این کتاب در محیطهای فرهنگی سرو صداهای وسعی راه انداخت، چون روایت بزرگی از واقعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در مصر ارائه کرد. گام نخست را با رمان «اولاد حارتنا/بچههای محله ما» نجیب محفوظ شروع کرد که با سبکی لذت بخش و سلیس آن را روایت میکند. از ابزار نویسنده پژوهشگر روزنامهنگار زبردست کمک میگیرد. اطلاعات ظریف و مستند مربوط به همه گفتههای خود نجیب محفوظ یا مخالفان و تحریک کنندگان یا موافقان و مدافعان از آزادی دربارهٔ رمان نوشتند؛ آن هم با آگاهی تاریخی چشمگیر، حس ادبی و هوش حرفهای برجسته سعی میکند جریانهای پیرامون نوشتن رمان و واکنشهای متناقضی که برانگیخت را کشف کند. این تناقضات، پرده از واقعیت فرهنگی ما و شکلگیری آن طی دههها نشان میدهد که از دهه پنجاه قرن پیش شروع شد و تاکنون ادامه دارد.
در زمینه ابداع، میان نمونههای چشمگیر جدید ادبیات شگفتی آفرین به مجموعه داستان نویسنده و منتقد جوان طارق امام برمیخوریم با عنوان «مدینه الحوائط اللانهائیه/شهر دیوارهای بی پایان». این نویسنده افق متفاوتی برای مطالعه باز میکند و فضاهای اسطورهای که این شهر شگفتانگیز خیالی را میسازند رو به ما میگشاید.
کتاب «حروب فاتنه/جنگهای فتنهگر» نوشته نویسنده جوان حسن عبدالموجود که خمیرمایه روایی میسازد از تک واژههای پراکنده. کلماتی که از ذرات خاک واقعیت بحرانی کمک میگیرند. او آگاهانه در جستوجوی جوهرهای است که «اکنون» ثمره آن است و در متن به تصویر کشیده. متن سرشار از هزلیات خنده آور است، خندههایی همچون گریه میان خاک واقعیت و عناصر جوهره اولین که تشکیل دهنده ساختارهای سیاسی، اداری و سازمانی که از هدف اولیه تهی شدهاند یا اساساً پوچند. در کنار رگههای فکری خرافاتی از گذشتههای دور.
-عمرو العادلی: «الجمال جرح/ زیبایی زخم است»
امسال کتابهای زیادی جذبم کردند، مهمترین آنها رمان «سیده الزمالک/بانوی الزمالک» نوشته اشرف عمشاوی است. نویسنده درآثار پیشین موفق شد در آنچه رمان تاریخی مینامیم گامهای متفاوتی بردارد، اما در این رمان میان جریان تاریخی و اجتماعی درهم آمیخت و از دل آن سیر دراماتیک برجستهای بیرون کشید. نویسنده در این اثر، سبک زیبایی به کاربرده که سعی میکند خواننده را جذب کند و فکر میکنم در این کار موفق بود.
کتاب دومی که برایم جالب بود، رمان «زیبایی، زخم است» نوشته نویسنده اندونزیایی ایکا کورنیاوان با ترجمه زیبا و والای مترجم احمد الشافعی است. رمانی حماسی از تاریخ اساطیری اندونزی آمیخته به خیال پویای نویسنده. با اینکه رمان ۶۰۰ صفحه و حجیم است اما تقریباً در مدت زمان کوتاهی آن را بلعیدم. برعکس همیشه همزمان با آن هیچ متن دیگری دست نگرفتم. رمان میان دهها شخصیت به شکلی هوشیارانه در هم میآمیزد درست مانند رمان صد سال تنهایی مارکز. کورنیاوان شهری همچون ماکوندو مارکز آفریدهاست.
باز در حوزه ادبیات ترجمه شده، رمانی است از نوع خاص. رمان «زندگی» نوشته دیوید واگنر با ترجمه سمیر جریس. رمان جستوجویی است از معنای زندگی در برابر مرگ و معنای وجود در مقابل عدم. این موضوع را به بررسی میگیرد که آیا روح آدمی در این زندگی معنایی دارد جز اینکه زندگی کند. تجربهای هیجان انگیز و تأثیرگذار در جان. روایت در رمان با معنای مورد نظر کاملاً میخواند، مضمونی که نویسنده میخواسته به خواننده برساند. نه صدایی در آن به جیغ بلند میشود و نه خطابهای سرداده میشود. گفتی کتابی را که به عربی نوشته شده میخواندم. ارزش بزرگ این اثر به آرامش، نظم و انضباط و ریتم روایی آن است که بی هیچ سرو صدایی جریان مییابد.