۱۳۹۷/۰۲/۰۱
۱۱:۵۲ ق٫ظ

روابط ايران و سوريه تنها روابطي است كه طي سي سال ادامه داشته است. اين روابط در جهان سابقه نداشته و نمونه اي نمي توانيم پيدا كنيم از اين رابطه كه 30 سال ادامه داشته باشد، معمار و مهندس اين روابط مرحوم حافظ اسد (خداوند رحمت كند) و جناب آقاي دكتر حامد حسن از جمله سفراي موفق هستند و

سفیرسوریه: شاهد تشکیل خاورمیانه جدیدی درمنطقه هستیم

بيداري اسلامي مردم منطقه و الگوگيري آنها از انقلاب اسلامي ايران باعث شده است چهره واقعي حكومتهاي حامي استكبار و همسو با آنها را مشخص كندوملت مظلوم آنها به مبارزه با حكومتهاي جور و ستم بپردازند و سايه استكبار را از كشور خود دور كنند تا بتوانند سرنوشت كشورشان را خودشان رقم بزنند. از اين رو كشور ايران و سوريه كه ارتباط نزديك و برادرانه اي دارندو حامي مردم مظلوم منطقه و دشمن سرسخت صهيونيست و غرب هستند تصميم گرفيتم گفتگويي با جناب آقاي دكتر حامد حسن سفير سوريه در ايران پيرامون اتفاقات منطقه انجام دهيم.

 

شرح گفتگو را به شرح ذيل ميباشد

روابط ايران و سوريه تنها روابطي است كه طي سي سال ادامه داشته است. اين روابط در جهان سابقه نداشته و نمونه اي نمي توانيم پيدا كنيم از اين رابطه كه 30 سال ادامه داشته باشد، معمار و مهندس اين روابط مرحوم حافظ اسد (خداوند رحمت كند) و جناب آقاي دكتر حامد حسن از جمله سفراي موفق هستند و در بسط و گسترش اين روابط نقش ارزنده اي داشتند. به همين دليل مايلم سابقه اي از اين رابطه بفرمائيد، و ارزيابي خود را از اين روابط فعلي بفرمائيد؟ حجم مبادلات تجاري و بازرگاني در حال حاضر چگونه است؟

روابط دو كشور ايران و سوريه، با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران آغاز گرديده و گسترش پيدا كرد. اين انقلاب بازتاب دهنده آرمانها و اهداف ملت ايران براي به دست آوردن آزادي و مخالفت با وابستگي بوده و در جهت تحقق اهداف ملتهاي منطقه و جهان اسلام، كوشش مي نمايد. بنابر اين طبيعي بود رهبري سوريه كه راه استقلال و آزادي و مخالفت با تجاوز، سلطه گري و اشغالگري را انتخاب نموده و به اراده مستقل ملي خود پايبند بوده است، از انقلاب اسلامي در ايران استقبال نمايد و روابط دو كشور و دو ملت برادر سوريه و ايران، در سايه رهبري رهبر جاويد سوريه حافظ اسد رحمت الله عليه و رهبر جمهوري اسلامي ايران آيت الله العظمي امام خميني(قدس سره) مستحكم گردد.

اين روابط براي دو ملت سوريه و ايران و ملتهاي عرب و اسلامي، هميشه سودمند و ثمربخش بوده است و پايه اصلي مخالفت و رويارويي با سياستهاي استعمارگرانه رژيم صهيونيستي كه سرزمينهاي عربي اشغال نموده، مي باشد. كما اينكه در حمايت از نيروهاي مقاومت در منطقه در راستاي تحقق استقلال ملي و رد سلطه بيگانگان و مخالفت با به تاراج بردن ثروتهاي منطقه از سوي آنان، عمل نموده است.

و از آنجايي كه اين روابط بر پايه هاي قوي و مستحكم روشني بنا گرديده است، به راه خود ادامه داده و در رويارويي با تمامي چالشها و سختيها پايدار مانده است و به عنوان الگويي براي روابط ميان كشورهاي عربي و اسلامي درآمده است و در سي سالي كه از عمر انقلاب اسلامي مي گذرد روابط بازرگاني ميان دو كشور هنوز هم به سطح خوب روابط نيرومند سياسي فيمابين نرسيده است، ولي در زمينه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي رشد و پيشرفت چشمگيري داشته است. و در پرتوي رهنمودهاي هميشگي رهبران دو كشور سوريه و ايران، آقاي بشار اسد رياست جمهوري عربي سوريه و آيت الله العظمي سيد علي خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران و آقاي احمدي نژاد رياست جمهوري اسلامي ايران، روابط اقتصادي و بازرگاني و سرمايه گذاري مشترك دو كشور روند روز افزوني داشته است به ويژه پس از امضاي توافقنامه بازرگاني آزاد ميان دو كشور كه بر لغو شدن تدريجي تعرفه هاي گمركي كالاهاي صادراتي دو كشور به يك ديگر تاكيد مي نمايد. هم اكنون حجم همكاري ميان دو كشور در زمينه هاي سرمايه گذاري و مبادلات بازرگاني بالغ بر 5/1 ميليارد مي باشد كه پيش بيني مي شود اين رقم در سالهاي آينده بر اساس تصميم كميسيون عالي دو كشور، افزايش يابد. اين كميسيون كه نشستهاي خود را به رياست مهندس محمد ناجي عطري نخست وزير سوريه و آقاي محمد رضا رحيمي معاون اول رئيس جمهور ايران برگزار مي نمايد، قرار است جهت بررسي راههاي گسترش روابط دو كشور در زمينه هاي مختلف، در ماه آينده جلسه اي داشته باشد.

اخيراً شاهد تحولات پرشتابي در عرصه سياسي و اجتماعي برخي كشورهاي عربي اسلامي در منطقه هستيم، ارزيابي شما از اين تحولات چيست؟ و آيا اين تحولات تاثيري در روابط دو جانبه ايران و سوريه خواهد داشت؟ روابط دو جانبه خوب و استراتژيك ايران و سوريه در جهت منطقي و حفظ منافع حياتي ملتهايمان در پرتو اين تحولات چه نقش متيني مي تواند ايفا كند؟

در حقيقت برخي از كشورهاي منطقه شاهد تحولاتي پرشتاب مي باشند. به ويژه در راستاي ساقط نمودن رژيمهايي كه تا كنون سياستهاي غير مردمي و به نحوي وابسته به خارج داشته اند. رژيمهايي كه در بسياري از موضعگيريها و سياستهاي خود با نقشه هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي همراهي داشته و عليه مقاومت مردم لبنان و فلسطين عمل مي نمودند. بنابر اين ما شاهد تحولات مهمي در تونس و مصر بوده و هم اكنون جنبشهاي فراگير مردمي در كشورهايي مانند ليبي و برخي ديگر از كشورهاي عربي در جريان است. طبيعي است اين رژيمها به هر اندازه اي كه به ملتهاي خود نزديك شده و سياستهاي آن بيان كننده اراده اين ملتها باشد، خود را به سوريه و ايران نزديك مي-بينند. زيرا سوريه و ايران در يك سنگر هستند و مخالف سياستهاي تجاوزگرانه آمريكا و رژيم صهيونيستي و به تاراج بردن ثروتهاي منطقه مي باشند. و سياستهاي دو كشور سوريه و ايران نشان دهنده اراده و آرمانهاي ملتهاي آنان است. و در راستاي تحقق آزادي، استقلال و مخالفت با وابستگي و پايبند بودن به اراده و عزم ملي مستقل خود مي-باشد و انشاءالله خاورميانه اي جديد را كه ملتها و نيروهاي زنده منطقه تصميم گيرنده آن هستند، شاهد خواهيم بود. خاورميانه اي كه از تجاوزگري، سلطه گري و اشغال گريهاي گوناگون به دور باشد و حق را به صاحبان آن به ويژه به ملت عرب فلسطين برگردانده شود.

آينده لبنان را چگونه مي بينند با توجه به شكل گيري دولت جديد و چون آقاي حريري به مخالفين پيوسته است، چه نقشي مي تواند ايفا كند؟

هم اكنون مي توانيم بگوييم كه لبنان با يك اكثريت مردمي فراگير و يك اكثريت پارلماني روشن، نشان دهنده اراده مقاومت و مخالفت با سياستهاي تحميلي آمريكا و سياستهاي تجاوزگرانه، سلطه گرانه و اشغالگرانه رژيم صهيونيستي مي باشد. كما اينكه سقوط دولت نخست وزير پيشين و انتخاب فرد ديگر جهت تشكيل دولت جديد، منعكس كننده عمق تحولاتي است كه لبنان در راستاي اعمال اراده راستين ملت خود و پايبندي اين كشور به راه مقاومت بر عليه اشغالگري و سياستهاي اسرائيل غاصب، شاهد آن بوده است.

 

همگرايي چهار جانبه ايران و سوريه و تركيه و عراق پتانسيل قوي براي ايجاد يك بلوك منطقه اي است كه مي-تواند به رشد و توسعه اقتصادي و سياسي اين چهار كشور كمك كند، نظر و ارزيابي شما از اين همگرايي چيست؟

با توجه به اينكه امكانات اقتصادي عراق مي تواند در خدمت اين اتحاد قرار گيرد؟

همانطوري كه پيشتر اشاره نمودم ما هم اكنون شاهد به وجودآمدن خاورميانه ي جديدي هستيم.

خاورميانه اي كه ملتها و كشورهاي آن تصميم گيرنده اند. سياستها و اولويتهاي خود را تعيين مي نمايند. در اين افق جديد، نقش سوريه و ايران و تركيه و عراق در به وجود آوردن آن، افزايش روز افزوني داشته است و در مقابل نقش كشورهاي موسوم به محور اعتدال عربي در حال عقب نشيني مي باشد.

محوري كه به نحوي از نقشه ها و توطئه هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي درمنطقه حمايت مي كرده، و به روشني عليه مقاومت ملي مردم لبنان و فلسطين موضعگيري مي نمود. كه نمونه روشن آن در موضعگيري اين كشورها هنگام تجاوز اسرائيل به لبنان در سال 2006 و تجاوز آن رژيم به غزه در پايان سال 2008 و آغاز سال 2009 شاهد بوديم. در ضمن برخي از اين كشورها در محاصره غزه و گرسنه نگه داشتن مردم آن نيز شركت نمودند.

و با توجه به امكانات سياسي – اقتصادي و انساني كشورهاي ايران، تركيه، سوريه و عراق توسعه همكاريهاي منطقه-اي ميان آنان مي تواند در قدرت يابي مردمان اين كشورها و ملتهاي منطقه عربي و جهان اسلام، به عنوان عاملي نيرو دهنده عمل نمايد و همچنين به عنوان هسته اي جهت همكاري وسيع تر ميان كشورها و ملتهاي منطقه در راستاي خدمت به منافع آنان و تحكيم حاكميت اين ملتها بر ثروتهاي خود به منظور شكست دادن سياستهاي اشغالگرانه، تجاوزگرانه و سلطه گرانه آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه، در آيد.

 

زمان انتشار : 1390-02-05