بيداري اسلامي هر چند پيش از انقلاب در ايران، و در دو سدهي اخير در كشورهاي مختلف شكل گرفته بوداما اگر بيداري اسلامي را در يك منحني رسم كنيم، امام را در طي اين 200 سال در قلهي اين منحني ميتوان ترسيم نمود. . .
مقاله/بیداری اسلامی و موانع آن از دیدگاه امام خمینی (ره)
مطالعه بيداري اسلامي و بررسي و تجزيه و تحليل آن از مدتها پيش در دستور كار قدرتهايي قرار گرفته كه از آن احساس بيم و هراس داشتهاند و هم اينان براي فهم و شناساسي بيداري اسلامي و يافتن راههاي مقابله و انهدام و يا به انزوا كشاندن اين موج، تلاشهاي گستردهاي را شروع كردهاند. بسياري از صاحبنظران در پديدهي جنبشهاي اسلامي معاصر معتقدند كه انقلاب اسلامي ايران، يكي از عوامل مهم و تأثيرگذار در پيشبرد روند بيداري و آگاهي مسلمانان و ازدياد فعاليتهاي مؤثر در جوامع عربي و اسلامي بوده است.
حديث اين ماجرا را رهبر معظم انقلاب، اينگونه ترسيم كردهاند: قبل از انقلاب اسلامي در بسياري از كشورها و از جمله كشورهاي اسلامي، گروهها و جوانها و ناراضيها و آزاديطلبها يا ايدئولوژيهاي چپ وارد ميدان ميشدند اما بعد از انقلاب اسلامي، پايه و مبناي حركتها و نهضتهاي آزاديبخش، اسلام شد. امروز در هر نقطهاي از دنياي وسيع اسلام ـ كه جمعيت يا گروهي، به انگيزه آزاديخواهي و ضديت با استكبار حركت ميكندـمبنا و قاعده كار و اميد و ركنشان تفكر اسلامي است.
برخي از موانع بيداري اسلامي از ديدگاه امام خميني(ره) عبارت است از:
1ـ تحريف اسلام و وارونه جلوه دادن مفاهيم ديني
2ـ حكام كشورهاي اسلامي
3ـتفرق
4ـ تحجر و جمود مقدسنماها
5ـ روشنفكرنماها
6ـ آخوندهاي وابسته به قدرتها و دنياطلب
بيداري اسلامي در دهههاي اخير در كشورهاي اسلامي و در بين مسلمانان ساير كشورها پديدهاي است كه شگفتي آفريده است. مطالعه اين پديده و بررسي و تجزيه و تحليل آن از مدتها پيش در دستور كار قدرتهايي قرار گرفته كه از آن احساس بيم و هراس داشتهاند و هم اينان براي فهم و شناسايي بيداري اسلامي و يافتن راههاي مقابله و انهدام و يا به انزوا كشاندن اين موج؛ تلاشهاي گستردهاي را شروع كردهاند. نشست، كنفرانس، ميزگرد، مصاحبه و سمينارهاي علمي با شركت صاحبنظران و انديشمندان در جهت شناسايي هر چه بيشتر گرايشات فزاينده ديني تنها بخشي از اين تلاش را نشان ميدهد. سفارش كتاب، پاياننامه و فراخوان مقالات، بخش علني ديگر اين كوشش است.
در بخش پنهان اين ماجرا، قطعا صدها پروژه مطالعاتي امنيتي و عملياتي در دستوركار سرويسهاي اطلاعاتي ـ امنيتي قدرتهاي مخالف اسلام بوده و در حال اجرا ميباشد كه احيانا برخي از اين عمليات به دلايلي آشكار شده است. اين تلاش گسترده همپاي پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در راستاي محدود كردن اين تحول و جلوگيري از گسترش بيشتر بيداري اسلامي با حساسيت بيشتر و شدت مضاعفي پيگيري گرديد. در همان سالهاي نخست پيروزي انقلاب، سران كشورهاي سلطهگر به موضعگيري و تهاجم عليه انقلاب پرداخته و راه مقابله با آن را در پيش گرفتند. زيرا كارشناسان و نظريهپردازان اين كشورها دريافته بودندكه انقلاب اسلامي ايران نقش اساسي در دامن زدن به شعله آزاديخواهي، استقلالطلبي، هويتجويي اسلامي و گسترش و تعميق آن در كشورهاي ديگر دارد.
تأثير انقلاب اسلامي دربيداري اسلامي
بسياري از صاحبنظران در پديده جنبشهاي اسلامي معاصر معتقدند كه انقلاب اسلامي ايران يكي از عوامل مهم و تأثيرگذار در پيشبرد روند بيداري و آگاهي مسلمانان و ازدياد فعاليتهاي مؤثر در جوامع عربي و اسلامي بوده است. نظريه تأثيرپذيري كشورهاي اسلامي از انقلاب، مبتني بر سخنان رهبران جنبشهاي آزاديبخش و الگوبرداري آنان از انقلاب ايرانو مطالعهي تحولات و رويدادهايي است كه در كشورهاي اسلامي رخ داده است. امام خميني خود بر اين نكته واقف بودند و به آن افتخار داشتند. «آواي انقلاب بزرگ ايران در كشورهاي اسلامي و ديگر كشورها طنينانداز و افتخارساز است...» (1) همين نكته را خبرنگاري يك ماه قبل از پيروي انقلاب از امام سؤال ميكند: «سوال: آيا فكر ميكنيددامنهي حوادث ايران به تركيه نيز كشيده شود؟ جواب: نهضت مقدس ايران نهضتي اسلامي است و از اين جهت بديهي است كه همه مسلمين جهان تحت تأثير آن قرار ميگيرند.» (2)
خودآگاهي مسلمانان به ويژه در كشورهاي اسلامي از قدرت خويش، بازگشت به قرآن، تكيه به فرهنگ غني اسلامي و الهامگيري از انقلاب ايران مسألهاي نبود كه هضم آن براي صاحبان قدرت آسان باشد. الكساندر هيك ميگويد: «به نظر من خطرناكتر از اين (مشكلات بينالمللي) عواقب گسترش بنيادگرايي اسلامي است كه در ايران پا گرفته و اكنون عراق و ثبات تمام رژيمهاي عرب ميانهرو را در منطقه تهديد ميكند. اين پديده اگر از كنترل خارج شود منافع ابرقدرتها را به خطرناكترين وجه به مخاطره خواهد انداخت.» (3) الهامگيري مسلمانان از ايران همچنان در تدوين كتابها و تيراژ و حجم فروش اين دست از كتابها، و نيز در رسانهها و مطبوعات چشمگير بوده است.
مجيبالرحمان شامي ـ روزنامهنگار
«هيچ كس باور نداشت كه در عصر حاضر اصول اسلام، عملي باشد... انقلاب ايران جان تازهاي به انديشه اسلامي بخشيد و ثابت كرد كه اصول اسلامي كماكان كاربرد دارد و ميتواند مبناي جامعه امروزي قرار گيرد....» (4) مهمترين اثر و كار امام اين بود كه ديكتاتوري در اسلام مجاز نميباشد. مردم حق انتخاب دارند و نميتوانحقوق ايشان را رعايت نكرد.» (5)
حسن سليمان ـ امام مسجد كيپ تاون آفريقاي جنوبي
«الهام و الگو گرفتن از ايران به ويژه دركيپ تاون نقش بسزايي در براندازي رژيم آپارتايد ايفا نمود...» (6)
وي تأثيرگذاري امام را بر كشورها، ناشي از اسلام ميداند: «منشأ تفكرات انقلاب امام دين مبين اسلام بود. بدون شك اين تفكرات و همچنين رهبري امام به مسلمانان خصوصا جوانان انگيزه مبارزه بخشيد...» (7)
دكتر شقاقي در كتاب «امام خميني راهحل جديد جهان اسلام» روش انقلاب ايران را مؤثر دانسته و براي تداوم مبارزه، انقلاب اسلامي ايران را شايسته پيروي، معرفي ميكند. وي در بخشي از كتاب، امام را اينگونه معرفي ميكند: «مظهر جرياني نو بود كه اسلام را به عنوان يك ايدئولوژي مطرح ميكرد تا از طريق برپايي حكومت اسلامي، همه ابعاد زندگي و مشكلات آن را حل و فصل نمايد.» آنگاه كه روشنفكران و مبارزين براي تداوم كار خود و توجيه پيروان خويش به ناسيوناليسم و مكاتب فكري چپگرايانه روي ميآوردند، انقلاب اسلامي را نمونهاي جديد از تمدن بشري دانسته كه: «پايان كار انديشههاي لائيك و همه ديگر انواع انديشههايي را كهميخواستند جايگزين اسلام شوند اعلام كرد.» (8)
حديث اين ماجرا را رهبر معظم انقلاب اينگونه ترسيم كردهاند: «قبل از انقلاب اسلامي در بسياري از كشورها و از جمله كشورهاي اسلامي، گروهها و جوانها و ناراضيها و آزاديطلبها با ايدئولوژيهاي چپ وارد ميدان ميشدند، اما بعد از انقلاب اسلامي پايه و مبناي حركتها و نهضتيهاي آزاديبخش اسلام شد. امروز درهر نقطهاي از دنياي وسيع اسلام كه جمعيت يا گروهي به انگيزه آزاديخواهي و ضديت با استكبار حركت ميكنند، مبنا و قاعده كار و اميد و ركنشان، تفكر اسلامي است.» (9)
امام بنيان ارزشهاي مادي را در دنيا لرزانيده است. رهبر كمونيست كشوري دوردست،با قدرت مادي بالا و داراي پيشرفتهاي زياد، ميگويد: خواهش ميكنم كتابي درباره اسلام بدهيدتا مطالعه كن.
... امروز نماينده مجلس يك كشور مادي كه هفتاد سال بر مبناي ماترياليسم ديالكتيك اداره شده است به من ميگويد: به بركت امام شما، در پارلمان كشورم، سخنرانيها با «بسمالله الرحمن الرحيم» شروع ميش. (10) امام عزم آن داشتند كه تجربههاي به دست آمده از انقلاب را به جهان صادر كنند و با اطمينان بر اين عقيده بودند كه اسلام سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد: «ما به تمام جهان تجربههايمان را صادر ميكنيم و نتيجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون كوچكترين چشمداشتي به مبارزان راه حق انتقال ميدهيم و مسلماً محصول صدور اين تجربهها جز شكوفههاي پيروزي و استقلال و پياده شدن احكام اسلامي براي ملتهاي دربند نيست. روشنفكران اسلامي همگي با علم و آگاهي بايد راه پرفراز و نشيب دگرگون كردن جهان سرمايهداري و كمونيزم را بپيمايند و تمام آزاديخواهان بايد با روشنبيني و روشنگري، راه سيلي زدن بر گونه ابرقدرتها خصوصا آمريكا را بر مردم سيليخورده كشورهاي اسلامي و جهان سومي ترسيم كنند. من با اطمينان ميگويم اسلام ابرقدرت را به خاك مذلت مينشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودهي خود را يكيپس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد.» (11)
بيداري اسلامي هر چند پيش از انقلاب در ايران، و در دو سدهي اخير در كشورهاي مختلف شكل گرفته بوداما اگر بيداري اسلامي را در يك منحني رسم كنيم، امام را در طي اين 200 سال در قلهي اين منحني ميتوان ترسيم نمود. با توجه به رهبري بينظير امام در رويارويي با قدرتها و به پيروزي نشاندن يك انقلاب و راهبري موج بيداري اسلامي و مواجهه با مسائل آن، بررسي مشكلات و موانع اين پديده از ديدگاه آن بزرگمرد تاريخ، از اهميت زيادي برخورداراست. تحليل و بررسي اين موانع، مبتني بر يافتههاي امام، بايد دستاوردي گرانسنگ براي اسلامخواهان، صاحبنظران و رهبران جنبشهاي اسلامي تلقي شود.
موانع بيداري اسلامي
1ـ تحريف اسلام و وارونگي مفاهيم ديني
با دور شدن تدريجي جوامع اسلامي از مفاهيم و آموزههاي اصلي و اصيل اسلامي و دگرگون شدن پيام اوليه عدالتخواهانه اسلام، اين مكتب به آرامي از بالندگي افتاد، دچار انحراف گشت و به خمودي گراييد. مفاهيم ارزشمندي از قبيل عدالت، قسط، جهاد، حج ابراهيمي، شهادت، امر معروف و.... به دليل خطرآفرين بودن براي قدرتمداران، يا به آفت تحريف دچار گشت و يا به بوته فراموشي سپرده شد؛ و به جاي آن مباحثي از قبيل تقدير و جبر، حدوث و يا قديم بودن قرآن و مسائلي از اين دست، سالها مهمترين موضوع تفكر ديني و اسلامي ميگردد،؛ توسط اينگونه مباحث دغدغههاي ديني مردم كنترل شده و محوري براي مشغول كردن انديشمندان گرديده است.
از طرف ديگر، تمايلات فرقهاي و عربي، ورود افكار و انديشههاي يوناني و فرهنگ غيراسلامي، الهامگيري از آموزش و جهانبيني غربي، آرمانهاي اسلامي را به انزوا كشانيد. بعدها اين مسائل، موجب اين پندار شدكه اسلام با دورهي معاصر، سنخيت ندارد.
بيشتر تحصيلكردهها، غافل از داشتهها و اندوختههاي غني فرهنگ اسلامي خويش، كليد توسعه و حتي نجات جامعه را در اتخاذ علوم، ارزشها و فلسفه غربي ديدند. امام در ديداري كه با برخي مسئولين دارد به اين نكته اشاره ميكنند كه دشمنان راه نجات خود را در اين ديدهاند كه يا اسلام در اين كشورها نباشد و يا لااقل محتوا نداشته باشد. هرچند در بخش اول توفيقي نداشتهاند، اما نسبت به بيمحتوا كردن اسلام موفق بودهاند. (12)
از اين رو بسياري از افراد كه به دنبال احياي دينو تفكر ديني در جامعه بودهاند از بازنگري در برخي از مفاهيم كليدي انديشه اسلامي كه پيش از آن به دليل تعبيرهاي غلط موجب ابهام و ركود شده بود شروع كردند. افرادي از قبيل سيدجمال، محمد عبده، محمد اقبال، دكتر علي شريعتي، و.... به دليل همين دريافت، چنان روشي را در سرلوحهي فعاليتهاي خويش برگزيدند. امام در پاسخ به سؤال چيستي ريشههاي انقلاب، به محتواي اصيل تشيع اشاره دارند: «سؤال: تصور ميكنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش تودهاي در ايران اتفاق ميافتد، ريشههايش در يك نوع رنسانس شيعه يافت ميشود. ممكن است شرح دهيد كه چه فعاليتها و بحثها و مبارزاتي در سي سال اخير فعاليت شما را تشكيل داده است؟ جواب: يكي از خصلتهاي ذاتي تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتوري و ظلم است كه در تمامي تاريخ شيعه به چشم ميخورد، هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضي از مقطعهاي زماني بوده است. در صد سال اخير حوادثي اتفاق افتاده است كه هركدام در جنبش امروز ملت ايران تأثيري داشته است. انقلاب مشروطيت، جنبش تنباكو و.... قابل اهميت فراوان است (13)
«... اسلام دين افراد مجاهدي است كه به دنبا حق و عدالتند، دين كساني است كه آزادي و استقلال ميخواهند، مكتب مبارزان و مردم ضد استعمار است. اما اينها اسلام را طور ديگري معرفي كردهاند... براي اين منظور كه خاصيت انقلابي و حياتي اسلام را از آن بگيرند و نگذارند مسلمانان در كوشش و جنبش و نهضت باشند... تبليغ كردهاند كه اسلام دين جامعي نيست، دين زندگي نيست، براي جامعه نظامات و قوانين ندارد. طرز حكومت و قوانين حكومتي نياورده است. اسلام فقط احكام حيض و نفاس است، اخلاقياتي هم دارد، اما راجع به زندگي و اداره جامعه چيزي ندارد....» (14) همه كوشش امام در مردمي بودن حكومت و ايجاد يك نظام جمهوري از جايگاه يك اسلامشناس و مجتهدي انديشهور، براي بسياري تازگي داشته و شگفتآور بود. آنچه او در مورد زنان و نقش آنان در جامعه، فقه حكومتي و اجتهاد، نفي تحجر و واپسگرايان و مقدسمآبان، اسلام پابرهنگان و... ميانديشيد موجب طرح دوباره اسلام در صحنه حيات بشري به ويژه در جهان اسلام شدودر آن روحي تازه دميد.
«همه توطئههاي جهان خواران عليه ما از جنگ تحميلي گرفته تا حصر اقتصادي و غيره براي اين بوده است كه ما نگوييم: اسلام، جوابگوي جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگيريم.» (15)
2ـ حكام كشورهاي اسلامي
يكي از موانع در فراروي نهضت بيداري، حاكمان و سران كشورهاي اسلامي است. اينان استقرار اسلام ناب را مغاير با منافع شخصي و حكومتي خود ميپندارند. «مشكل مسلمين حكومتهاي مسلمين است. اين حكومتها هستند كه مسلمين را به اين روز رساندهاند....» (16) «كارنامه سياه و ننگين حاكمان بيدرد كشورهاي اسلامي، حكايت از افزودن درد و مصيبت بر پيكره نيمه جان اسلام و مسلمين دارد.» «ما اميد اين را داريم كه اين نهضت ايران روشن كند مسائل را به همه ملتها وروشن كرده است... ملتها الان با ما هستند، اگر سر نيزه را از اين ملتها بردارند از عراق بردارند از ـ نميدانم ـ تركيه بردارند ، همه يكصدا با ما موافقند. سرنيزه جلو را گرفته است، منتها ايران سر نيزه را شكست، ايران ايستاد....» 17 امام حكومتهاي منحرف اسلامي را عامل قدرتهاي شيطاني دانسته كه براي اغفال مردم از راه اسلام وارد ميشوند.
3ـتفرقه
برخلاف تصور برخي از سطحينگران، امام وحدت را يك تاكتيك يا ابزار مصلحتي براي پيشبرد اهداف و مقاصد سياسي انقلاب نميبيند. وحدت را يك اصل اسلامي تعريف كرده و لازمهي توفيق در مبارزه با دشمن اصلي و موفقيت در رهايي از وضعيت اسفبار كنوني مسلمين را در گرو همبستگي دانسته است. وي با تمام ارادتي كه به اهل بيت دارد، حاضر نيست در مجالس تفرقهافكنانهاي كه به عنوان حمايت از اهل بيت تشكيل ميشود، شركت كند.بالاتر از آن امام در پي ايجاد جبهه متحد اسلامي بود: «من به صراحت اعلام ميكنم كه جمهوري اسلامي ايران، با تمام وجود براي احياي هويت اسلامي مسلمانان در سراسر جهان سرمايهگذاري ميكند و دليلي هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروي از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوي جاهطلبي و فزونطلبي صاحبان قدرت و پول و فريب را نگيرد. ما بايد براي پيشبرد اهداف و منافع ملت مردم ايران برنامهريزي كنيم. ما بايد در ارتباط با مردم جهان و رسيدگي به مشكلات و مسائل مسلمانان و حمايت از مبارزانوگرسنگان و محرومان، با تمام وجود تلاش كنيم...ما بايد خود را آماده كنيم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهه قدرتمند اسلامي انساني، با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشكيل شود وآقايي و سروري محرومين و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود.» (18)
دستهاي ناپاكي كه به ايجاد اختلاف ميان شيعه و سني ميپردازند درصدد «محدود كردن تأثير انقلاب اسلامي و جلوگيري از گسترش آثار آن در مناطق سني مذهب (هم بخشهاي نفتخير آن و هم كشورهاي در حال نبرد با اسرائيل) بوده است.»(19)
امام براي تحقق آرمان وحدت مسلمين از امكانات موجود بهره ميجستند و در اين راستا مسأله فلسطين، روز قدس و حج ابراهيمي و... را مطرح كردهاند.
4ـ تحجر و جمود مقدسنماها
امام از مقدسنماها به عنوان يكي از موانع شناخت و بيداري اسلامي نام ميبرد و براي گسترش اسلام ناب محمدي، شناخت اين مشعلداران تحجر و حماقت و مبارزه با آنان را ضروري ميدانند. «... آمريكا و استكبار، در تمامي زمينهها افرادي را در آستين دارند. در حوزهها و در دانشگاهها، مقدسنماها را كه خطر آنان را بارها و بارها گوشزد كردهام، اينان با تزويرشان،از درون محتواي انقلاب و اسلام را نابود ميكنند. اينها با قيافه حق به جانب و طرفدار دين و ولايت همه را بيدين معرفي ميكنند. بايد از شر اينها به خدا پناه ببريم... امروز جهان تشنه اسلام ناب محمدي است....» (20)
زمان انتشار : 1390-01-01