‌جای برخورد با توده‌‌های اجتماعی به‌عنوان شهروندان، شروع به رفتار با توده‌‌ها به‌عنوان مصرف‌کننده کردند. مضامین آثار به‌همین‌ترتیب شدیدا از زندگی واقعی اکثریت مردم فاصله گرفت و همین‌‌ها باعث شد که بسیاری از مردم این کشور احساس کنند صدای آنها از رسانه‌‌های عمومی شنیده نمی‌شود. ‌بخشی از اعتراضات سیاسی-اجتماعی پس از آن به‌همین‌دلیل ایجاد شدند.به‌طور عمده دو فاکتور وجود داشت که مصرف‌گرایی را با سریال‌‌های مصری پیوند می‌داد؛ اولین فاکتور جذابیت و تحسین بازیگران، به‌خصوص بازیگران زن بود که بینندگان عرب از آنها به‌عنوان «نجمه» (به‌معنای مونث ستاره) یاد می‌کنند. سبک زندگی تجملاتی آنها تبلیغ یک نوع سبک زندگی بود. دومین مورد، تبلیغات تلویزیونی است که مستقیما مخاطبان را به مصرف تشویق می‌کند. در سه سال گذشته، فیلمنامه‌‌های مصری به‌شدت سانسور شده‌اند تا از هرگونه انتقاد نسبت به مسئولان این کشور یا تازیانه‌‌های اخلاقی متداول در دهه گذشته، جلوگیری شود. دولت ژنرال السیسی، رئیس‌جمهور مصر، به‌محض روی کار آمدن، کنترلی جدی روی برنامه‌‌های تلویزیونی کشور ایجاد کرد. این قضیه باعث شد که سریال‌سازی مصر در سال 2019 ضعیف‌ترین سال خود در یک دهه گذشته را تجربه کند و متقارن با آن سوریه جنگ‌زده چنان از سکوی صعود بالا رفت که بالاخره جایگاه سنتی مصر در صدر جدول را تصاحب کرد. بااین‌حال، صحنه سریال‌سازی مصر حتی در سال‌‌های رکود هم از نقاط درخشان و چشمگیر خالی نبود. مثلا در 15 مارس 2018، نتفلیکس سریال مصری «راز نیل» را با ترجمه انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی به سبد محصولاتش اضافه کرد. این اولین سریال عربی بود که در سرویس پخش اینترنتی منتشر شد. این مجموعه، تولیدشده توسط کانال CBC مصر و نسخه‌ای بازسازی‌شده از سریال اسپانیایی «هتل بزرگ» بود. دولت مصر به رهبری السیسی، امسال رویکرد جدیدی را برای جریان‌سازی در تلویزیون این کشور اتخاذ کرده است. آنها تصمیم گرفته‌اند در کشاکش بین ایران و عربستان، خودشان را به‌عنوان یک نیروی سوم معرفی کنند؛ نیرویی که بیشتر می‌خواهد جایگزینی عربی برای ایران باشد و درمقابل تروریسم تکفیری و چیز‌های دیگر، مدافع حقوق اعراب معرفی شود. سریال «الاختیار» که شرح نبرد یک ژنرال مصری با تروریست‌‌های تکفیری در شمال مصر است، یک نمونه اصلی و مهم برای این رویکرد جدید محسوب می‌شود. سریال «النهایه» که از پایان اسرائیل و تجزیه آمریکا سخن می‌گوید، دیگر سریال پرمخاطب مصری است که چگونگی و کیفیت عبور آن از خطوط قرمز دولت مصر، می‌تواند محل بحث‌‌های مستوفا باشد.

سوریه

اولین فیلم سینمای سوریه در سال 1927 جلوی دوربین رفت و سوری‌‌ها از آن روز به‌بعد به‌مدت 6 دهه، یکی از پویاترین سینما‌های غیرغربی دنیا را داشتند. پس از آن در دهه 90 میلادی سینمای سوری مقداری افول کرد، هرچند هنوز نامی معتبر داشت و تعدادی از آثار قابل‌توجه را روی پرده‌‌ها فرستاد. با آغاز قرن بیست‌ویکم دیگر تقریبا می‌شد گفت خبری از آن سینمای پررونق سوری نبود. همزمان با نقطه‌عطف افول سینمای سوریه، ساخت سریال‌‌های سوری از دهه 90 آغاز شد. این هنگامی اتفاق افتاد که کانال‌‌های ماهوار‌ه‌ای در جهان عرب افزایش یافت و توسط ده‌‌ها میلیون نفر عرب‌زبان، از مراکش تا خلیج‌فارس مشاهده شد. در سال 2010، حدود 40 سریال سوری در ماه رمضان پخش شد که بعضی از آنها فقط در سوریه دیده شدند، اما بیشترشان در کانال‌‌های ماهوار‌ه‌ای عرب حضور داشتند. این معامله خوبی برای سوری‌‌ها نبود که سینما را بدهند و سریال‌‌های تلویزیونی را بگیرند، درحالی‌که می‌توانستند هر دو را با هم داشته باشند؛ اما تک‌قطبی شدن جهان و وارد آمدن فشار‌های ساختاری مضاعف بر دولت سوسیالیستی سوریه، بالا نگه‌داشتن پرچم سینما را برای دولت و ملت آنها دشوار کرد. به‌هرحال سوری‌‌ها ترجیح دادند به‌جای بیرون رفتن تمام‌قد از میدان، کار را در صنعت سریال‌سازی ادامه بدهند. این روند ادامه داشت تا اینکه پس از آغاز التهابات سوریه در سال 2011، برخی خواستار تحریم سریال‌‌های سوری شدند. بسیاری از بازیگران، تهیه‌کنندگان و کارگردانان سوری کشور را ترک کردند و خیلی از مجموعه‌‌ها به‌دلیل درگیری نابود و یا غیرقابل‌دسترسی شدند. سوریه در سال 2011 حدود 40 مجموعه تلویزیونی ساخته بود، اما این رقم در سال 2014، به 20 سریال رسید. به نظر می‌رسید که آخرین بارقه‌‌های هنر درام سوری هم درحال کورسو زدن و رفته‌رفته خاموش شدن هستند؛ اما از 2015 به‌بعد ورق برگشت و این‌بار حتی سوریه توانست بالاخره از زیر سایه مصر در جدول پرمخاطب‌ترین مجموعه‌‌ها بیرون بیاید و صدرنشین شود.

حالا سریال‌‌های سوریه به یکی از ارزشمندترین صادرات این کشور تبدیل شده است که خصوصا در کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس، یعنی جایی که دولتمردان آنها با رژیم سوریه روابط سیاسی خوبی ندارند، بسیار محبوب هستند.
درام سوریه خود را از سایر آثار نمایشی عرب متمایز کرده است، زیرا عوامل سینمایی برجسته‌ای دارد. به کار‌های تلویزیونی سوری اصطلاحا «درام لوانتین» گفته می‌شود. واژه لوانتین Levantine به‎‌معنی سرزمین شام است و می‌توان این مجموعه‌‌ها را درام شامی هم خطاب کرد. محبوبیت درام سوریه به‌دلیل آثار تاریخی بالا رفت و آنها توانستند قالیچه را از زیر پای آثار تاریخی مصر بیرون بکشند؛ اما سوریه به‌دلیل شرایط جنگ، مدتی از رقابت عقب‌نشینی کرد و پس از چندی با شدت تمام برگشت تا بتواند از نظر تعداد آثار درام، جایگاه مصر را فتح کند. طی این سال‌‌ها درام سوریه حدود 45 اثر تاریخی را ارائه داده که شامل آثار تاریخی «شامی» است و عبارت لوانتین بیشتر به همان‌ها اطلاق می‌شود. تاریخی بودن درام‌‌های لوانتین دوره زمانی مبسوطی را شامل می‌شود. مثلا سریال «روز‌های شامی» که مربوط به سوریه اوائل قرن 20 و در دوران عثمانی روایت می‌شود، یک درام شامی معروف است و سریال «وزیر السالم» که دوره تاریخی روایتش قدیمی‌تر است و داستان آن مربوط به یک ایرانی و یک شاعر متعلق به دوره قبل از اسلام می‌شود، یک درام شامی دیگر به‌حساب می‌آید. داستان سریال «وزیر السالم» که اولین‌بار در ماه رمضان سال 2000، در MBC1 نمایش داده شد، مربوط به وقایع جنگ باسوس است و ترکیب دو شخصیت ایرانی و عرب آن می‌توانسته مایه الهام داود میرباقری در مختارنامه باشد.

سریال‌سازی سوریه تابه‌حال برنده جوایزی شده که هیچ درام عربی دیگری نتوانسته به آن دست پیدا کند؛ مثل دومین سریال برتر دنیا برای سال 2015 به‌عنوان منتخب امی. این می‌تواند مقداری به‌دلیل کار بسیاری از هنرمندان سوری در هالیوود مانند غسان مسعود، سامر المصری و جهاد عبدو باشد. همین امتیازات باعث توسعه سریال‌سازی سوری و سر درآوردن مجموعه‌‌ها از هر خانه عربی در دنیا شد. همچنین سوری‌‌ها از طریق دوبله کردن بسیاری از سریال‌‌های ترکی که مشهورترین‌شان سریال «دره گرگ‌ها» است، مخاطبان عرب‌زبان را به لهجه خودشان علاقه‌مند کرده‌اند؛ طوری‌که در نظرسنجی‌‌های اخیر، لهجه سوریه محبوب‌ترین لهجه عربی شناخته شد. سریال‌‌های رمضانی سوریه در پایان ماه رمضان 2019، مجموعا بیش از 5/0 میلیارد نفر مخاطب داشتند.

لبنان

درام‌‌های لبنانی به‌شدت از رقابت با محبوب‌ترین تولیدات سوریه یا مصر عقب مانده‌اند. به نظر می‌رسد این عدم‌محبوبیت عمدتا ناشی از متون ضعیف نمایش‌‌ها باشد. تلویزیون لبنان تمایل دارد برنامه‌‌های زنده، برنامه‌‌های گفت‌وگومحور و برنامه‌‌های کمدی یا همان تاک‌شو‌های تلویزیونی را جایگزین سریال‌سازی کند. سریال‌‌های لبنان هم به‌دلیل کمبود بودجه و عدم‌حمایت دولت از چالش‌‌های متعدد رنج می‌برند و عمده مخاطبان تلویزیونی این کشور جذب تماشای مجموعه‌‌های خارجی در فضای وب شده‌اند. به‌دلیل جنگ در سوریه، برخی شرکت‌‌های تولید‌کننده فیلم سوری، پروژه‌‌های خود را به لبنان منتقل کرده‌اند که آنچه از سریال‌سازی لبنان دیده می‌شود، عمدتا مربوط به همین مراکز است. این سریال‌‌ها البته به نام سوریه ثبت می‌شوند و صرفا عنوان محصول مشترک با لبنان در آنها قید می‌شود.

کویت

صنعت نمایشی تلویزیون کویت در صدر سایر صنایع نمایشی خلیج‌فارس قرار دارد و هر سال حداقل 15 سریال تولید می‌کند. کویت مرکز تولید و درام کمدی تلویزیونی در خلیج‌فارس است اما با وجود این صدرنشینی بین همسایگان عرب‌زبانش، نسبت به رقبای مصری و سوری با فاصله‎ای بسیار زیاد، سطح پایین‌تری دارد. این مجموعه‌‌ها اگرچه معمولا با لهجه کویتی اجرا می‌شوند، اما در تونس موفقیت زیادی داشته‌اند. کویت امسال در ماه رمضان سریال «ام هارون» را ساخت که واکنش‌‌های منفی فراوانی از سمت جامعه عرب دریافت کرد. این سریال به موضوع عادی‌سازی زیست اعراب مسلمان و یهودیان در کنار هم می‌پرداخت و تشکیل رژیم صهیونیستی را توجیه می‌کرد.

عربستان

تلویزیون در پادشاهی سعودی، مانند کویت، همچنان از بازیگران اصلی منطقه عقب مانده است. عربستان در این زمینه بیشتر مصرف‌کننده است و هرگاه دست به‌کار تولید یک مجموعه تلویزیونی شده، عمدتا این کار را بنا به‌دلایل سیاسی خاص و به‌طور مقطعی انجام داده است. به‌طور مثال خیلی‌‌ها به یاد دارند که شیخ‌حسن الحسینی، مشاور مذهبی سریال «الحسن و الحسین» در سخنانی گفته بود: «ایران «مختارنامه» ساخت، ما هم این سریال را ساختیم.» عربستان در آن دوره به‌عنوان واکنش به سریال‌‌هایی مثل «یوسف پیامبر»، «مریم مقدس» و «مختارنامه»، مجموعه‌‌هایی مثل «الحسن و الحسین»، «الفاروق عمر»، «خیبر» و... را با مایه‌‌های تاریخی صدر اسلام تولید کرد و پس از آن همه‌چیز ر‌ها شد.
امسال هم مهم‌ترین سریال سعودی «خروج 7» است که یک طنز درباره تاثیر اصلاحات بن‌سلمانی در جامعه سعودی است. قسمت سوم این سریال با پرداختن به موضوع عادی‌سازی روابط بین اعراب و رژیم صهیونیستی، جنجال فراوانی برانگیخت.

اردن

اردن تعدادی از «سریال‌‌های بدوی» را تولید می‌کند که در طبیعت بادیه‌ای فیلمبرداری می‌شوند و برخلاف خیلی از سریال‌‌های روتین و شبانه، فضای آنها در خارج از منازل است. درام‌ بدوی یا بادیه‌ای، ژانر جذاب و کمتر شناخته‌شد‌ه‌ای در سینمای امروز دنیاست که به‌عنوان نوع تخیلی آن می‌شود داستان‌های هزارویک‌شب یا سندباد را در گذشته‌‌های دور مثال زد. در این ژانر، مثل ژانر وسترن، طبیعت نقش مهمی دارد.
بازیگران سریال‌‌های بدوی اردن، برای روایت داستان‌شان از مناطق بادیه‌نشین عربی استفاده می‌کنند. این سریال‌‌ها در عربستان سعودی و عراق محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند.

آنها در سریال‌‌های بدوی، بر زندگی سنتی اعراب، در زمان منتهی به جنگ‌جهانی دوم تمرکز می‌کنند. غالبا در این نوع درام‌ها، مباحث مربوط به تنش بین شیوه‌‌های زندگی سنتی و مدرن با تمرکز ویژه بر سیستم‌‌های مردسالارانه و نقش زنان در درون آنها مطرح می‌شود. ابتکار بعضی از این سریال‌‌ها برای پرداختن به موضوعات حساس مانند قتل‌‌های ناموسی بی‌نظیر است. نوع دیگر سریال‌های اردنی، درام‌‌هایی تاریخی است که مضامین آنها از شاعران پیش از اسلام گرفته تا فتوحات اسلامی را شامل می‌شود. بسیاری از این سریال‌‌ها تولید مشترک تلویزیون‌‌های اردن، سوریه و خلیج‌فارس است. براساس نظرسنجی بینندگان تلویزیون اردن، 5/92درصد از مردم این کشور ترجیح می‌دهند درام‌‌های سوری را تماشا کنند؛ درحالی‌که 6/61درصد فیلم‌‌های مصری را هم دوست دارند و 6/26درصد درام‌‌های اردنی را تماشا می‌کنند.

شمال غرب آفریقا

رمضان امسال در تونس، اشتباهات تاریخی در سریال «قلب گرگ» به کارگردانی بسام الهامروی، انتقاد‌های بسیاری را برای صاحبان سریال به ارمغان آورد. حتی تعدادی از منتقدان خواستار دستگیری کارگردان مجموعه شدند. این سریال هر روز از اولین کانال تلویزیون تونس پخش می‌شود. منتقدان اعتقاد داشتند اشتباهاتی که صاحبان این سریال انجام داده‌اند، توهین به تاریخ تونس محسوب می‌شود. سریال قلب گرگ از نظر تعداد تماشاچی، پس از سریال ترکی «خدای زنان» که از تلویزیون نسما پخش می‌شود، در رتبه دوم بین پرمخاطب‌ترین مجموعه‌‌های رمضانی این کشور قرار دارد. در الجزایر هم سریال «احوال‌الناس» که از اولین کانال الجزایر پخش می‌شود، موجب خشم گسترده بینندگان شده است. این اعتراضات به‌دلیل آن‌چیزی انجام شد که توهین به حضرت خدیجه(س)، همسر پیامبر اسلام تلقی شده بود. در این سریال یک زن در دفاع از ازدواج زنان مطلقه گفت: «رسول خدا که خدا او را رحمت کند و به او آرامش عطا کند، با زن طلاق‌گرفته‌ ازدواج کرد.» شاید ظاهر این جمله در ترجمه آن بد نباشد اما اصطلاحی که برای بیان آن استفاده شد، «حجاله» بود و کلمه «حجاله» اصطلاحی است که به زن بیوه داده می‌شود تا شهرت او را تضعیف کند. این اصطلاح که برای توصیف حضرت خدیجه به‌کار رفت، در زبان آن مناطق بار معنایی نامناسبی دارد. اولین واکنش به این سریال را انجمن «محققان مسلمان الجزایر» انجام داد که در بیانیه‌اش پس از محکوم کردن جسارت به ام‌المومنین نوشت: «شما رسانه‌‌های ضعیف، با برنامه‌‌های ضعیف و سطحی، برای دیده شدن از چنین جسارت‌‌هایی استفاده می‌کنید.» تلویزیون‌‌های تونس و الجزایر غیر از سریال‌هایشان در برنامه‌‌های تلویزیونی هم به یک‌سری حواشی برخوردند تا جایی که پخش دو مورد از آنها با دخالت مستقیم رئیس‌جمهور لغو شد. اما سریال‌سازی مراکش امسال وضع متفاوتی نسبت به کشور‌های اطراف خود داشت. بررسی‌‌ها نشان داد که ماه رمضان امسال سریال «تعاونی» که توسط کانال دوم مراکش پخش می‌شود، افتتاحیه‌ای را با 12.4 میلیون بیننده داشته است. این سریال زندگی روزانه زنان را در یک تعاونی در اطلس میانه روایت می‌کند و پس از آن سریال «راز دفن‌شده» که هر روز در همان کانال پخش می‌شود، توجه 7.3میلیون بیننده را به‌خود جلب کرده است. مطابق این بررسی، این کانال به یک نرخ مشاهده تاریخی و بی‌سابقه می‌رسد. بااین‌حساب در ماه رمضان امسال، تنها تلویزیون مراکش بود که توانست بین کشور‌های عرب‌زبان شمال غرب آسیا مقداری موفق باشد.

نزاع بر سر اعراب و رژیم‌صهیونیستی

سریال‌‌های رمضانی امسال در کشورهای عربی، آوردگاه دو دیدگاه تاریخی و تاثیرگذار راجع‌به روابط اعراب و رژیم‌صهیونیستی بودند. از یک سو عربستان و در پی آن کویت، دنبال عادی جلوه‌دادن رابطه اعراب و رژیم‌صهیونیستی بودند و در سوی دیگر مصر و سوریه، دو ‌سریال ساختند که یکی به ریشه تاریخی این نزاع می‌پرداخت و دیگری آینده‌ای را نشان می‌داد که در آن دیگر خبری از رژیم‌صهیونیستی نیست.

کویت و سریال ام‌هارون

مجموعه تلویزیونی «ام‌هارون» که محصول کویت است و توسط گروه کانال MBC عربستان سعودی پخش می‌شود، جنجال‌های زیادی را برانگیخته، چون محتوای آن تلاشی برای عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم‌صهیونیستی تلقی شد. این مجموعه تلویزیونی داستان زندگی یک مامای یهودی را روایت می‌کند و حول جامعه‌ای چندمذهبی در یک کشور عربی خلیج‌فارس، از دهه30 تا دهه50 قرن گذشته می‌چرخد. در این سریال چنین نمایش داده می‌شود که تبعیض در حق یهودیان به‌قدری بالاست که آنها ناچار می‌شوند به سرزمینی به‌نام اسرائیل پناه ببرند. به‌این‌ترتیب گذشته از تمام تحریفات تاریخی گوناگون، اینجا چنین نمایش داده می‌شود که رژیم صهیونیستی از یهودیان عرب تشکیل شده؛ حال آنکه تقریبا همه می‌دانند غالب کسانی که چنین دولت خودخوانده‌ای را تشکیل دادند، یهودیان اروپا بودند.

فارس الصرفندی راجع‌به این سریال در سایت العالم نوشت: «هشت روز گذشته را صرف بررسی واکنش شبکه‌های اجتماعی به روند عادی‌سازی روابط در سطوح فرهنگی کرده‌ام و چیزی که بیش از هرچیز دیگر شگفت‌زده‌ام کرده، خشم نسل جدید از دو سریال «ام‌هارون» و «خروج 7» است. کسانی که این دو سریال را ساخته و میلیون‌ها دلار خرج انحراف نسل جدید از مساله فلسطین کرده‌اند، ‌درواقع همه‌چیزشان را باخته‌اند، اما نتوانسته‌اند نسل جدید را با خود هماهنگ کنند. حتی برعکس، روح وطن‌دوستی و احساس مسئولیت درقبال مساله فلسطین را در آنها بیدار کرده‌اند.» او به‌طور خاص درباره سریال ام‌هارون می‌گوید: «بیشترین خشم و اعتراض نصیب «حیاه الفهد»، هنرپیشه کویتی خواهد بود. وی با ارتکاب دو اشتباه بزرگ، به شهرت و زندگی هنری خود پایان داد؛ اشتباه اول را وقتی مرتکب شد که گفت خارجی‌ها را باید به صحرا بیندازید، چون درجریان شیوع ویروس کرونا بیمارستان‌های کویت را پر کرده‌اند و اشتباه دومش، بازی در نقش پرستار یهودی، ام‌هارون و دهن‌کجی به ملت عرب بود.»

عربستان سعودی و خروج7

«خروج» یک سریال کمدی ۳۰قسمتی برای شب‌های ماه‌رمضان است که توسط دولت سعودی تولید شده و هر قسمت آن داستان مجزایی دارد. در قسمت سوم این سریال از سری هفتم آن، داستان پسری به‌نام ضیا از عربستان سعودی روایت می‌شود که دور از چشم پدرش با یک دختر ‌صهیونیست به‌نام عزرا از طریق اینترنت ارتباط برقرار کرده است. پدر ضیا وقتی درنهایت با این موضوع مواجه می‌شود، با آن کنار می‌آید.

این سریال صراحتا با دیالوگ‌هایی رو و شعاری درباره اینکه آنها هم انسان هستند و ما باید این را بپذیریم، به استقبال موضوع نزاع اعراب و رژیم‌صهیونیستی می‌رود. این مجموعه درکل با هدف تبلیغ اصلاحات بن‌سلمانی ساخته شده، اما قسمت سوم آن به سد محکمی بین افکار عمومی جهان عرب خورد. به‌رغم واکنش منفی عرب‌زبان‌ها به این سریال، بلافاصله پس از پخش آن در سوم رمضان، در روز دوشنبه (چهارمین روز ماه‌رمضان)، کانال خصوصی رژیم‌صهیونیستی(12) در گزارش خود راجع‌به «خروج 7» گفت: «این اولین‌باری است که آنها به‌طور علنی در عربستان سعودی راجع‌به اینکه اسرائیل دشمن نیست، صحبت کرده‌اند.» و از رفتار سعودی‌ها ستایش کرد. این کانال در ادامه همان گفت‌وگو درمورد خروج7 گفت: «این یک تغییر اساسی است که از آستانه عادی‌سازی روابط فراتر رفته و خواستار تقویت روابط گرم میان شهروندان اسرائیل و عربستان سعودی است.» در روزهای بعد رسانه‌های رژیم‌صهیونیستی تیتر زدند که آیا عربستان از هزینه کردن برای فلسطینی‌ها خسته شده و در تحلیل‌های خود که عمدتا به قصد روحیه‌بخشی انجام می‌شد، چنین آوردند که دشمنی مردم عربستان درحال گردش از رژیم‌صهیونیستی به‌سمت ایران است. البته واکنش‌های منفی گسترده‌ای که به خروج7، خصوصا از جانب نسل جوان کشورهای حوزه خلیج‌فارس صورت گرفت، نتیجه‌گیری دیگری را منطقی‌تر جلوه می‌داد.

مصر و النهایه

دولت رژیم صهیونیستی ازطریق وزارت امورخارجه خود روز دوشنبه رسما به سریال مصری «النهایه» اعتراض کرد. در نخستین قسمت این سریال که از کانال خصوصی مصری ON TV پخش می‌شود، صحنه‌ای مربوط به سال 2120 را نشان می‌دهد که در آن کودکان در یک کلاس مدرسه ظاهر می‌شوند و موضوع این درس «تاریخ جنگ برای آزادی بیت‌المقدس» است. معلم هنگام توضیح درس به دانش‌آموزان می‌گوید: «آمریکا حامی اصلی دولت صهیونیستی بود و هنگامی که زمان آن فرارسید تا کشورهای عربی خود را از شرارت آن خلاص کنند، جنگی به نام «جنگ آزادی بیت‌المقدس» اتفاق افتاد و کاملا به وجود دولت غاصب اسرائیل پایان داد.»

معلم همچنین در تشریح جنگ و در ادامه می‌گوید: «جنگ به‌سرعت پایان یافت و کشور جعلی اسرائیل در کمتر از 100 سال پس از تاسیس آن نابود شد و بیشتر یهودیان از آن سرزمین گریختند و به کشورهای مبدأ خود در اروپا بازگشتند.» شروع شوکه‌کننده این سریال بسیاری از صهیونیست‌ها را از همان روز اول به واکنش واداشت. کانال «کان» در رژیم صهیونیستی راجع‌به این صحنه اظهار داشت: «همه می‌دانند که روابط بین رژیم‌صهیونیستی و مصر در سطوح امنیتی، نظامی و اطلاعاتی در دوره عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر تقویت شد؛ بااین‌حال بدون‌شک صحنه فوق‌الذکر هشداری است که اوضاع اگرچه در سطوح بالاتر (و بین دولتمردان) خوب پیش می‌رود، اما در سطح عامه (و نزد افکار عمومی جهان عرب) خوب نیست.»

جکی هوگی، مفسر امور جهان عرب در رادیوی ارتش رژیم‌صهیونیستی (دلسوزی غالی) هم در مقاله‌ای که به قلم او توسط روزنامه عبری ماآریو منتشر شده بود، نوشت که «النهایه» الگویی کوچک و نمادین از روابط پیچیده بین قاهره و تل‌آویو است. حتی باتوجه به بدترین بحران‌ها بین تل‌آویو و قاهره، یک سریال‌ مصری با نمایش پایان اسرائیل ظاهر نشده بود و این نشانگر سقوط جایگاه اسرائیل است.

هوگی همچنین نوشت: «تعجب‌آور است که السیسی اجازه می‌دهد چنین نمایشی باوجود تقویت روابط بین رژیم‌صهیونیستی و رژیم مصر در سال‌های اخیر، به‌ویژه در زمینه امنیت، نمایش داده شود.» به‌رغم تمام واکنش‌های منفی و خشمگین این رژیم، سریال النهایه مخاطبان فراوانی در جهان عرب پیدا کرد.

سوریه و نگهبان بیت‌المقدس

برخلاف برخی از درام‌های رمضانی جهان عرب که ایده عادی‌سازی رابطه با رژیم‌صهیونیستی را مطرح می‌کنند، سریال سوری «نگهبان بیت‌المقدس» به داستان زندگی اسقف هیلاریون کاپوچی می‌پردازد که قربانی ظلم رژیم صهیونیستی شد. هیلاریون کاپوچی یک روحانی سوری بود که زندگی خود را در دفاع از بیت‌المقدس و آرمان فلسطین گذراند. صهیونیست‌ها او را دستگیر و زندانی کردند و سپس تبعید شد و تا زمان مرگش اجازه ورود به فلسطین را پیدا نکرد.

این سریال به‌عنوان اولین اثر هنری در جهان عرب شناخته می‌شود که شخصیت اصلی آن یک روحانی مسیحی است.

ایده این سریال چند روز پس از درگذشت اسقف کاپوچی آغاز شد. یک شرکت تولیدات تلویزیونی و رادیویی با نویسنده مجموعه، حسن یوسف تماس گرفت و گفت که پیرو مرگ اسقف کاپوچی، آنها قصد دارند سریالی در این‌باره تولید کنند که زندگی او را نشان می‌دهد. یوسف موافقت کرد و مقرر کرد که سریال توسط ریحان الخطیب کارگردانی شود. حسن یوسف بعدها در مصاحبه‌ای تلویزیونی راجع‌به دشواری‌هایی که هنگام نوشتن سریال به‌دلیل نداشتن اطلاعات با آن روبه‌رو بود، گفت در سفر تحقیقاتی‌اش برای نگارش فیلمنامه، از این موضوع غافلگیر شد که داستان زندگی اسقف از قبل توسط دو روزنامه‌نگار به نام‌های سارکیس ابوزید و آنتوان فرانسیس که در سال1979 به رم، محل تبعید اسقف آمده بودند، نوشته شده است. زندگی کاپوچی در یک کتاب 500 صفحه‌ای با عنوان «خاطرات من در زندان» نوشته شده بود، اما اسقف بعد از تحت‌فشار قرارگرفتن توسط واتیکان، از آن دو روزنامه‌نگار خواست که این کتاب را تا وقتی او زنده است، منتشر نکنند. در سال2017 - وقتی حسن روی نوشتن سریال کار می‌کرد - کتاب هنوز چاپ نشده بود، اما او موفق شد به نویسندگان آن دسترسی پیدا کند و آنها قبل از انتشار کاغذی کتاب، نسخه‌ای الکترونیکی از آن را برای او ارسال کردند تا بتواند برای نوشتن فیلمنامه‌اش استفاده کند. نگهبان بیت‌المقدس یک درام شامی محسوب می‌شود که امسال جزء محبوب‌ترین آثار ماه‌رمضان است.

 

نویسنده: میلاد جلیل‌زاده،روزنامه‌نگار

منبع: فرهیختگان