۱۳۹۷/۰۲/۲۶
۹:۳۰ ب٫ظ

«فرهنگ آمریکایی مملو از منافع مادی و حفظ ارزش‌های دنیایی است که نتیجه استبدادها و استعمارهای قرن‌های اخیری است که انسان‌ها بر سر هم آوردند، در حالی که فرهنگ مکزیکی که هزاران سال پیش از ورود اروپایی‌ها به آمریکا پابرجا بود به ابعاد روحی و معنوی انسان اهمیت بیشتری می‌دهد».

شاعر زنی که هویت آمریکایی خود را تغییر داد

این روزها گرفتن گرین‌گارت آمریکا و داشتن هویت آمریکایی برای ساکنین کشورهای جهان سوم و حتی دیگر کشورهای پیشرفته دنیا، امتیاز و افتخاری بزرگ بحساب می‌آید و این مسوله بسیار برای ما غیرعادی است که یک شهروند آمریکایی بخواهد هویت آمریکایی خود را زیر سوال برده و از داشتن آن اعلام بیزاری کند. «آمبر باست» شاعر و خواننده زن آمریکایی است که دیگر باید او را مکزیکی دانست زیرا بدلیل جنایت‌های روا شده از سوی سیاست‌مدراران آمریکایی او ابراز شرمساری کرده است و دیگر نمی‌خواهد هویتی آمریکایی داشته باشد و باوجود چهره‌ای آمریکایی- اروپایی اینک لباس سنتی مکزیکی‌ها را می‌پوشد و برسم و سنت سرخ‌پوستان مکزیک زندگی می‌کند.

آمبر باست در سال 1985 شعری را با عنوان «سفری به شیاطین متحده» سرود که در آن شعر رفتارهای شیطان‌صفت کاخ سفید برای اولین بار با این صراحت و بشکلی رسمی مورد نقد و تمسخر قرار گرفت. از آن پس همواره این شاعر آمریکایی در محافل ادبی و شعری خود به نقد دولت و رفتارهای جنایت‌آمیز آنان با صراحت تمام می‌پرداخت. اما پس از گذشت 40 سال از عمرش دیگر ماندن در آمریکا را بی‌فایده دانسته و به مهد فرهنگ سرخ پوستی یعنی مکزیک پناه آورد. آمبر باست معتقد است که فرهنگ مکزیک شامل هزاران تضاد زیبا از فرهنگ‌های گوناگون اولمیکا، مایا و ازتیک است که همین تضادها منجر به تنوع و جذابیت آن می‌شود. آمبر باست پیش از این یک بار در کودکی با پدر و مادرش به مکزیک سفر کرده بود و از همان موقع خاطره خوشی در ذهن از این سرزمین داشت. وی در مقایسه فرهنگ آمریکایی با فرهنگ مکزیکی در گفتگو با الجزیره نت گفته است: «از همان سفر کودکی تفاوت بسیاری میان شهر مرزی آمریکا «واسو» در کنار شهر فقیر مکزیکی «هواریس» دیدم که فرهنگ آمریکایی مملو از منافع مادی و حفظ ارزش‌های دنیایی است که نتیجه استبدادها و استعمارهای قرن‌های اخیری است که انسان‌ها بر سر هم آوردند، در حالی که فرهنگ مکزیکی که هزاران سال پیش از ورود اروپایی‌ها به آمریکا پابرجا بود به ابعاد روحی و معنوی انسان اهمیت بیشتری می‌دهد و ادبیاتی روح‌انگیز دارد».

باست به شعر کهن فرهنگ ازتیکی آمریکای میانه بنام «گل و سرود» اشاره می‌کند که سرشار از توصیف الطاف الهی و نشانه‌های خدا بر روی زمین است و شاعر آن نیساهو کوتیل خود از مقدس‌ترین و با ایمان‌ترین ساکنین مکزیک بود که در دربار پادشاه تیکس کوکو به سرودن اشعار خود می‌پرداخت.

آمبرباست پس از تغییر هویت خود و سفر به مکزیک، شعر «تا از سرخ‌پوستی خود رها شود» را سرود که در آن به ماهیت فرهنگ آمریکایی برای از میان بردن دیگر فرهنگ‌های اصیل و بومی جهان اشاره می‌کند و اینکه در این فرهنگ قرار است انسان‌هایی صنعتی و مادی تولید شوند که تنها برای حفظ و کسب منافع شخصی خود زندگی می‌کنند. باست در این شعر به سرخ‌پوستان آمریکایی هم اشاره می‌کنند که تحت تاثیر فرهنگ غالب آمریکای شمالی، هویت سرخ‌پوستی خود را انکار کرده و حتی نام‌های خود را تغییر می‌دهند و ظاهری مدرن و امروزی به خود می‌گیرند.

زمان انتشار : 1390-01-01