۱۳۹۷/۰۱/۲۸
۵:۳۰ ب٫ظ

به‎خاطر دخترم، به‎خاطر زندگی پدرم، به‎خاطر زندگی شوهرم، برای جمع کردن مجدد خانواده‎ام، اعتصاب غذایم را آغاز خواهم کرد.

نامه یک زن زندانی بحرینی به اوباما

آقای رییس‎جمهور!

این نامه را از بحرین، پس از پشت سر گذاشتن بیعدالتی وحشتناکی که امیدوارم هیچگاه بر سر هیچ فردی در دنیا نیاید، برای شما مینویسم. نیروهای امنیتی به خانهام حمله کردند، درها را با پتک شکستند و خانوادهام را به وحشت انداختند. بدون هیچگونه هشدار، بدون هیچ دستور بازداشت و بدون ارائه هیچ توضیحی؛ مردان مسلح و نقابدار، به پدرم حمله کردند. با وجودیکه چیزی نمیگفتند، همگی

آقای رییس‎جمهور!

 

این نامه را از بحرین، پس از پشت سر گذاشتن بی‎عدالتی وحشتناکی که امیدوارم هیچ‎گاه بر سر هیچ فردی در دنیا نیاید، برای شما می‎نویسم. نیرو‎های امنیتی به خانه‎ام حمله کردند، در‎ها را با پتک شکستند و خانواده‎ام را به وحشت انداختند. بدون هیچ‎گونه هشدار، بدون هیچ دستور بازداشت و بدون ارائه هیچ توضیحی؛ مردان مسلح و نقاب‎دار، به پدرم حمله کردند. با وجودی‎که چیزی نمی‎گفتند، همگی می‎دانستیم که جرم پدرم فعال آزادی‎خواه بودن است. پدرم را از گردن گرفته بودند، بر روی پله‎‎ها می‎کشیدند و در حالی‎که بی‎هوش شده بود، در برابر چشمانم او را می‎زدند. وی هیچ‎گاه دستش را برای جلوگیری از ضربات آن‎ها بالا نیاورد و تنها کلمه‎ای که می‎گفت: «نمی‎توانم نفس بکشم» بود. حتی پس از این‎که بی‎هوش شد، مردان نقاب‎دار به لگدزدن و ضربه‎زدن ادامه می‎دادند و ضمن اهانت می‎گفتند که می‎خواهند وی را بکشند. این تهدید بسیار جدی‎ای است و تنها در دو هفته اخیر، سه زندانی در بازداشت کشته شده‎اند. نیرو‎های امنیتی همچنان شوهر و برادر شوهرم را زدند و بازداشت کردند.

از زمان بازداشت‎شان، هیچ خبری از آن‎ها نداریم. نمی‎دانیم کجا هستند و آیا در محل امنی قرار دارند؟ علاوه‎براین، خبری از عمویم ندارم که سه هفته پیش، سربازان سلاح خود را بر سر فرزندانش قرار دادند، وی را به‎شدت کتک زدند و بازداشت کردند.

تصمیم گرفتم که به‎جای این‎که به دولت خودم نامه بنویسم، با شما مکاتبه کنم، زیرا رژیم الخلیفه ثابت کرده که ارزشی برای حقوق و زندگی‎مان قائل نیست.

هنگامی‎که با عنوان رییس‎جمهوری ایالت متحده قسم می‎خوردید، امید زیادی داشتم. فکر می‎کردم فردی هستید که با رییس‎جمهور شدن‎تان، نمادی از مبارزه آفریقایی - آمریکایی‎‎هایی خواهید بود و برای آزادی‎‎های مدنی مبارزه  خواهيدکرد. در نتیجه تلاش‎مان برای آزادی را درک خواهید کرد. متأسفانه، تاکنون نا امیدم کرده‎اید. شاید هم من بد متوجه شده بودم. منظورتان چیست؟ «ما می‎توانیم»... حمایت از دیکتاتورها؟ «ما می‎توانیم»... کمک از معترضان تحت ستم؟ «ما می‎توانیم»... نادیده گرفتن زجر مردم؟

خاطرات وحشتناک، جایگزین تمام خاطرات خوب‎مان شده است. هنوز لکه‎‎هایی از خون پدرم بر روی پله‎‎ها مانده است. در اتاق پذیرایی می‎نشینم و به‎جایی می‎نگرم که پدر و همسرم را به‎صورت به زمین زده بودند. به‎عنوان یک فرزند و یک همسر، در حالی‎که احتمالا پدر و همسرم در زندان‎‎های بحرین تحت شکنجه هستند، سکوت را جایز نمی‎دانم. به‎عنوان مادر یک فرزند یک‎ساله که خواهان بازگشت پدر و پدر بزرگش است، باید اقدامی بکنم. بی‎کار نخواهم ماند. از ساعت شش بعدازظهر امروز به وقت بحرین، اعتصاب غذا خواهم کرد. خواستار آزادی فوری اعضای خانواده‎ام هستم. پدرم: عبدالهادی الخواجه. شوهرم: وافی الماجد. برادر شوهرم: حسین احمد. عمویم: صلاح الخواجه.

این نامه را می‎نویسم تا به شما اطلاع دهم، که هر اتفاقی برای پدرم، شوهرم، برادر شوهرم، عمویم یا خودم بیفتد، شما را به همان میزان مسئول می‎دانم که رژیم الخلیفه را حمایت شما از این پادشاهی، شما را شریک جنایت‎‎های آن‎ها می‎کند. هنوز امیدوارم که متوجه شوید که آزادی و حقوق بشر همان‎قدر برای یک بحرینی اهمیت دارد که برای یک آمریکایی، سوری یا لیبیایی؛ و ملاحظات منطقه‎ای و سیاسی نباید اولویت بیشتری نسبت به آزادی و حقوق بشر داشته باشد.

 

از شما می‎خواهم که امشب در چشمان دختران‎تان نگاه کنید و با خود بیاندیشید که شخصا‎ حاضر هستید، چه فداکاری‎‎هایی انجام دهید که آن‎ها در امنیت بخوابند، که آن‎ها با امید بزرگ شوند نه با ترس و سردرد، که آن‌ها سایه پدر و پدربزرگ‎شان در زمان ناراحتی و یا نیاز به کمک بالای سرشان باشد. دیشب، دختر یک‎ساله‎ام بر در اتاق خوابم زد و پدرش - اولین کلمه‎ای که توانسته بود بر زبان بیاورد - را طلب می‎کرد. قلبم را تکه تکه کرد. چطور به بچه‎ای یک ساله توضیح دهم که پدرش بازداشت شده است؟ باید بتوانم فردا، هفته آینده، سال‎‎های آینده در چشمان دخترم نگاه کنم و به وی بگویم که هر کاری که می‎توانستم، برای حمایت از خانواده و آینده انجام دادم.

به‎خاطر دخترم، به‎خاطر زندگی پدرم، به‎خاطر زندگی شوهرم، برای جمع کردن مجدد خانواده‎ام، اعتصاب غذایم را آغاز خواهم کرد.

 

زمان انتشار : 1390-02-04