۱۳۹۷/۰۷/۱۸
۱۲:۲۶ ب٫ظ

قدر مشترک رمان تاریخی که درباره آن اجماع نظر وجود دارد این است که رمان تاریخی یک اثر فنی است که مضمون و فحوای آن از دل واقعیت رخدادهای تاریخی برون می آید بی آنکه صرفا نقل حرف به حرف وقایع تاریخ باشد.

غیبتِ رمان تاریخی در ادبیات عراق

به گزارش الأمه:

در واقع چنین نوشته ای تصور نویسنده را از رخدادهای معاصر خود بازتاب می دهد و نحوه تاویل او از جامعه و انسان آن دوره را بیان می دارد. به بیان دیگر نحوه بیان نویسنده از روزگاری است که در آن می زید و برای تعبیر از آن تاریخ را پلی برای نگارش روایی اتخاذ می کند.
در غرب اما این نوع نگارندگی ها قدمتی دارد و بزرگانی چون استیون کرین با رمان «نشان سرخ دلیری» و والتر سکات که او را اغلب ابداع کننده رمان تاریخی با «ویورلی» در سال ۱۹۱۴ می دانند به چشم می خورند؛ و دیگرانی چون الکسنادر دوما و غیره. در زبان عربی نیز امین معلوف سرآمد رمان تاریخی ادبیات عربی و جهانی است. او رمان های زیادی تالیف کرده که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ از جمله: «سمرقند» و «لیون افریقایی» و «باغ های نور» و غیره؛ و رمان « بندر های شرق» که رمانی بود تاریخی درباره مساله فلسطین. آنچه او را از همتایان عربی خود متمایز می کند دیدگاه جهانی و نگرش جهان روا و دعوت به گفتگوی شرق و غرب است و ایمان به اندیشه تساهل میان ملت های عالم.
اما هرچند رمان عراقی در دو دهه اخیر به صحنه آمد و تلاش شد به مصاف دیگر آثار ادبی برسد لیکن علی رغم موفقیت بعضی رمان ها در گرفتن جوایز معتبر همچنان از تحقق این آثار ادبی به دور است.
اگر رمان تاریخی را عبارت از روایات قصه ای دراز بدانیم که بر پایه رخدادهایی واقعی یا تخیلی قرار دارد در این صورت می توانیم بگوییم که عراق یکچنین روایاتی را طبق نظر دکتر نجم عبدالله کاظم به خود دیده است، « شاید قدیمترین نوشته های این چنینی در ذیل تلاش های اولیه برای نگارش رمان تاریخی می گنجد، به ویژه نوشته هایی که در دهه های بیست تا پنجاه ظاهر شدند؛ اما اغلب این تلاش ها به سطح رمان های فنی نمی رسند، از این جمله باید «یزداندخت شریفه اربیلی» ۱۹۳۴ سلیمان الصائغ، و «اسارت بابل۱۹۵۵ عبدالمسیح بلایا، و «مسلمان انقلابی» ۱۹۵۶ طاهر عمید و غیره نام برد. اما پس از این دوره یک چنین نوشته های بسیار کم شمار شدند که شاید مهمترین آنها از آنِ عبدالخالق الرکابی باشد مانند «چه کسی باب طلسم را می گشاید» هر چند درباره تاریخی بودن آن جای تردید وجود دارد.
این منتقد پرسش می کند که چرا رمان های تاریخی در عراق اندک است؟ و پاسخ می دهد که دلیل آن است که رمان عراقی و به وطور معین رمان فنی در اواسط دهه شصت ظهور کرد در حالی که در همان زمان رمان تاریخی جهانی و عربی در حال محاق بود. اما این مساله بدین معنا نیست که تاریخ به کلی از رمان جدا شده بود؛ در واقع در حال حاضر پدیده ای در حال ظهور است که طی آن تاریخ با اوضاع کنونی جهان ربط داده می شود، البته به دور از رخدادهای صرف تاریخی مانند نزاع قدرت و جنگ و منازعه و تحولات بزرگ سیاسی، هر چند این جنبه ها هماره در عقبه چنین رمان هایی حضور دارد.
کاظم بر این باور است که « به واسطه امر اجتماعی رسوب یافته، رمان های تاریخی صرفا بر تاریخ رسمی ثبت شده تکیه نمی کنند و بجای آن بر سندها و منابع ثانوی و حاشیه ای مانند روزنامه ها محلی و حکایات ویژه و اخبار شفاهی انتقال شده تکیه می کنند. از جمله این رمان ها «فرشتگان جنوب» ۲۰۰۹ لطیفه الدیلمی، و «خاتون بغداد» ۲۰۱۷ شاکر نوری، و بعضی رمان های علی بدر و غیره. بدون تردید تاریخ رسمی هنگامی که در تلاش بود آرشیوی از اخبار و روایات تدوین کند و به تدوین و نگارش سیره ها پرداخت از ذکر حال محرومان و سرکوب شدگان بازماند. و درست همینجا است که رساله رمان نویس ظاهر می شود و بر اوست که بداند چگونه نقطه اهمیت را به این محرومان بازگرداند و در زندگی و حیات جایگاهی برای آنان تدارک بیند.
بر رمان نویس بایسته نیست – طبق نظر نادیا هناوی- که کار خود را به عنوان تکمله ای بر کار تاریخ نگاری رسمی بداند و نه با تاریخ به نحوی مواجه شود که جورجی زیدان بدان مواجه می شد. آنچه می خواهیم این است که رمان نویس از خاستگاه پست مدرنیسم با تاریخ تعامل کند و با توجه به اقتضاءات نظریات تاریخی معاصر، موضوعات خود را برگزیند. این نظریات معاصر، تاریخ رسمی را به واسطه یاری از قدرت تخیل بررسی می کند و در صدد است تاریخی روایی تدوین کند که در کنار تاریخ رخدادها، روایتی تاریخی تصوری قالب ریزی کند که به یادآوری یک حادثه یا سیرت شخصی تاریخی بپردازد و نگرشی واقعی و نو بیافریند.
هدف از این همه پر کردن روزنه هایی است که تاریخ نگاران ترک کرده اند و جی کالینگود «ساختن تاریخ» می نامد. و این مساله یک ماموریت بسیار خطرناکی است که آگاهی تاریخی عمیقی می طلبد تا بتوان به بازخوان روایی تاریخ روی آورد: نخست به وسیله ساختار شکنی آن و بار دیگر از طریق بازنگاری آن، تا از این طریق یک تاریخ بدیل ساخت یا یک تاریخ نو، طبق آنچه اندیشه ور فرانسوی جاک لوگوف می نامد، نوشت.
نادیه هناوی می نویسد: « در تاریخ اسلامی به طور عام و تاریخ اسلامی به طور خاص شخصیت ها و رخدادهایی وجود دارد که در خفا قرار دارند و می توان آنها را بار دیگر از لحاظ ابداع آمیز رستاخیز داد تا به مثابه پشتوانه ای روایی باشد که نویسندگان ما به کار می برند و از این طریق در نهان های این رخدادها و شخصیت ها کنکاش کنند و غبار از آنها بزداید و حیاتی دیگر بدانها بدهد که از زمان و موانع رها باشد و بدین ترتیب آثاری را بنگارند که در قالب رمان تاریخی حصر نشود بلکه از جمله روایت تاریخ و نه تاریخ روایی باشد. و در نتیجه تاریخ در گذشته حیات می یابد همزمان که از اکنون سرچشمه می گیرد و رو به آینده دارد.
رمان نویس عبدالله سخی درباره دلایل غیبت روایت تاریخی و رمان تاریخی می گوید: «آثاری که جورجی زیدان و نجیب کیلانی و سلیم البستانی نگاشته اند هدف بازنگاری واقعیت تاریخی را از خاستگاه وضع اکنون نداشته اند و اغلب آثار آنان دارای هدفی آموزشی و ملی گرایانه داشته یا هدف احیای یک شکوه از بین رفته را در سر داشه اند. صخی این رمان ها را بازگردانی یا آموزشی می داند و بر این عقیده است که غایت بنیادین آنان یادآوری تجربه های جنگی و سیاسی از زمان حکومت اسلامی تا خاتمه استعمار عثمانی بود.
عبدالله صخی پرسشی را در ذیل اهتمام به رمان تاریخی مطرح کرده می گوید: داور ما کیست؟ تاریخ یا متنی که درباره آن و از آن نوشته شده؟ و نویسنده تا چه حد به رخداد تاریخ از حیث امانت و تصور پایبند است؟ وی اشاره می کند که نقد عربی به این دو پرسش اهتمام بسیار کرده و در باره آن پاسخ ها تضارب آراء زیادی دیدند.
برخی ها تصور را بر تاریخ یا تاریخ را بر تصور رجحان می دهند. شاید یکی از عمده دلایل ضعف اهتمام به رمان تاریخی عدم وجود درکی درست ازمفهوم دقیق اصطلاح رمان تاریخی و گوهر و تکوین آن است. صخی دلیل دیگر را انتشار گسترده سریال و فیلم های تلویزیونی عربی و عراقی می داند که فحوای خود را از رمان های کتب تاریخی کسب کرده اند به گونه ای که هر فرصت بازسازی تاریخی، تاریخ را در قالب نگرش روایی نو سلب کرده اند. و از سویی دیگر در بطن واقعیت تاریخی یکسری ماده اخباری معتنا بهی وجود دارد که روایت گر را از مراجعه به کتب تاریخی بی نیاز می کند.

 

منبع: شرق الاوسط