شاعران افغانستانی در واکنش به شهادت حاج قاسم سلیمانی و همراهانش در عراق به مدح این شهیدان پرداختند.
شاعران افغانستانی در مدح حاج قاسم سلیمانی
به گزارش الأمه:
شاعران افغانستانی در واکنش به شهادت حاج قاسم سلیمانی و همراهانش در عراق به مدح این شهیدان پرداختند.
شعری از كبرى حسينى بلخى، شاعر مهاجر افغانستانی:
آنکه در انگشترش نقش سلیمانی بود
در نظرگاه ولایت اشتر ثانی
بود
بعد از این تا سالیان سال سنت میشود
نام فرزندان ما قاسم سلیمانی بود
شیرمردان خدایی جنگ رودررو کنند
چاه کندن حیلۀ دیرین شیطانی بود
عاقبت در آسمانش پرتو افشان میشود
ماه اگر در هالهاش یک چند زندانی بود
قیمت ما هیچگاهی از شکستن کم نشد
آنچه ما داریم در خود، گوهر کانی بود
ایل ما در حجلههای عشق قاسم کم نداشت
یک تن از آن جمله، این سردار ایرانی بود
روبهان، در بیشه شیران پس از این چند شب
خواب در چشمانتان شاید که ارزانی بود
سروده سیدحکیم بینش، شاعر مهاجر افغانستانی در رسای شهید حاج قاسم سلیمانی
شکستهباد دوپایی که رفت پاورچین
بریده باد دو دستی که کردهات گلچین
پس از تو ما همگی آی نخل کرمانی!
بدل شدیم به یک قاسم سلیمانی
مبارک است تو را ای شهید پیش از پیش
که در رکابت اجل میدوید پیش از پیش
بیا بنوش گوارایت، آب کوثر را
خدا برای همین آفرید پیش از پیش
تمام عقدهی خود را به نهر ریختهاند
به حلق تشنهی ما آب زهر ریختهاند
دوباره سایه به قصد مصاف با خورشید
خزیده در پس دیوار مرگ بیتردید
رسیده است غم از راه و مقتدر شدهاست
درون سینهی ما بمب منفجر شدهاست
شکستهایم ولی غم بغل نمیگیریم
جز از نگاه ولایت عسل نمیگیریم
مجال گریه نداریم وقت ما تنگ است
دگر به خانه نشستن برای ما ننگ است
«علی» بگویدم امروز رقص شمشیرم
میان معرکهشان با کدام آهنگ است
عقابهای ستیغ و بلند پروازیم
بدا به حال شمایی که بال تان لنگ است
مباد وقت بیفتد به دست آنانی
که موقع حرکت سخت پای شان سنگ است
پس از تو ما همگی آی نخل کرمانی!
بدل شدیم به یک قاسم سلیمانی