۱۳۹۹/۰۲/۲۹
۶:۰۳ ب٫ظ

یکی از چالش‌های همیشگی سینمای ایران، عدم توانایی در به تصویر کشیدن قهرمان زن در سینماست. زن‌های سینما عمدتا چهره‌هایی منفعل، خنثی و ضعیف هستند که با چالش‌های جامعه مردانه دست و پنجه نرم می‌کنند و خیلی کم پیش می‌آید که شمایل درستی از زن قهرمان به تصویر کشیده شود.

برای تنها نقش زن قهرمان سینمای حماسی ایران درباره فلسطین

پایان‌بندی با آیه‌الکرسی

به گزارش الأمه:

یکی از چالش‌های همیشگی سینمای ایران، عدم توانایی در به تصویر کشیدن قهرمان زن در سینماست. زن‌های سینما عمدتا چهره‌هایی منفعل، خنثی و ضعیف هستند که با چالش‌های جامعه مردانه دست و پنجه نرم می‌کنند و خیلی کم پیش می‌آید که شمایل درستی از زن قهرمان به تصویر کشیده شود.
عموما فیلم‌هایی که در آن «زن» نقش اول یا نقش محوری را ایفا می‌کند، در ژانر ملودرام یا درام اجتماعی تولید می‌شوند و اقتضائات شکست‌خورده این ژانر که به تکرار نیز افتاده است، باعث می‌شود عمده این آثار در شخصیت‌پردازی زنان، «ضعف» او را برجسته کنند.
بیشتر فیلم‌هایی که با مضامین اجتماعی پیرامون «زن» در 15-10 سال گذشته تولید شده‌اند، در مقام و ادعای دفاع از زنان و علیه تبعیض جنسیتی تبلیغ شده‌اند اما در نهایت آنچه از آنها به خاطر می‌آوریم نمایش یک تصویر غیرواقعی از «زن» بوده است، چه رسد به اینکه بخواهیم انتظار تصویری قهرمان از زن داشته باشیم.
روز جهانی قدس نزدیک است و احتمالا در روزهای آتی شبکه‌های تلویزیونی به بازپخش فیلم سینمایی «بازمانده» بپردازند؛ فیلمی خوب و از معدود کارهای موفق درباره مسأله فلسطین. یکی از نکاتی که درباره بازمانده کمتر مورد توجه قرار گرفته است، دقت این فیلم در شخصیت‌پردازی و شمایل‌سازی از یک «زن قهرمان» در سینماست.
«صفیه» با بازی سلما مصری یکی از موفق‌ترین نقش‌های زن در سینماست و همان‌ طور که گفتیم قهرمان است. نقش صفیه در شخصیت‌پردازی در فیلمنامه هم با دقت نوشته شده است. از سوی دیگر اجرای بازیگر این نقش نیز موفق است، آنقدر موفق که می‌شود خشم و نفرت همه زنان عرب و مسلمان، از رژیم اشغالگر قدس را در تک تک رفتارها و جزئیات بازی او دید.
ضمن اینکه خود نقش سخت است. صفیه باید برای نجات نوه‌اش، ابتدا دایه او شود، به خانواده اسرائیلی او نزدیک شود و با جلب اعتماد آنها، هم پسرش را نجات دهد و هم خود در عملیاتی انتحاری و عملی قهرمانانه قطار غاصبان فلسطین را به قعر جهنم بفرستد. شاید کمتر نقشی در سینمای ایران مشابه نقش صفیه این اندازه قهرمانانه و حماسی نوشته شده باشد.
در حالی که عمل او به نوعی شهادت‌طلبانه است، مخاطب تا حد زیادی با او هم‌ذات‌پنداری می‌کند. سکانس فینال و قرائت آیه‌الکرسی و سپس پریدن او از قطار از شاهکارترین پایان‌بندی‌های سینمای ایران است که علاوه بر بخشیدن مضمونی دینی به فیلم، باعث می‌شود مخاطب این خاطره قدیمی حفظ شدن تحت توجه آیه‌الکرسی را که از توصیه‌های مادرانه است، به یاد بیاورد.

 

منبع: وطن امروز