بعد از سالها قسمت شد تا به
زیارت بارگاه نورانی حضرت اباعبداللهالحسین (ع)، مشرف شوم؛ در بخشی از این
سفر قسمت شد تا به
دیدار حاج شیخ
عباس محمد علی کشوان آل شیخ، خادم و کلیددار قدیمی حرم مطهر قمربنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس (ع) رفتم و این پیرمرد مهربان و نورانی را از نزدیک ملاقات کردم. پیرمردی که اجدادش چند قرن پیش، از
ایران به
عراق مهاجرت کرده بودند و بعد از آن ۱۲ نسل از خانوادهاش کلیددار حرم حضرت ابوالفضل (ع) شدند و اکثرشان هم در
روز عاشورا به
دیدار حق شتافتهاند، حالا خودش پس از گذشت ۴۸ سال که خادم و کلیددار این حرم مطهر بوده بهدلیل کهولت سن بازنشسته شده و در خانه به سر میبرد. سال گذشته ۲ بخش از گفتوگوی شیخ توسط
خبرگزاری ایکنا منتشر شد و این آخرین بخش از سخنان وی است که در ادامه میخوانید.
کلیددار حرم حضرت
عباس (ع)، در سخنانش بارها به بزرگمنشی
حضرت عباس (ع) و مشکلگشایی ایشان اشاره میکرد و میگفت:
حضرت عباس (ع) زمانی که نوزاد بودند و گریه میکردند، تنها در
آغوش یک نفر یعنی خواهر بزرگوارشان
حضرت زینب (س) آرام میشدند. شما هم هرگاه در زندگی گره و مشکلی برایتان ایجاد شد و به در بستهای خوردید به
حضرت عباس (ع) پناه ببرید.
نماز حاجت حضرت عباس
شیخ
عباس کشوان در ادامه به کیفیت نمازی برای حاجت گرفتن از
حضرت عباس (ع) اشاره
کرد و گفت: در هر موقع از روز و یا شب شد ۲ رکعت نمازبخوانید؛ البته بعد و یا قبل از
نماز صبح بهتر است؛ پس از
نماز تسبیحات
حضرت زهرا (س) را بگویید و صد بار صلوات بفرستید و آن را به حضرت ابوالفضل (ع) و
حضرت زینب (س) هدیه کنید. حضرت را با تمام وجود صدا بزنید و او را به عصمت و آبروی
حضرت زینب (س) قسم دهید و شک نکنید که آقا شما را دست خالی برنمیگرداند.
وی از اینکه سالهای زیادی است که کرامات
امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) را به
مردم اطلاع نمیدهند ابراز تاسف
کرد و گفت: متاسفانه
مسئولان عراقی بیش از ۱۰ سال است که تصمیم گرفتهاند معجزات و کرامات این بزرگواران را در سطح وسیع اطلاعرسانی نشود؛ الان سالهاست که
مردم دیگر از معجزات با خبر نمیشوند و این اتفاق بسیار بدی است.
مسئولان کشور
عراق از معجزات
امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) هم هراس دارند و به همین خاطر نمیخواهند که
مردم از آنها اطلاع پیدا کنند.
همه حاضرین و همسفران من در خانه شیخ غرق در صحبتهای او شده بودیم و با تمام وجود به سخنانش گوش میدادیم. نقل کرامات حضرت
عباس (ع)، از زبان این پیرمرد نورانی صفایی داشت که انگار خود حضرت آن را به زبان او میآورد تا شنوندگان را بیش از پیش عاشق علمدار
کربلا کند، البته که باید از نزدیک آن را درک کنید.
شیخ بعد از سخنانش، از همسفرانم پرسید که کدام یک از شما
ازدواج کرده و دارای
زن و فرزند هستید؟ از کل گروه ۳۱ نفری ما ۳ نفر دستشان را بالا بردند. جمع ما دانشجویی بود و شیخ
عباس بعد از دیدن این صحنه اخمانش در هم رفت و با صدایی بلند به جمع ما گفت: به راهی بروید که خدا توصیه کرده است و قطعا اگر به این راه بروید، میبیند که چقدر خدا در این راه به شما کمک میکند.
وی از توصیه
قرآن و پیغمر بزرگ
اسلام در خصوص
ازدواج برایمان گفت و افزود: کسی که همسر اختیار کند برای مال و جمالش خدا او را کفایت میکند و هم از مالش و جمالش به آنها میبخشد. خداوند در قر آن هم میگوید: «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (آیه ۳۲ سوره نور) اى مؤمنان، به مردان و زنانِ بىهمسرى که از (همکیشان) شما هستند و به آن بندگان و کنیزانتان که شایستگى
ازدواج را دارند، همسر دهید. اگر تهیدستاند، خداوند آنان را از فضل خود توانگر خواهد ساخت، که خداوند داراى بخششى گسترده است و به حال کسى که صلاح او در گشایش است داناست»
خادم حرم حضرت
عباس (ع)، تصریح کرد: خداوند در این آیات به افرادی که با فقرا
ازدواج میکنند وعده داده که آنها را از فضل خودش بینیاز میکند. پسای
جوانان برای ازدوج فقط به دنبال دختر ثروتمند نباشید، بروید دختر فقیر و دختر یتیم را برای
ازدواج انتخاب کنید که خداوند شما را از فظل خودش بینیاز میکند.
وی گفت: متاسفانه امروز در
ایران یکی از کارهایی که
امام زمان (عج) , را ناراحت کرده است گرفتن و نوشتن مهریههای زیاد است. شیخ اینجا کمی صدایش را بلند
کرد و گفت:ای ایرانیها چه خبر است؟ مگر دادگاها را نمیبینید؟ بعد آز آن آرام شد و گفت:
ایران دار تشیع، مرکز
تشیع و مرکز ایمان است؛ پس چرا باید این رفتارها را در آن ببینیم؟ این رفتار عیب و آسیب است.
شیخ
عباس همه ما را به توسل و کوبیدن
درب خانه حضرت
عباس (ع)، توصیه
کرد و گفت: هر حاجتی که میخواهید از این بزرگوار بگیرید و مطمئن باشید که شما را دست خالی از
درب خانهاش رد نمیکند؛ من خودم ۱۴ سالم که بود
ازدواج کردم و در سن ۲۰ سالگی ۴ اولاد داشتم و همینطور تا فرزند هشتمم هم به دنیا آمد و در تمام آن به خدا و
اهل بیت (ع) توجه و توسل میکردم.
وی تاکید کرد: این کارهای امروز برای ایرانیها که
ازدواج را به عقب میاندازند و یا یک فرزند میآورند عیب است؛ چرا جامعه
شیعه اینقدر از تولید نسل و ازدیاد نسل
شیعه میترسند، با اینکه سالم هستند و خداوند به آنها همت و سلامتی
عطا کرده است؟ از آنها میپرسم چرا فقط یک یا دو بچه داری میگوید بیش از این سخت است، پس من به اینها میگویم که این سختی برای شما نیست، مگر شما روزی بچههایتان را میدهید؟ پیغمبر
اسلام با آن عظمت به
ملت مسلمان و
شیعه درخواست میکند «تزوجوا فانی مکاثر بکم الامم غدا فی القیامة»
ازدواج کنید، زیرا من به زیادتی شما نسبت به امتهای دیگر در قیامت مباهات میکنم. آنوقت ایرانیها به
پیامبر چی دادهاند؟
حرم
حضرت عباس (ع) به پدر و مادرها و جوانان" width="448" height="298" />
شیخ
عباس کشوان ادامه داد: ایرانیها میگویندای
پیامبر سخنت درست نیست چراکه هرچقدر بچه کمتر زندگی بهتر! ایرانیها از خواب بلند شوید. خدای نکرده اگر
ایران یک اتفاقی رخ دهد، به خداوند قسم
کربلا برای
ایرانی و غیر
ایرانی حسرت میشود و
شیعیان دنیا از بین میروند.
کلیددار قدیمی
حرم حضرت عباس (ع) با بیان اینکه امید
ملت عراق و
شیعیان دنیا به
ایران است؛ گفت:ای
مسلمانان از خواب غفلت به پاخیزد؛
ایران الان نزدیک به ۸۰ میلیون نفر
جمعیت دارد، اما باید ۱۵۰ میلیون نفر باشد و این یعنی ایرانیها به دست خودشان ۷۵ میلیون نفر کشتهاند. از کجا معلوم این کودکانی که سقط شدهاند و یا به شیوههای مختلف بهدنیا نیامدند از آن ۳۱۳ یار
امام زمان نبوده است؟ آنوقت چه جوابی به
امام زمان (عج)، میدهید؟ آیا این جواب پیغمبر (ص)، حضرت
علی (ع) و
قرآن کریم بود؟ درجایی که
قرآن نهی مطلق آیه ۱۵۱ سوره انعام و ۳۱ سوره اسراء، در باره کشتن فرزندان از ترس
فقر میفرماید: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً یعنی و فرزندان خود را از ترس
فقر و تنگدستی نکشید، ماییم که آنها و شما را روزی میدهیم؛ زیرا، کشتن آنها گناهی بزرگ است». پسای
جوانان بروید و
ازدواج کنید و صاحب فرزند شوید. دختر فقیر، یتیم و
شهید بگیرید، چراکه دختران آنها بسیار با
سازش هستند و همسرانشان را بسیار دوست میدارند.
شیخ
عباس ادامه داد: حدود سه سال پیش که بیمار شدم به
اصفهان پیش دکترم رفتم. در آن زمان خانوادهای پیش من آمدند و گفتند که شیخ
عباس میخواهیم به خواستگاری برویم و از تو میخواهیم که ما را همراهی کنی. اما
پزشکان اجازه ندادند که من با آنها برونم. فصل سرما بود و آنها احتمال عود بیماری را میدادند. فردا دوباره بازگشتند و به هر صورتی که شد من با آنها رفتم؛ گویا پسر چند سالی بود که با دختر رفت آمد داشت و به او علاقه شدیدی هم داشت. در مراسم خواستگاری بعد از صرف چای پدر دختر آمد و بهما گفت: دخترمان به این
ازدواج راضی شده، ولی چند شرط دارد که حتما باید برای
ازدواج عملی شود.
کلیددار حرم حضرت عباس، افزود: یکی از شروط دختر این بود که، چون نمیتواند غذا بپزد، داماد باید برای آنها تا یک سال از رستوران غذا بیاورد؛ شرط دوم دختر اینکه دخترمان دوست ندارد بدون ماشین جایی برود باید برای او یک ماشین هم بخرد. ئشرط سوم، دخترم نمیتواند با پدر و مادر داماد زندگی کند و باید تنها و مستقل زندگی کند و خانه مستقل میخواهد. چهارم اینکه به سن دخترمان برایش سکه مهر کنید؛ همان جا گفتم آقا جان خدا
حافظ دختراتان برای خودتان و برای پسر ما هم خدا کریم است. وقتی هم که داشتم میرفتیم، در گوشهای پدر و مادر دختر را صدا زدم و گفتم شما با این برخوردتان ترشی دخترتان را میاندازید.
اوکه گویی با این حرفها خودشم هم ناراحت شده است، با چشمانی پر غصه دوباره ما را به توسل به
حضرت عباس (ع) و ائمه معصومین (ع) تشویق
کرد و گفت: شما را به ابوالفضل (ع) قسم میدهم آیا واقعا مهریه مادرمان
حضرت زهرا (س)، اینقدر بود؟ آیا شیوه
پیامبر (ص) و سبک زندگی مولایمان
علی (ع) اینگونه بود؟