۱۳۹۷/۰۱/۲۵
۷:۳۳ ب٫ظ

قصه خیانت روشنفکران در بزنگاه های حساس تاریخی این بار در بحرین تکرار می شود.نظام منافع درهم تنیده که سلطه ی سیاسی را به روشنفکران بزرگ بحرینی ربط می دهد، یکی از دلایل فقدان نقد بیطرفانه است

در خیانت روشنفکران به انقلاب بحرین

ماه مه 2011 تلویزیون رسمی بحرین در یکی از برنامه هایش، سه تن از برجسته ترین نمایندگان جنبش ادبی مدرن بحرینی را دعوت کرد تا درباره ی مواضع دوستان خود که در تظاهرات نقش مهمی داشتند، اظهار نظر کنند. مقامات بحرینی با کمک نیروی نظامی متشکل از پنج هزار سرباز، تحصنی که به مدت یک ماه در شهر منامه ادامه داشت، را سرکوب کردند. همچنین با بولدوزر « میدان لولو» را تخریب کردند؛ این میدان اثری تاریخی بود که به نمادی برای تظاهرکنندگان تبدیل شده و از آن بسیار الهام می¬گرفتند. مقامات برای آنکه این عمل خونین را قانونی و مشروع جلوه دهند به گروه های وفادار حکومتی برای اجرای نمایشی در مشروعیت این عمل خونین متوسل شدند.
مجری برنامه با لحنی محکوم کننده و از قبل تمرین شده، پرسید انگیزه ی شما ـ به عنوان روشنفکران جامعه ـ از شرکت در تظاهرات علیه حکومت چه بود؟ سپس تصویری نشان داد که چهره ی جمعی از ادیبان و نویسندگان را با دایره ی زرد رنگ نشان می داد. آنها مقابل یک بنر که جمله "همبستگی برای آزادی"، بر آن نقش بسته بود به صف ایستاده بودند.

بحرینی ها معنای این دایره های زرد رنگ و نمایش آنها در تلویزیون در دوره ای که صدا و سیما بدون هیچ نظارت و کنترلی توسط نیروهای نظامی اداره می شود، را خوب می فهمند و کسانی هستند که این دوره را دقیقا به دادگاه های تفتیش عقائد قرون وسطی تشبیه کرده اند.
حداقل دو نفر که تصویرشان در این برنامه با دایره ی زرد رنگ نشان داده شد، به جای فعالیت های ادبی خود به اتاق های تاریک زندان منتقل و شکنجه شدند. همانطور که از ده ها روشن فکر و هنرمند بازجویی به عمل آمد و با زور وفشار مجبور به استعفا شدند.
ابراهیم بوهندی شاعر و رئیس سابق اتحادیه ی نویسندگان و ادبا، برای پاسخ به این پرسش مصرانه، داوطلب شد. توجه مجری را به تصویر بنر جلب کرد و گفت: در این بنر اسمی از اتحادیه ی نویسندگان و ادبا دیده نمی شود. قدیمی ترین نهاد ادبی و معترضی که در بحرین و کشورهای حوزه ی خلیج، شعار « سخنی برای دفاع از انسان» را برای خود برگزید، در برابر بوهندی که در تاسیس این کانون در سال 1969 نقش بسزایی داشت، قرار گرفته بود. اما نگرانی بوهندی این بود که این تصویر واقعیت داشته باشد. در این تصویر اسمی از « اتحادیه ی نویسندگان و ادبا» که آن زمان بوهندی منصبی در آن نداشت، دیده نمی شد؛ همین امر برای اطمینان او کافی بود! اما زمانی که مجری تصویر را نشان داد و بر روی آن زوم کرد، ورق برگشت و ماجرا برخلاف تصور پیش رفت. بوهندی غافلگیر شد چرا که بنر واقعا در بردارنده نام و شعار «اتحادیه ادبا» بود . او اظهار داشت که نام اتحادیه را ندیده است، سپس و پیش از آنکه بپرسد: چرا نام اتحادیه ی ادبا در این بنر موجود است؟ به ضرورت دور ماندن ادبیات از سیاست پرداخت.
رابطه ی ادبیات و سیاست در دهه هفتاد قرن گذشته با تکیه بر مهم ترین گفتمان فکری شکل گرفت، گفتمان فکری که ادبیان بحرین را چند دسته کرد. برخی می خواستند متن ادبی را با اموری خارج از زمینه خود وصله کنند و برخی دیگر می خواستند به متنی آزاد از قید و بند بیرونی دست یابند. یکی از آزادترین و جنجال برانگیزترین بحث ها در میان نسل نوپا رواج یافت. مشکل اینجا بود که بحث تنها حول خود متن و آینده آن می چرخید. اما در سال 2011 معنای بیرونی دیگری نیز کسب کرد که موجب سقوط و تنزل آن شد و آن این بود که صاحب اثر و متن نیز اهمیت یافت.
و این چنین بود که محکومیت اخلاقی ادیب جای اولویت متن بر شخص را گرفت. روشنفکر ادیب بحرینی آزادی متن را می خواهد اما زمانی که این آزادی به حریم خود او وارد می شود و پا را فراتر می گذارد، یا او را وا می دارد که موضع قاطعی را مبتنی بر وجدان خود در ازای مساله ای عمومی اتخاذ کند، آن را تحریم می کند! به هر حال باید برای رویارویی با «تروریسم» شخصیتی با تصاویری که در حضور همکاران و موافقت آنها علیه او سرازیر می شود، خود را آماده کند.
اما برای این سه روشنفکر که داوطلبانه و از طریق برنامه ای ماهواره ای اعمال دوستان خود را فاش کردند، همین بس که خود را در پاسخ به سیل سوالات، در حال عذرخواهی دیدند. قیافه ی فوزیه رشید، رمان نویسی که تلاش می کند تا حضور خود در یکی از راهپیمایی ها را توجیه کند، بسیار ترحم برانگیز بود. ابتدا دیدگاه خود را با توجه به حوادثی که بر سرش آمده بود، بازگو کرد سپس گفت: مرا فریب دادند. هنگامیکه که مجری با نشان دادن امضای خانم نویسنده در تائید یکی از بیانیه ها او را غافلگیر کرد، فوزیه رشید در توضیح آن گفت: این بدون اطلاع من صورت گرفته است، بعد از آنکه این بیانیه را از طریق تلفن برای من قرائت کردند، من موافقت خود را اعلام کردم اما متن این بیانیه از طریق ایمیل به دست من نرسید. بوهندی درخواست کرد که نسخه ای از این بیانیه را در اختیار او قرار دهند و نزدیک به پنج دقیقه راجع به نام خودش که در این برگه موجود بود، سر در گریبان تفکر نهاد!
بزرگترین بهانه ی گروه های متفکران روشن فکر بحرین برای مخالفت با جنبش 14 فوریه بر دو حجت استوار است: اول آنکه آنها مدعی اند این جنبش تنها متشکل از فرقه ی شیعه است که سایه ی سنگین آن در میادین حس می شود و دوم مذهبی بودن آن است چرا که بیشتر رهبران و بینانگذاران آن جنبش روحانیون هستند. با این بهانه، نخبگان روشنفکر ارتباط و وفاداری خود را به نظام حاکم ادامه خواهند داد به ویژه بعد از آنکه نظام ح%

امکان ارسال نظر وجود ندارد