۱۳۹۷/۰۹/۲۶
۸:۰۸ ب٫ظ

مهمترین بت‌شکنی کتاب «شرق‌شناسی» ویرانی آن بت ساختگی بود که ادعا می‌کرد تلاش‌های پژوهشگران مستشرق پایبند موضوعیت و به دور از ارزش داوری است و اینکه تمام این آثار، از زمان حمله ناپلئون تا زمان انتشار شرق‌شناسی، کاملاً موثق است.

چهلمین سال انتشار مشهورترین کتاب ادوارد سعید

به گزارش الأمه:

انتشار کتاب شرق‌شناسی قبل از چهل سال توسط اندیشمند فلسطینی آمریکایی ادوارد سعید (۱۹۳۵–۲۰۰۳)- چاپ نخست به سال ۱۹۷۸- به مثابه یک طوفان بود. در این کتاب یکی از بارزترین آکادمیسین‌های اروپا که در دانشگاهای اروپایی تحصیل کرده بود، توانست یک نگرش شبه توطئه آمیز عقل غربی را بر ضد شرق کشف کند. توطئه ای که خودآگاه یا غیرخودآگاه توسط بسیاری از بزرگ مردان تاریخ اروپا برای قرونی متمادی رواج یافت: از آیسخولوس یونانی گرفته تا جوزف کنراد لهستانی، و برخی از سیاستمداران و مورخان نظامی و دیپلمات و ماجراجویان. حتی خود کارل مارکس نیز از این قاعده مستثنا نبود که با وجود سرپا وایسادن ایدآلیسم آلمانی نتوانست این «پیشه شرق‌شناسی» را وارونه سازد- نامی که بنیامین دیزرائیلی بدان نهاده بود.
طوفان شرق‌شناسی سعید گویی وارد یک سرزمین تشنه شد که همگان در انتظار آن بودند. کتاب او موفقیت چشم‌گیری را به دست آورد و تصورات پدران و نیاکان را لرزاند و بیشترین فروش کتاب سال را از آن خود کرد.
چندی نگذشت که برای بسیاری از کسان این کتاب به عنوان یگانه مرجع این موضوع به حساب آمد و بسیاری از کسانی که وارد این زمینه می‌شدند از مطالعه این کتاب ناگزیر بودند.
این اثر از یک کتاب معمولی پا فراتر گذاشت و می‌توان گفت شکل دهنده یک گفتمان جدید شد که آن را گفتمان پسااستعماری می‌نامند که درصدد است از چارچوب برخورد تمدن‌ها و تضاد فرهنگ‌ها با یگدیگر درگذرد و تولیدات فرهنگی و اندیشگی و ادبی یک ساخت تمدنی را در قالب تکثر و تفاوت آنها خوانش کند.
نقطه تمرکز سعید در این بود که با کنکاش در عقل سوژه محور غربی نقش نظام استیلا را در تکوین شناخت از دیگری غیرخودی نشان دهد و توانست از راه شناخت عمیق خود از فرهنگ و اندیشه غربی بت‌هایی را بشکند که غربی‌ها آنها را به مثابه یگانه تصویر شرق در نظر می‌گرفتند. شاید یکی از بزرگترین بت‌شکنی‌های او ثابت کردن این نکته باشد که نوشته‌های مستشرقان آنگونه که رواج داده می‌شود از آن موضوعیت و تهی بودن از ارزش داوری بهره‌مند نیست؛ و او توانست تصویر شرق‌شناس را از یک پژوهشگر آشنا با فرهنگ و زبان بومی به یک شریک در رسوخ عقلانیت غربی نسبت به شرق درآورد که الزاماً در خدمت منافع استعماری بود.
همین نکته اخیر متأسفانه سبب شده‌است که بسیاری در دام کژاندیشی فروغلتند و همه را به یک چو برانند. سعید در هنگام نقد شرق‌شناسی هرگز در پی یک کاسه کردن همه آثار مستشرقان نبود و همو بر گران مایگی برخی آثار و میزان کمک آنها به شناخت گذشته تأکید می‌گذاشت اما کندذهنان مقلد از این نکته غافل ماندند و موجبات غوغاگری آکادمیک شدند. بسیاری از چنین کسانی از خوانش همه آثار سعید پرهیز کردند و بخشی از آن را گرفته و نظر او را در این خلاصه کردند که او نگاهی ضد غربی داشت و از ستم غرب و برخورد آن با شرق می‌گفت. در حالی که سعید که یک نوازنده قابل موسیقی و پیانو بود ارتباط میان شرق و غرب را مانند یک سمفنونی یک ارتباط هارمونیک می‌دانست که در طول دوره‌های تاریخی بده بستان داشت.
چهلمین سالگرد انتشار شرق‌شناسی لحظه ای است برای بازاندیشی، آنهم نه بازاندیشی نوستالژیک. بلکه بازاندیشی سعیدوار که با روح انتقادی مسایل معاصر را بکاود و از یک منظر تاریخی روشنی بگسترد. شاید کمترین مناسبت این سالگرد بازخوانی دیگرباره کتاب باشد، یک بازخوانی عمیق و شامل که همه متن را و نه تنها بخشی از آن را بخواند و انتقاد کند.

 

منبع: شرق الاوسط