خانه » اخبار » تلفیق موفق دو تراژدی نمایشی جهان اسلام
۱۳۹۷/۱۱/۲۷
۴:۰۵ ب٫ظ
«خورشید از حلب طلوع میکند» با تلفیق هوشمندانه اتفاق تاریخی حرکت کاروان اسیران کربلا به همراه سر مبارک حضرت امام حسین (ع) و توقف آنها در دِیر راهب نصرانی در شام با جنایات داعش، نگاهی متفاوت در تولید و اجرای نمایش دینی را پیشاروی مخاطب ترسیم میکند.
**داستانی آشنا با روایت تلفیقی
«خورشید از حلب طلوع میکند» در تلاش است تا با روایت «مخفربن ثعلبه»، «زحربن قیس» و «خولی» که حاملان سر مبارک امام حسین (ع) بودند در یک سو بازگوکننده جنایت افرادی باشد که هولناکترین تراژدی تاریخ اسلام را در سال 61 هجری قمری رقم زدند و در سوی دیگر نمایندگانی در پوشش فرماندهان گروه داعش پس از گذشت بیش از ۱۳ قرن از اتفاقات یاد شده در سال ۶۱ هجری در زمان معاصر، تراژدی بزرگ دیگری را بر تار و پود زندگی مردمان مسلمان کشورهای سوریه و عراق روا داشتهاند.
«خورشید از حلب طلوع میکند» نمایشی است که به زبان عربی پیشاروی مخاطبان به صحنه میرود. هر چند روایت داستان این اثر نمایشی آنچنانکه پیشتر ذکرش رفت و تلفیق آن با تصاویر مستند از جنایات داعش، کمتر مخاطبی را نسبت به نبودِ زیرنویس یا بالانویس فارسی برای درک داستان این نمایش با سختی مواجه میکند؛ چرا که همسو بودن مخاطبان ایرانی با فراز و فرود تاریخ حادثه کربلا و عاشورای حسینی و همچنین درک پیرامونی آنها از اخبار، حوادث و جنایتهای داعش در زمان حاضر بیشترین قرابت را در جهت پیگیری و دریافت داستان برای مخاطبان با خود به همراه دارد.
کوروش زارعی با سابقه دو دهه فعالیت در عرصه تئاتر دینی نشان داده است که در این حوزه نمایشی، صاحب اندیشه و خلاقیت است. او در اجرای «خورشید از حلب طلوع میکند» نیز بار دیگر به واسطه روایت دقیق و تلفیق هنرمندانه دو اتفاق تاریخی تراژیک در جهان اسلام توانسته مخاطبان و دوستداران چنین موضوعاتی را به خود جلب کند.
همچنین دیگر اتفاقی که مُهر خلاقیت و زیرکی زارعی را بر پای نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» مینشاند به استفاده کردن از خاصیت جادویی نمایش در تلفیق شخصیتهای تئاتری باز میگردد؛ به گونهای که سه شخصیت «مخفر بن ثعلبه»، «زحر بن قیس» و «خولی» به عنوان حاملان سر مبارک امام در این نمایش که لباس سیاه آنها یادآور لباس سربازان داعش است، با افزودن شال و دستمال گردن قرمز به عنوان دیگر نشانههای داعش، در روایتهای مربوط به دوران جنایات داعش میتواند مخاطب را در تلفیق و ارتباط این دو شکل نمایشی به بیشترین وجه ممکن راهنمایی کنند و این جز با نگاه خلاقانه کوروش زارعی در کارگردانی روایت این اثر نمایشی میسر نمیشد.
** بازیهایی که در خاطر میمانند
اگر متن و کارگردانی را به عنوان دو ستون اصلی تولید آثار نمایشی در نظر بگیریم؛ ضلع سوم هرم توفیق یک اثر نمایشی به قدرت بازیگران آن بازمیگردد که «خورشید از حلب طلوع میکند» از این حیث نیز بیبهره نیست.
نمونه این مدعا «مروان غریواتی» در نقش راهب است که روایت داستان را نیز بر دوش دارد، او علاوه بر اینکه از سیما و چهرهای کاملا هدفمند برای انتخاب راهب نصرانی از سوی کوروش زارعی انتخاب شده است نشان داد که در خیل بازیگران کشور سوریه، هنرمندانی مسلط به قدرت بیان و استفاده از زبان بدن نیز وجود دارند.
غریواتی در روایت نقش راهب نصرانی در این اثر نمایشی به ویژه در مواجهه او با سر مبارک حضرت امام حسین (ع) بازی بسیار ماندگاری را از خود به جای گذاشت.
دیگر بازیگر این نمایش که در نقش فرمانده یا شخصیت «خولی» به ایفای نقش میپردازد «محمدسمیر طویل» است. او با بهره بردن از فیزیکی مناسب با گریم و لباسی بازتابدهنده خشونت ذاتی و سیاهی باطن شخصیت خولی به عنوان شخصیتی حقیقی در تاریخ جهان اسلام، در روایت و قدرت کلام و بیان و همچنین در ارتباط گیری با رفتار وحشیانهای که با کاروان اسرا از یک سو و سر مبارک حضرت امام حسین (ع) از سوی دیگر دارد بیشترین باورپذیری را در میان بازیگران این نمایش پیشاروی مخاطبان به تصویر میکشد.
** چشم اسفندیار نمایش در بخش حرکات موزون
هر چند زارعی در تجربیات پیشین خود به ویژه در نمایش «پرنیان هفت رنگ» نشان داده که به همان میزان که در توانایی و هدایت بازیگران و میزانسنهای صحنهای آنها دارای تخصص و تبحر است در استفاده از صحنههایی که به «کروگرافی» و یا طراحی حرکت با استفاده از موسیقی و رسیدن به ترکیب حرکات موزون وابسته است نمیتواند از حیث زیباییشناسانه، مخاطب خود را اقناع کند.
در این نمایش نیز چه در صحنه حضور فرشتگان و چه در صحنه زاریِ کودکان به عنوان بخشی از کاروان اسیران که به شکل حرکات موزون و در قالب طراحی حرکات همراه با موسیقی برای بازیگران طراحی شده بود نه تنها شاهد فروکش کردن ریتم جذاب نمایش بودیم که ناهماهنگی بازیگران در انجام حرکات به نوعی نشاندهنده ضعف کارگردان در بخشهایی از کارگردانی «خورشید از حلب طلوع میکند» است.
هرچند این ضعف را میتوان با موسیقی زیبا، بدیع، جریانساز و استفاده خلاقانه از مارش نظامی و ریتم سازهای کوبهای سعید ذهنی به عنوان آهنگساز این نمایش آموزش فراموش کرد. موسیقی که همسو با فراز و فرود نمایش، هم حزن و اندوه مخاطبان را به خود جلب میکند و هم در مواردی که نیازمند شور و شعف آنهاست با ضربآهنگهای مناسب ایجاد حس حماسی را در آنها برمیانگیزد.
** رکورد تماشگر 10 هزار نفری
نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» با عنوان «الشمس تشرق من حلب» پیش از این در شهرهای دمشق و حلب سوریه اجراهای متعددی را پشت سر گذاشته بود که از قضا یکی از جذابترین این اجراها به مکان واقعی سال ۶۱ هجری یعنی دیر راهب نصرانی بازمیگردد. در این مکان در نخستین و دومین اجرای این نمایش هر یک از اجراها با ظرفیت تماشاگر بیش از ۱۰ هزار نفر رکورد دار اجرای پرتماشاگر در سوریه در طول تاریخ تئاتر این کشور به شمار میرود.
«خورشید از حلب طلوع میکند» بار دیگر نشان داد که با حمایت از هنرمندان خلاق در عرصه تئاتر دینی میتوان نمایشهایی را با نگاه و روایت متفاوت همسو با زبانی جهانی تولید کرد که علاوه بر اجرا در کشورمان بتواند بازتابدهنده نگاه خلاقانه و هدفمند هنرمندان ایرانی در زمینه تعالی تئاتر دینی با مختصات و استانداردهای روز این نمایش برای انتقال بخشی از فرهنگ و هویت آیینی و ملی ایرانیان در بخش اجراهای بین المللی باشد.
سیوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با سکانداری نادر برهانی مرند در 11 بخش مسابقهای و جنبی از بیست و دوم بهمنماه آغاز شده و تا چهارم اسفندماه در تهران ادامه خواهد داشت.