شب شعر کربلای یمن شب گذشته با حضور شاعران بحرین، یمن، ایران و عراق در مؤسسه رسانهای اوج برگزار شد.
از چشم یمن چکیده یک دریا آه…
به گزارش الأمه:
شب شعر کربلای یمن شب گذشته با حضور شاعران حوزه مقاومت از جمله ایران، عراق، یمن و بحرین و جمعی از نویسندگان در مؤسسه رسانهای اوج برگزار شد.
احمدالشامی از شاعران یمنی ابتدا پشت تریبون قرار گرفت و ضمن سلام مردم یمن اظهار داشت: سلام ملت یمن را به ملت ایران میرسانم و از آزادگانی که از یمن حمایت میکنند تشکر میکنم. امروز سالگرد انقلاب یمن است. یمن ما را به یاد حادثه کربلا میاندازد وامروز مظلومیت عاشورا وحماسه آن را در یمن مشاهده میکنیم و همه به خود میگوییم اگر زمان امام حسین همراه ایشان در کربلا بودیم جانمان را فدا میکردیم اما امروز هم یمن عاشوراست و اگر ا آن حمایت نکنیم مانند کسانی هستیم که از امام حسین حمایت نکردیم.

او در ادامه شعری از حسن المرتضی به عربی خواند.

در ادامه احمد بابایی از شاعران کشورمان با این جمله که به تعبیر حضرت رسول ما هم یمنی هستیم شعر خوانی خود را آغاز کرد و گفت: کاش اهالی کشور یمن ارادت ما را به یمن مطلع شوند.
این معرکه، پرستیزتر خواهد شد
شمشیر اویس، تیزتر خواهد شد
من معتقدم بهرغم یوسفکشها
در بند، یمن، عزیزتر خواهد شد
داغ است به میدان، جگر موشکها
خون شهدا، بال و پر موشکها
فاش است به فتنهها که پوشیدهاند
از بُرد یمانی، خبر موشکها
ما مدعیان غافل و لافزنیم
گفتیم بهیاد حجتبن الحسنیم
سوگند به اشک بیگناهان، چندیست
شرمنده خون شیعیان یمنیم
این آینه، زلف نامرتب دارد
از خون یمن، عقیق بر لب دارد
هرچند هزار روز در غصه گذشت
این قصهی ما هزار و یک شب دارد
زخمیست یمن... کوچه ــ خیابان اویس
ارث علویست تیغ مردان اویس
«غیبت»، گرهی دارد و حق خواسته است
وا کردنِ این گره بهدندان اویس
تا بیشرفی، مسلک آمریکاییست
تا خوک عرب، دلقک آمریکاییست
در جشن عروسیّ اهالی یمن،
نقل سرشان موشک آمریکاییست
از چشم یمن چکیده یک دریا آه...
کوتاه شده فاصلههامان تا آه...
این است ارادهی خدا...! منتظریم،
تا خاک شود کاخ سعودی با آه...
لب تشنه بهشوق رود بر خواهد خاست
از کاخ سقیفه، دود بر خواهد خاست
از شعلهی تیغ یمنیها، یک روز
دود از جگر یهود بر خواهد خاست

احمدالحجبری از کشور بحرین پس از پخش نماهنگ به شعر خوانی پرداخت که مضمون شعر او درباره پرواز پهپادهای مقاومت بر آسمان آمریکا و اسرائیل بود.

احمد الجنید شاعر دیگری بود که از کشور یمن به شعر خوانی پرداخت. او گفت چه شانسی دارم که اول یمن کشور من است و دوم ایران. این از الطاف خداوند است. من آمدهام تا عقیق یمانی را کنار فیروزه نیشابور بگذارم. آمدهام از مردم مظلوم یمن به مردم ایران عشق را تقدیم کنم. قدس پایتخت مسلمانان خصوصا یمن است.
سیدضرغام بوعاج شاعر عراقی بود که به زبان عربی شعر خواندو پس از او اکبر خلیلی از نویسندگان کشورمان گفت من یک نویسنده ایرانی هستم اما قلبم یمنی است. روحم بحرینی است و دلم کربلاست. ملت ما یک ملت خوبی است از این جهت که دلش پیش مردم یمن است. هر گاه در بحرین یا یمن موشک میزدند و کودکان شما زخمی یا کشته میشدند به قلب ما همان تیر فرود میآمد.

محسن کاویانی دیگر شاعر ایرانی بود که با این مطلع شعر خوانی خود را آغاز کرد. وقتی کسی حال دلش از جنس باران است / هر جای دنیا که باشد فکر گلدان است.
وی شعر دیگری درباره برادری ایران و یمن خواند که در مصراعی از آن آمده: ایران که نمرده است بگیرند یمن را.
منبع: فارس