۱۳۹۷/۰۳/۱۹
۴:۴۶ ب٫ظ

«اینجا قاهره است». و این شعاری بود که چند دهه پیش از این با غرور و چه بسا با شور انقلابی آن را به یاد می‌آورد. «اینجا قاهره است» شعاری که سرکوب شد و از سوی حاکمان جور به تمسخر گرفته شد، چرا که آن انقلاب ملی نیم قرن گذشته در نگاه و فرهنگ آنان، چیزی جز یک شورش مردمی شکست خورده دیگ

میزگرد شبکه الجزیره با موضوع نقش فرهنگ و هنر در انقلاب 25 ژانویه مصر

نگاهی به فرهنگ و رسانه مصر در انقلاب 25 ژانویه

غسان بن جدو: بینندگان محترم سلام علیکم. «اینجا قاهره است». و این شعاری بود که چند دهه پیش از این با غرور و چه بسا با  شور انقلابی آن را به یاد می‌آورد. «اینجا قاهره است» شعاری که سرکوب شد و از سوی حاکمان جور به تمسخر گرفته شد، چرا که آن انقلاب ملی نیم قرن گذشته در نگاه و فرهنگ  آنان، چیزی جز یک شورش مردمی شکست خورده دیگر نبود که چیزی از آن باقی نماند و هر صدای اعتراضی را خاموش کردند. این شعار را  هرکس گرچه در آن برهه با آن نزیسته است، اما آنچنان در فرهنگ و خون مردم جاری است که جوانان مصر حوادث آن را می‌توانند دقیقا برایمان نقل کنند. آنها با عقل خویش آن را درک کرده و با روح و وجدانشان آن را در می‌یابند. و امروز «اینجا قاهره است» به ساده‌ترین عبارت یعنی بازگشت عظمت دوباره مصر، عظمت مبارزه و جایگاه و درخشش آن نه پژمردگی و نفاق و بی هویتی. این شعاری بود که آن را از میدان التحریر و از زبان کسانی که پرچم‌ها را به اهتزاز در آورده بودند،می‌شنیدیم...

این شعار امروز چه جایگاهی دارد؟ چگونه این انقلاب شکل گرفت و به ثمر نشست؟ آیا در این برهه محقق شده است و یا پیش از این؟ آیا سپیدی بلند پروازی بر سیاهی سرکشی و استبداد غلبه خواهد کرد؟

چگونه برتری احزاب و نارسیسمی نخبگان در برابر جنبش و مقاومت مردمی سقوط کرد؟ این پیروزی چگونه سیاستمداران، اصحاب رسانه، روشنفکران ، فرصت طلبان و روزنامه‌نگاران و نویسندگان بی ثبات را رسوا گرداند؟ پرسش کلیدی این است:آنان چگونه موضع خود را  به سادگی آب خوردن تغییر دادند؟

 شرکت کنندگان در میزگرد:
1-    خالد یوسف : نویسنده و کارگردان سینما


2-    جمال بخیت : شاعر


3-    نوارة نجم : روزنامه‌نگار و از رهبران جنبش جوانان انقلابی مصر و فعال شبکه‌های اجتماعی الکترونیکی


4-    غسان بن جدو : مجری شبکه الجزیره

نیروی محرک انقلاب و دور نگاهی به ادب و هنر آن

غسان بن جدو:  آقای خالد ما در حال حاضر درباره اتفاقی صحبت می‌کنیم که به معنای واقعی کلمه «شاهکار» محسوب می‌شود. درست است که در این مدت، انقلاب را از ابعاد مختلف بررسی کرده‌اید اما سوال کلیدی این است: چطور این پیروزی اتفاق افتاد؟

 خالد یوسف: بعد از جنبش 1977 احمد نجم سرود:

چه کسی باور می کرد /پس از آن جهل  و قتل وکشتار/ احساس مردم باور کند/هر فکر و صدایی را

این بود آن اتفاقی که رخ داد. مردم مصر همیشه خودشان زمان مناسب را انتخاب کرده‌اند. این امر کاملا از هر جنبش نظریه‌پردازی سیاسی و فکری و یا طلایه‌داری نخبگان به دور بوده است.

غسان بن جدو: نیروی محرک آنها  دقیقا چه بود؟

خالد یوسف: قطعا نیروی اصلی جوانان بودند. همان جوانانی که در روز تاریخی 25 ژانویه به خیابان ریختند و عامل اصلی تحرک آنها برای این کار، سرخوردگی سیاسی و اجتماعیشان بود. در این انقلاب هم ثروتمندایی حضور داشتند که می توانستند به راحتی زندگی کنند و هم  فقرایی که به نان شب خود محتاج بودند. همه دست به دست هم دادند تا عزت کشورشان را برگردانند.

اما طلایه‌داران این انقلاب قطعا جوانان بودند، درست است که اگر مردم به آنها نمی پیوستند انقلابی صورت نمی گرفت اما نکته قابل توجه این است: روشنفکران و ادیبان و متفکران و... دنباله‌رو جوانان بودند.

غسان بن جدو: قبل از اینکه درباره نیروی محرک انقلاب یعنی جوانان صحبت کنیم، استاد جمال بخیت شما بعد از حمله لبنان  قصیده‌ای سروده‌اید که شعار مصر و خیلی از کشورهای دیگر شد. قصیده «برگرد دیگر» که در آن مردم را به قیام دعوت کرده و از آنها کمک خواسته‌اید.آیا این جوانان از این قصیده تأثیر پذیرفته‌اند و انتقام همان 30 سال پیش را گرفته‌اند؟

جمال بخیت: قطعا. همانطور که استاد خالد فرمودند، فقط جوانان نبودند که انتقام ما را گرفتند. شما پرسیدید«چطور؟» من می‌خواهم بگویم این جنبش از 40 سال پیش و از وقتی که جریان‌های مخالف علیه انقلاب  بزرگ یولیو شکل گرفت، وجود داشته است. از همان زمان جریان ظلم و جریان ظلم ستیزی در یک مسیر بوده‌اند. جریان‌های مخالف برای سرکوب کردن «اینجا قاهره است» همیشه وجود داشته‌اند، همانطور که بازداشت روشنفکران و قربانی کردن مردم و دیگر جنایت‌ها هم وجود داشته است. من در این خصوص دیدگاه خاصی دارم، زمانی جرقه این انقلاب زده شد که بر سر آب نیل اختلاف پیش آمد و مرزهای مصر مورد تهدید قرار گرفت و بلافاصله بعد از ان سودان تقسیم شد.

غسان بن جدو: یکی از نخبگان معتقد است که شما جوانان در طول 2 الی 3 سال تمرین می‌کردید که چگونه به خیابان بریزید، چگونه تظاهرات کنید، درست مثل اینکه یک فیلم‌نامه و یا یک نمایش‌نامه  تمرین می‌کردید.به هر حال ظلم ستیزی همان انگیزه شما برای جنبش در طول این سال‌ها بوده است. استاد خالد قاطعانه فرمودند که نیروی محرک انقلاب،جوانان بودند. شما به عنوان یکی از رهبران جنبش انقلابی جوانان، هدفتان از قیام و جنبش چه بوده است؟

نوراه نجم: پاسخ شما تونس است..و ضمنا من از رهبران جنبش نیستم.

غسان: از حسن امانتداری شما در آغاز صحبت سپاسگزارم.

نوراه نجم: حقیقت این است که جنبش هیچ رهبری نداشت و کاملا از تونس الهام گرفته بود. نیروی محرک انقلاب آن کلیپی بود که می گفت «بن علی فرار کرد». من از جنابعالی خواهش می‌کنم نگاهی به یوتیوپ بیندازید و یادداشت‌های مصری‌ها را آنجا ببینید. همه نوشته‌اند «ان شاء الله روزی ما»! ممکن است نیروی محرک، جریان سیاسی سال 2004 باشد، یا حتی قبل از ان، در تلاش نخبگان برای بیداری-همانطور که جناب خالد فرمودند- و برای تشکیل جنبشی که کاملا ساکن نبوده وهمیشه وجود داشته است اما مردم از جمله خودم اعتقادی به پیروزی آنها نداشته‌اند.

غسان بن جدو: شما فرمودید این انقلاب رهبر نداشته است. جمع شدن شبانه‌روزی مردم در میدان التحریر، توافق برای عدم پذیرش وعده‌های مبارک، رفتن به سمت مقر ریاست جمهوری و...همه این امور رهبری جدیدی را شکل داد که نه رییسی داشت و نه مرئوسی! اما به هر حال چیزی به اسم رهبری وجود داشته است. سوال من این است: اگر الگوی شما تونس بود، نیروی محرک شما چه بود: بیانات مبارک؟ ریختن مردم به خیابان؟ رسانه ها؟ ... چه بود؟!

مهمانان عزیز،علت پافشاری من بر این مسأله بخاطر روشنگری این زمان و بخاطر تاریخ  نیست بلکه برای نسل آینده و مستند کردن این انگیزه است. درست است که شعر و ادب و سینما و...این انقلاب را به تصویر می‌کشند اما صحبت‌های شما هم سند محسوب می شود. بفرمایید نیروی اصلی که باعث تداوم این انقلاب شد چه بود؟

نوراه نجم: این نیرو وحدت هدف و وحدت فکر است. در حقیقت این انقلاب از سال 2004 پایه‌ریزی شد. و نخستین جنبش‌های گروهی مخصوصا جنبش‌های کارگری در آگاهی مردم نقش بسزایی داشتند.

غسان بن جدو: بله بسیار خوب. گویا استاد خالد یوسف پیش از وقوع انقلاب در فیلمی مژده این پیروزی را داده بودند.گوشه هایی از تصاویر این فیلم که چگونه انقلاب را به تصویر می‌کشد را با هم می‌بینیم.

(پخش صحنه هایی از فیلم خالد یوسف)

مثل این است که ما اکنون در میدان التحریر هستیم وتانک‌ها و کامیون‌ها و ... را می بینیم.

خالد: ممکن است مردم تصور کنند این تصاویر انقلاب اخیر می‌باشد اما اینطور نیست. در واقع همه تصاویری که پخش شد، بخش‌هایی از فیلم «هرج و مرج» و «دکان شحاته» و «حین میسره» بود که تمامی آنها پیش از وقوع انقلاب ساخته شده‌اند. انقلاب به وضوح قابل پیش‌بینی بود.

غسان: وقتی از سینما و هنر صحبت می کنیم این دو مفهوم به هم پیوسته است. وقتی درباره هنر متعهد صحبت می کنیم، منظورمان هنر بی‌روحی نیست که نه تصویری دارد و نه رمانتیک است و ... بلکه منظورمان آن هنری است که با واقعیت و روح مردم گره خورده باشد. جناب خالد آیا واقعا پیش‌بینی می کنید همانطور که مصر از نظر سیاسی حد نهایتی داشت، سینما هم حد نهایتی داشته باشد؟

خالد: این نکته را مدنظر داشته باشید که سینمای مصر به شدت تحت نظارت بوده و سانسور می‌شد.مثلا  جمال میتواند یک قصیده بنویسد و از رئیس جمهور به شدت انتقاد کند با این وجود نوشته‌اش چاپ شود و یا یک روزنامه‌نگار هم همینطور. اما سینما به شدت سانسور می‌شود. بنده برای نمایش یک فیلم که حتی ممکن است یک فیلم رمانتیک باشد نه سیاسی، باید از وزارت کشور، وزارت دفاع و ...مجوز پخش بگیرم ...

غسان:بالاخره پخش شده است.

خالد: بله ولی به چه قیمتی؟! پخش فیلم به خاطر این نبوده است که آنها دیدگاهشان را گسترش داده‌اند، بلکه به این دلیل که من تا لحظه مرگ از فیلم‌هایم دفاع می‌کنم. سخن من این است: وقتی با یک صحنه بخصوص مشکل دارند اما کل فیلم را توقیف می کنند،چگونه از دموکراسی دم میزنند؟ من چارچوب خودم را خوب می‌شناسم و همه فیلم‌ها فقط دورنگاهی به آینده دارد نه پیش‌بینی است و نه آن چیزی که مردم می‌گویند.در فیلم بخش‌هایی بوده است که وقتی موسسه امنیتی تبدیل به موسسه سرکوبگری می‌شود، این امر در نهایت  نابودی ان موسسه را در پی دارد. این موضوع را در فیلم‌های «این یک اعتراض» و«دکان شحاته» به تصویر کشیده‌ام. بنابراین..

غسان بن جدو(با قطع کلام): بنابراین وقتی درباره نارضایتی صحبت می‌کنیم، فقط نارضایتی جوانان یا نسل قدیم نیست، بلکه نارضایتی هنرمندان و سینماگران و سیاستمداران و شاعران هم شامل می‌شود. همانطور که جمال سال1982 مردم را مخاطب قرار داده و گفت «برگرد دیگر». آقای جمال بخیت چگونه آن را بیان‌ کرده‌اید؟ می‌شود کمی برایمان بخوانید؟

جمال:&

زمان انتشار : 1391-01-29