علی اصغر الحیدری در تازهترین سروده خود به حوادث اخیر در هندوستان و کشتار مسلمانان پرداخته است.
مسلم در احتضار، هندو در اضطراب
به گزارش الأمه:
سرکوب مسلمانان توسط نظامیان هندی در کشمیر تازگی ندارد ولی دولت هند پیش از این علیه مسلمانان ساکن داخل خاک هند از اهرم قدرت استفاده نمیکرد و تلاش میکرد اعتراضات را به شکلی منطقی حل کند.
پیروزی حزب بی جی پی برای دومین بار در انتخابات هند باعث به هم خوردن این رویه شد و مسلمانان هندی دومینو وار شاهد تصمیماتی شدند که تمام آنها علیه مسلمانان بود؛ از لغو خودمختاری کشمیر گرفته تا سلب تابعیت حدود دو میلیون مسلمان و تصویب قانون بازنگری تابعیت.
مسلمانان هند در چند روز گذشته برای دفاع از خود به خیابانها آمدند تا نشان دهند که حاضر نیستند قانون بازنگری تابعیت را که طبق آن غیرهندیها تنها به شرط مسلمان نبودن تابعیت هندی دریافت میکنند، تحمل کنند. این اعتراضات با سرکوب شدید نظامیان هندی همراه بود؛ به طوری که گفته میشود دست کم 50 نفر از مسلمانان هند در این ماجرا کشته شدهاند.
حوادث اخیر در هند واکنشهایی را در میان اهل فرهنگ داشت. علی اصغر الحیدری، از شاعران جوان هندوستانی، در تازهترین سروده خود این حوادث را به بهترین شکل ممکن توصیف کرده که در ادامه میخوانید:
دهلی من! جان من تا به کجا التهاب
چند خوری زخم دل؟ تازه شو از انقلاب
دهلی من! جان من! حضرت دهلی تویی
حضرت دهلی تو را نیست چرا آب و تاب؟
آن همه شأن و شکوه رفت دریغا ز یاد
آن همه فر و جلال مانده چرا در کتاب؟
کعبه نور و خیال! کاشی بتهای دل!
هندوی زیبای من! امن تو شد اضطراب
نیست حکیمی بزرگ از پی تیمار تو
صومعهمان شد هبا، مسجدمان شد خراب
خون مسلمان ببین ریخته بر کوچه ها
مسلم در احتضار هندو در اضطراب
بال ملک بود اگر شانهکش زلف تو
حال چه شد؟ کو؟ کجاست؟ شور و نشاط و شباب؟
این همه ریب و ریا این همه بوق و دروغ
این همه ابر سیاه سدّ ره آفتاب!
معجزه عقل و عشق می کند آزادمان
عقل است ختم الکلام، عشق است فصل الخطاب
آخر شام شما هست چو شام یزید
آخر کار شهید صبح و گل است و گلاب
منبع: تسنیم