پيتر لينکه گفت: در اروپا ارزيابي کارشناسانه از موقعيت موجود کشورهاي خاور نزديک و خاورميانه، بدون در نظر گرفتن ديدگاههاي نمايندگان کشورهاي مورد بحث انجام ميشود. اين مسئله، به خصوص به جمهوري اسلامي ايران مربوط ميشود. حتي در آلمان که امور بازرگاني باعث به وجود آمدن روابط بسيار تن
تحریم ایران خطری است برای روسیه و میتواند برای اقتصاد آن زیانبار باشد
سمينار بينالمللي سهجانبه فدراسيون روسيه ـ آلمان ـ ايران با موضوع «سياستهاي فدراسيون روسيه و جمهوري اسلامي ايران در آسياي مرکزي، قفقاز و خاور نزديک» با حضور مدعويني از ايران ،آلمان و ايرانشناسان روس در انستيتوي شرق شناسي فرهنگستان علوم روسيه در مسکو برگزار شد.
پيتر لينکه، رئيس شعبه بنياد رزا لوکزامبورگ در فدراسيون روسيه، به نمايندگي از کشور آلمان در اين سمينارگفت: در حال حاظر شاهديم که تمام خاورميانه، از مراکش تا پاکستان به سرعت به منطقه بيثبات و ابهام آميز تبديل ميشود که در آن روندهاي بسيار پيچيده و متضادي قابل مشاهده است. اروپاي غربي به وضوح با کمبود ابزارهاي مناسب براي تحليل موقعيت کشورهاي اين منطقه مواجه است.
وي افزود: لفاظي درباره اينکه اين اتفاقات داراي خاصيت انقلابي و دموکراتيک هستند، نتيجه خود فريبي عميقي است و پيامدهاي سياسي آن بايد درست ارزيابي شود.
پيتر لينکه گفت: در اروپا ارزيابي کارشناسانه از موقعيت موجود کشورهاي خاور نزديک و خاورميانه، بدون در نظر گرفتن ديدگاههاي نمايندگان کشورهاي مورد بحث انجام ميشود. اين مسئله، به خصوص به جمهوري اسلامي ايران مربوط ميشود. حتي در آلمان که امور بازرگاني باعث به وجود آمدن روابط بسيار تنگاتنگ با ايران شده است، درباره ايران بدون مشارکت خود ايرانيان گفت وگو ميشود.
دکتر مهدي سنايي، نماينده مجلس ايران در اين اجلاس گفت: مباحث کارشناسي، شکل جديدي از همکاري است که اجازه ميدهد از بسياري از اختلافها در منطقه آسياي مرکزي و قفقاز، در اين دوران ناآرام جلوگيري شود.
وي به اهميت معرفي و انتشار وسيع نتيجهگيريهاي کارشناسان روسي و ايراني در مورد همکاريهاي منطقهاي اشاره کرد و گفت: پيشبينيهاي کارشناسان سياسي غربي اغلب نه تنها به حفظ ثبات در منطقه کمک نميکند، بلکه موقعيت موجود در آن را به بحران كشانده و باعث انجام اقداماتي ميشود که از چارچوب مصوبات شوراي امنيت سازمان ملل متحد تجاوز ميکند.
سنايي در ادامه اين نشست با اشاره به ضرورت توسعه شبکههاي حمل و نقل، ارتباطات و انرژي در چارچوب سازمان همکاري شانگهاي و اهميت همکاري ايران و روسيه و کشورهاي عضو در اين مجموعه گفت: همکاري ميان ما بسيار مهم است، زيرا اگر خودمان چارچوب آن را تعيين نکنيم فردي ديگر به جاي ما اين کار را ميکند و آينده را براي ما ديکته ميکند.
وي افزود: کشورهاي مسلماننشين انتظار دارند که روسيه و اتحاد اروپا سياست مستقلي از ايالات متحده آمريکا در پيش بگيرند.
حافظ صالحوف، رئيس گروه دوستي دوماي روسيه با ايران در اين اجلاس اظهار كرد: همه ما به تحکيم صلح و پايداري در منطقه و تقويت ارتباطات اقتصادي و بازرگاني در آن علاقهمند هستيم. ما برنامه کاري دقيقي داريم که با همکارانمان در مجلس ايران هماهنگ شده است.
ماکسيم بارانوف، رئيس بخش ايران وزارت امور خارجه فدراسيون روسيه نيز با تحليل روابط ديپلماتيک فدراسيون روسيه و جمهوري اسلامي ايران در دوران معاصر تصريح كرد: همکاري روسيه و ايران عامل بسيار مهم پايداري در منطقه اوراسيا است.
وي افزود: سمت و سوي همکاري دو کشور تا حد زيادي بر اساس قراردادي كه درباره بنيان روابط و اصول همکاريها در مارس 2001 در مسکو توسط رؤساي جمهوري ايران و روسيه امضا شده است، تعيين ميشود.
بارانوف اظهار كرد: منافع فدراسيون روسيه و جمهوري اسلامي ايران بسيار نزديک است يا حداقل زمينههايي براي همکاري موازي احتمالي در حال مشخص شدن است.
وي تصريح كرد: گرچه نميتوان درباره اتفاق مواضع کامل دو کشور مثلاً در مورد برنامه هستهاي يا وضعيت درياي خزر صحبت کرد، اما اينها مانعي براي تحکيم همکاري نيست.
بارانوف افزود: باعث خوشحالي است که در سال 2010 ما موفق شديم بر گرايش به افت چرخش کالا که از پيامدهاي بحران سال 2008 بود، غلبه کنيم.
همچنين پروفسور آناتولي خزنوف، رئيس بخش امنيت منطقهاي و روابط بينالملل انستيتوي شرقشناسي فرهنگستان علوم روسيه، در اين اجلاس با اشاره به بازگشت سياسي و اقتصادي روسيه به خاور نزديک در اوايل قرن 21 ميلادي گفت: روسيه در اين جهت بازارهاي فروش محصولات نظامي و صنعتي با چشماندازي خوب و ميداني براي توسعه فعاليت شرکتهاي انرژي خودش (مثل «لوکاويل» و «روسنفت») پيدا کرد.
وي افزود: برقراري مذاكرات ميان روسيه و سازمان حماس نيز باعث شد تا اين کشور بتواند در موضوع فلسطين ابتکار عمل را در دست بگيرد و همکاري نزديکتري با جهان اسلام، از جمله عضويت ناظر در سازمان مجامع اسلامي بدست آورد که اين امر جزو موفقيتهاي سياسي براي ما محسوب ميشود.
به اعتقاد وي موضع روسيه در مورد تظاهرات عليه ديکتاتوري در سال گذشته در کشورهاي عربي هنوز مشخص نشده است زيرا هنوز به سختي ميتوان گفت جريانات كشورها پس از انقلاب در چه مسيري ادامه پيدا خواهد كرد.
وي گفت : نتيجهاي که روسيه بايد بگيرد اين است كه در برقراري ارتباط با يک کشور خاص نبايد تنها با حکومت رسمي آن سر و کار داشته باشيم، بلکه ضروري است به صورت موازي با نيروهاي مخالف هم رابطه را حفظ كرده و نبايد "تمام تخممرغها را در يک سبد گذارد".
خزنوف با اشاره به جزئيات روابط روسيه با کشورهاي آسياي مرکزي تصريح كرد: وضعيت اين منطقه تا حد زيادي تعيينکننده امنيت کل جهان است و در حال حاضر در آسياي مرکزي قشر نخبگان جديدي در حال شکل گيري است که به دليل حافظه تاريخي شوروي سابق به روسيه متصل نيستند.
وي گفت: اين کشورها تلاش ميکنند از لحاظ تامين محصولات هيدروکربني و حتي تقويت سيستم امنيتي، وابستگي خودشان به روسيه را کم كنند. اما در عين حال فراموش ميکنند که اگر در اين رابطه منافع کشورهاي همسايه در نظر گرفته نشود، اين امر ميتواند به ايجاد تنش در منطقه منجر شود.
خزنوف گفت: به طور مثال تاجيکستان همچنان به عنوان "مرزبان" روسيه در مرزهاي جنوبي اين کشور عمل ميکند،در سالهاي اخير رابطه نزديکتري با ايران دارد.
سرگئي دروژيلوفسکي، استاد دانشگاه"مگي مو" با بررسي تحول روابط جمهوريهاي ماوراي قفقاز با ترکيه و ايران در تمام دوره پساشوروي و جايگاه سياست خارجي روسيه در اين باره گفت: در اوايل دهه 1990 ترکيه که تاکتيک کشور ضربهگير بين کشورهاي غربي و قفقاز را در پيش گرفته بود، بطور آشکار عرصه را براي ايران و حتي روسيه در مسايل اقتصادي، نظامي و سياسي در ماوراي قفقاز محدود كرد. اما از سال 1994 به بعد وضعيت تغيير کرد و روسيه اولويتهاي خود را در اختلافات ارمنستان و آذربايجان و همچنين در اوستياي جنوبي و آبخازيا مشخص کرد. در همان سالها کشورهاي غربي و در راس آنها آمريکا اعلام كردند كه قصد دارند مشارکت فعالي در کشورهاي شوروي سابق داشته باشند. پس از آن نقش ترکيه در حل مشکلات منطقه ماوراي قفقاز كاهش يافت و بلعکس نقش ايران افزايش داشت.
وي افزود : ايران با هدف جلوگيري از استقرار آمريکا در نزديکي مرزهاي خود، به شكل بيسابقهاي به ارمنستان نزديک شد و از اتفاق منافع خود در ماوراي قفقاز با منافع روسيه، به خصوص در مورد مسئله جلوگيري از گسترش ناتو به سمت شرق سخن گفت.در عين حال، منابع ايران براي تقويت تاثيرگذاري بر ماوراي قفقاز بسيار چشمگير است كه عبارت از منابع انرژي که گرجستان و ارمنستان چنين منابعي را در اختيار ندارند، موقعيت جغرافيايي ايران که آن را به دروازهاي به سوي آسياي مرکزي تبديل ميکند و همچنين امکانات مالي و سرمايهگذاري ايران که بر درآمد نسبتا ثابت نفتي استوار است.
سرگئي دروژيلوفسکي گفت: به علاوه جمهوري اسلامي ايران ظرفيت نظامي عظيمي دارد. کارشناسان گرجي بارها به اين مساله اشاره كردهاند که در صورت استفاده از فرودگاههاي نظامي گرجي توسط آمريکا براي انجام حمله هوايي به ايران، اين کشور بلافاصله ضربه متقابلي را به اين فرودگاهها خواهد زد.
اين استاد دانشگاه مگي مو يادآور شد: در سال 2001 کشتي آذربايجاني حامل نمايندگان بي.پي از بخش مورد بحث درياي خزر توسط قايقهاي نظامي ايراني با پشتيباني نيروهاي هوايي از اين محوطه بيرون رانده شد و اين مساله آذربايجان را مجبور كرد تا از برنامه استخراج نفت در اين منطقه دست بکشد. امکانات ترکيه در منطقه ماوراي قفقاز با خروج تقريبا کامل ارمنستان از حوزه تاثيرگذاري اين کشور محدود شده است. اما ترکيه هم ابزارهاي زيادي براي تاثيرگذاري بر موقعيت خود در منطقه ماوراي قفقاز دارد.
وي تصريح كرد: مدل ماديگرايانه نظام دولتي ترکيه براي کشورهاي ماوراي قفقاز از مدل جمهوري اسلامي ايران بسيار جذابتر است. ترکيه نه تنها در آذربايجان (که در اوايل دهه 1990 قرار بود زبان ترکي به عنوان زبان رسمي اعلام شود) از عامل نژادي ترکي به طور فعال استفاده ميکند، بلکه در کشور گرجستان هم که در آن قوميتهاي ترکي فراواني زندگي ميکنند نيز اين سياست را اجرا ميكنند و اينکه ترکيه داراي بزرگترين ارتش در ميان اعضاي اروپايي ناتو است و ميتواند از تمايل آذربايجان و گرجستان براي ورود به اين بلوک حمايت کند.
دروژيلوفسکي گفت: با اين وجود، هم ايران و هم ترکيه در حال حاضر براي روابط خود با روسيه نسبت به هر کشور ديگري در ميان کشورهاي شوروي سابق اهميت بيشتري قائل هستند و صادقانه علاقهمند به سازمان بخشي وضعيت موجود در منطقه ماوراي قفقاز هستند.
دکتر داود کياني، استاديار دانشگاه آزاد اسلامي ايران و کارشناس مؤسسه ايراس، در اين نشست با بررسي زمينه "همکاري منطقهاي بين ايران، روسيه و آلمان در خاور نزديک" گفت: جهان تک قطبي پس از "جنگ سرد" اقتضا ميکند اقداماتي براي تعديل استيلاء آمريکا در سياست جهاني انجام شود. از اين لحاظ روابط بين تهران، مسکو و برلين اهميت ويژهيي دارد. حتي اگر اين روابط در چهارچوب يک مثلث استراتژيک جاي نگيرد.
وي افزود: هم روسيه و هم آلمان داراي روابط خاصي با ايران هستند. پس از پيروزي جمهوري اسلامي در ايران، آلمان بيشتر به عنوان ميانجي براي حل مسايل مورد بحث بين جمهوري اسلامي ايران و غرب ايفاي نقش ميکرد. روسيه نيز هميشه سعي داشت از فشار بينالمللي که از طرف آمريکا به ايران وارد ميشد بکاهد و ايران را از انزواي بينالمللي بيرون بياورد.
دکتر کياني گفت :روسيه و آلمان داراي تاريخ استعماري در خاور نزديک نيستند و اين مساله به آنها اجازه ميدهد ميانجي قابل اعتمادي در حل اختلافات منطقهاي باشند و در وهله اول اختلافات بين اعراب و اسرائيل که تاريخ آن بيش از 60 سال است.
به نظر دکتر کياني، ايران يک کانال کارآمد براي تقويت نقش روسيه و آلمان در حل اختلافات در خاور نزديک، از جمله عراق نيز است در حالي که آمريکا هميشه در ايران فقط بخشي از مسئله و نه راه حل آن را ميبينند.
علياکبر علياکبروف، رئيس مؤسسه مطالعات آسياي مرکزي، قفقاز و منطقه اورال و رود ولگا (انستيتوي شرق شناسي فرهنگستان علوم روسيه) در اين نشست تصريح كرد؛ در حال حاضر در بسياري از کشورهاي عرب، مثلا در الجزاير و مراکش، جريانات سلفي شدت ميگيرد. سلفيان خواستار لغو مذاهب و يکسانسازي اسلام "به شيوه حضرت محمد(ص)" هستند اما در واقع آنها جامعه اسلامي را به سمت اختلافات و عدم پذيرش يكديگر سوق ميدهند.
وي تاکيد كرد: فعاليت آنها خطر واقعي براي صلح بين اديان بوده و بارها به اختلافات از جمله در قفقاز، منجر شده است. از اين لحاظ تجربه جمهوري اسلامي ايران در زمينه نزديکسازي مذاهب ميتواند بسيار مفيد واقع شود.
علي اکبروف خواهان بررسي اين تجربه در دانشگاههاي اسلامي روسيه شد.
گنادي آودييف، مشاور معاون رئيس دوماي دولتي روسيه و استاد انستيتوي تمدنهاي جهاني، بر منافع منطقهاي ايران در منطقه شرقي درياي مديترانه گفت ؛ بسياري از اختلافات دوران معاصر نتيجه سياستهاي مستعمرانه انگلستان و دستنشاندهاي آمريکا در اين منطقه است.
به نظر وي مسير ايران در توجه به مشکلات فلسطينيها و تلاش براي استقرار عدالت، كاملا صحيح است و آقاي احمدي نژاد به عنوان يک سياستمدار در مقياس جهاني اعتبار ويژهاي دارد.
آودييف گفت: من سعادت داشتم شاهد باشم که چطور در طي ديدار وي از لبنان دهها هزار نفر از وي استقبال کردند.
ايرينا ازويگلسکايا، استاد دانشگاه "مگيمو" با تحليل تاثيرگذاري حوادث کشورهاي عربي بر آسياي مرکزي ديگر سخنران اين نشست گفت: "ناآراميهاي اجتماعي هميشه به استقرار عدالت منجر نميشود. هدف آنها رسيدن به عدالت است اما هميشه به هدف نميرسند".
وي افزود :عدم ثبات در کشورهاي آسياي مرکزي نميتواند نشانه وجود يک روند دموکراتيک محسوب شود و بيان اين مساله که انقلابهاي خاور نزديک ميتواند به آسياي مرکزي به عنوان مدل و الگو منتقل شوند، يک سادهانگاري بزرگ است.
خانم ازويگلسکايا گفت: درسهاي حوادث در کشورهاي عربي در وهله اول، درسهايي براي نخبگان است. جايي که بين اقشار نخبگان اختلافات وجود دارد، مردم مجبور به درگيري براي تقسيمبندي دوباره دسترسي به منابع هستند. در عين حال بايد در نظر داشت که در کشورهاي آسياي مرکزي روال ثابت تعويض حکومت وجود ندارد و اين موضوع حتما به مبارزه سختي منجر خواهد شد.
استاد دانشگاه "مگيمو" تصريح كرد: در حال حاضر جوانان اين کشورها براي کار به روسيه و قزاقستان ميروند و راههاي فروش کالاهاي چيني از آسياي مرکزي ميگذرد و اين مسائل عامل نگهدارنده قوي اختلافات به شمار ميرود.
دكتر جهانگير کرمي، عضو هيات علمي دانشگاه تهران، نيز در اين نشست با ارائه گزارشي درباره تجربه همکاري ايران و روسيه در استقرار ثبات و امنيت در آسياي مرکزي گفت؛ همکاري روسيه و ايران در برگزاري مذاکرات صلح تاجيکستان در اواسط دهه 90 با جبهه متحد اسلامي ملي در افغانستان در مقابل گروه طالبان موجب شد در سالهاي 1998 تا 2001 فشار طالبان بر مرزهاي كشورهاي آسياي مرکزي كاهش يابد. اما در حال حاضر روسيه و ايران با يكديگر عضو هيچ سازمان امنيتي در منطقه (بجز سازمان همکاري شانگهاي که در آن ايران فقط عضو ناظر است) نيستند.
کرمي افزود: اگرچه روسيه و ايران در جهات مختلفي داراي منافع مشترکي هستند اما روسيه در سالهاي اخير بيشتر با چين و آمريکا همکاري دارد و تجربه مثبت همکاري با جمهوري اسلامي ايران را ناديده ميگيرد.
ماندانا تيشهيار، استاد دانشگاه تهران نيز با اشاره به همکاري ايران و روسيه در زمينه انرژي در منطقه آسياي مرکزي گفت: روسيه و ايران بزرگترين تامينکنندگان محصولات هيدروکربني در جهان هستند اما با وجود وابستگي اقتصاد دو کشور به فروش مواد خام، در اين زمينه رقيب يكديگر نيستند، زيرا بازارهاي فروش هميشگي براي روسيه در اروپا و براي ايران در آسياي جنوبي و جنوب شرقي وجود دارد.
وي افزود: به دليل تحريم ايران، همکاري در زمينه انرژي بين دو کشور بيشتر در سطح تحقيقات وجود دارد. ظرفيت همکاري در واقع بلااستفاده است. در عين حال ضرورت ايجاد زيرساخت هاي جديد براي انتقال محصولات هيدروکربني در خط "شمال – جنوب" وجود دارد. فعاليت کنسرسيوم انرژي کشورهاي اوراسيا با مشارکت روسيه و ايران در چهارچوب سازمان همکاري شانگهاي ميتوانست ائتلاف موفقي باشد.
نينا مامدووا، مسئول بخش ايران در انستيتو شرقشناسي فرهنگستان علوم روسيه، نيز گفت: ما شاهد هستيم چطور ايران در کنار ترکيه، چين و سازمان اقتصادي اوراسيا به سمت ايفاي نقش رهبري در منطقه گام برميدارد. منافع ژئوپايتيک و اقتصادي روسيه و ايران بطور کلي مشترک هستند. با در نظر گرفتن ويژگيهاي صادرات ايران، رقباي اصلي آن بيشتر ترکيه و چين هستند. در مسير جنوبي روسيه بيشتر تجهيزات و مواد نيمه آماده را صادر ميکند. اما ايران در حال حاضر در مرحله "توليد دوباره" قرار دارد و احتمالا به زودي ايران ميتواند رقيب روسيه در تامين کالاها با ارزش افزوده بالا شود.
وي افزود: در حال حاضر و در شرايط تحريم، ايران علاقهمند به ارائه فنآوري و متخصصين خود در بازار است. تحريم ايران خطري است براي روسيه و ميتواند براي اقتصاد آن زيانبار باشد.
آلکساندر پاليشچوک، استاديار دانشگاه دولتي زبانهاي خارجي روسي با تحليل همکاريهاي بازرگاني و اقتصادي روسيه و ايران در شرايط گفت: ايران بازار بزرگ فروش ماشينها، تجهيزات، وسايل نقليه، محصولات فلزي و چوبي روسيه است. مسيرهاي ترانزيت که براي روسيه مهم هستند، از خاک ايران عبور ميكنند. در عين حال همسايه نزديکي مثل ايران در مقام 29 فهرست شرکاي تجارت خارجي روسيه قرار دارد. تبادل کالا بين ايران و رو�
زمان انتشار : 1390-01-01