عملیات شهادت‏‌طلبانه‏ شهید «عمار حسین حمود» در مکانی انجام شد که دشمن آن را منطقه امن اعلام کرده بود.

ناگفته‌هایی از عملیات شهادت‌طلبانه رزمنده حزب الله در مناطق اشغالی +فیلم

به گزارش الأمه:

«عمار حسین حمود» سال 1358 (1979میلادی) در روستاى «دِبّین» جنوب لبنان به دنیا آمد. شهادت برادرش «محمد» در درگیرى با متجاوزین صهیونیست در جنوب لبنان، عزم عمار را در مبارزه علیه اشغال‏گران دو چندان کرد.او در سال 1374 (1995میلادی) پس از طى دوره‏ هاى عقیدتى و نظامى، به صفوف مقاومت اسلامى پیوست و موفق شد نام خود را در فهرست داوطلبان عملیات شهادت‏‌طلبانه جاى دهد.

هنگامى که در روز پنجشنبه 1378/10/1 (30دسامبر 1999م) همزمان با شب شهادت مولاى متقیان على‏‌ (علیه السلام) و واپسین لحظات قرن بیستم میلادى، عمار حمود سوار بر ماشین مملو از مواد منفجره، خود را به کاروان نظامیان اسرائیل کوبید، نیروهاى صهیونیست به وحشت افتادند؛ چرا که همه تلاش مى‏‌کردند تا آخرین کشته و قربانیان امیال سردمداران صهیونیست در لبنان نباشند. به خصوص پس از آن‏که «ایهود باراک» نخست وزیر رژیم صهیونیستى عقب‏‌نشینى ارتش اسرائیل از جنوب لبنان در خرداد 1379 (ژوئن 2000میلادی) را به جهانیان وعده داد.

عملیات شهادت‏‌طلبانه‏ شهید «عمار حسین حمود» در منطقه‏ مرجعیون القَلیعه، همان جایى که دشمن آن را منطقه امن اعلام کرده و توسط پیشرفته ‏ترین دستگاه‏هاى امنیتى و حفاظتى به شدت کنترل مى‌‏کرد انجام شد.

سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی خود درباره شهید حمود گفت که «در شب قبل از روز قدس و دقایق نخستین شب قدر و در شرایط مخصوص شهادت امیرالمومنین و امام المتقین و پدر شهیدان و مجاهدان علی بن ابیطالب علیه السلام، مراسم احیائی از جنس دیگر برگزار شد؛ زمانی که یک عامل استشهادی از فرزندان و اعضای مقاومت اسلامی به کاروان نظامی دشمن صهیونیستی حمله کرده و پیکر خود را به همراه مواد آتش زای زیاد در میان آن کاروان منفجر نمود تا بدین صورت علاوه بر منهدم کرده تجهیزات نظامی دشمن، عناصر نظامی آن را هم به هلاکت برساند و یا زخمی کند. ای برادران و خواهران قطعا عامل شهادت طلب بزرگ ما با خون خود حقیقت این خط مقاومت را نوشت، او برادرمجاهد ما «عمار حسین حمود» بود.»

یکی از همرزمان شهید عمار حسین حمود در رابطه با جزئیات این عملیات شهادت طلبانه باید می گوید: «در مرحله نخست این عملیات، تهیه خودرو برای انجام عملیات بود که سخت ترین کار محسوب می شد. در مرحله دوم پس از تهیه و آماده کردن خودرو، انتقال مواد منفجره به داخل منطقه اشغالی بود. مرحله سوم شامل بمب گذاری خودرو و آماده کردن مکانیکی آن می شد. در مرحله ماقبل پایانی نیز انتخاب برادر عمار بود؛ در این مرحله کسی که از لحاظ معنوی، روحیه، جسمی و حتی شناخت موقعیت و سرزمین از سطح بالاتری از آمادگی برخوردار بود، در اولویت قرار داشت. به دلیل اینکه این شهید از اهالی همین منطقه بود، خودش عملیات را اجرا کرد. زمانی که برادر عمار به سوی منطقه هدف برای اجرای عملیات یعنی مرجعیون حرکت کرد، روز بود و بر همین اساس نیز منتظر خروج کاروان نظامی اسرائیلی ها از پادگان مرجعیون شد.

کاروان نظامی اسرائیل تاخیر کرد و زمان به غروب نزدیکی می شد. عمار در آمادگی کامل به سر می برد و منتظر خروج و حرکت کاروان نظامی اسرائیل بود. لحظات واقعا حساسی بود و ما با او در ارتباط بودیم که بازگردد یا بماند. بعد از لحظاتی صدای او را شنیدیم که گفت خلاص و فهمیدیم که عمار ماموریت را به پایان رسانده است.»

سخنان شهید عمار حسین حمود در ویدئویی قبل از شهادتش می‌گوید: «به نام خداوند بخشنده مهربان. من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا. این عملیات مجاهدانه و شهادت طلبانه را به فلسطین قدس و الاقصی، فلسطین انتفاضه، فلسطین القسام و شقاقی و عیاش و خواجه و همچنین اسیران تحت شکنجه در زندان های دشمن از جمله برادران و خواهران هدیه می کنم.

من مطمئن هستم که شما از داخل زندان های خودتان صدای مرا می شنوید و قلب هایتان شاد خواهد شد. به مردم تحت شکنجه و مقاومت در منطقه اشغالی اعلام می کنم که انتقام شما را از این دشمن جنایتکار خواهیم گرفت تا لبخند بر لبان شما بنشیند. من پس از شهادتم به مجاهدان و رزمندگان این امت اسلامی که مناره های افتخار هستند، درود می فرستم؛ به ویژه به شهدای سال جاری که در رأس آنها شهید مظلوم حاج علی دیب أبوحسن که توسط در سال گذشته توسط صهیونیست ها ترور شد. ما امتی هستیم که امام ما گفت مارا بکشید، مردم ما بیدارتر می شوند. خداوند را شکر می گویم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.»